• (1843-1901) 25th president of the united states (1897-1901)
william mckinley
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. William McKinley, president at the time, is an important case in point.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، ویلیام مک کینلی مورد مهمی است
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی، رئیس جمهور در آن زمان، یک مورد مهم است
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی، رئیس جمهور در آن زمان، یک مورد مهم است
2. William McKinley had gone to Buffalo to speak at the Pan American Exposition on September 190
[ترجمه ترگمان]ویلیام مک کینلی به بوفالو رفته بود تا در نمایشگاه پان امریکن در روز ۱۹۰ سپتامبر صحبت کند
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی در سپتامبر 190 در بوفالو به نمایش گذاشت
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی در سپتامبر 190 در بوفالو به نمایش گذاشت
3. William McKinley was president. He did not want the United States to become involved.
[ترجمه ترگمان]ویلیام مک کینلی قرار داشت او نمی خواست که ایالات متحده درگیر شود
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی رئیس جمهور شد او نمی خواست ایالات متحده درگیر شود
[ترجمه گوگل]ویلیام مک کینلی رئیس جمهور شد او نمی خواست ایالات متحده درگیر شود
4. But President William McKinley thought the Philippines were unprepared for independence.
[ترجمه ترگمان]اما رئیس جمهور ویلیام مک کینلی فکر می کرد فیلیپین برای استقلال آماده نیست
[ترجمه گوگل]اما پرزیدنت ویلیام مک کینلی فکر کرد فیلیپین برای استقلال آماده نشده بود
[ترجمه گوگل]اما پرزیدنت ویلیام مک کینلی فکر کرد فیلیپین برای استقلال آماده نشده بود
5. U. S. President and New York Life policyowner William Mckinley was assassinated on September
[ترجمه ترگمان]u S ویلیام Mckinley، رئیس جمهور و زندگی نیویورک، در ماه سپتامبر ترور شد
[ترجمه گوگل]ویلیام مکینلی، رئیس پلیس نیویورک و سیاستمدار نیویورک در سپتامبر، ترور شد
[ترجمه گوگل]ویلیام مکینلی، رئیس پلیس نیویورک و سیاستمدار نیویورک در سپتامبر، ترور شد
6. He also wanted to usher in a period of prolonged Republican hegemony, much as William McKinley had done for his party in the late 19th century.
[ترجمه ترگمان]او همچنین می خواست تا در دوره ای از استیلای طولانی مدت جمهوری خواهان شود، همان کاری که ویلیام مک کینلی در اواخر قرن ۱۹ برای حزبش انجام داده بود
[ترجمه گوگل]او همچنین می خواست در دوره ای از هژمونی طولانی مدت جمهوری خواهانه، همانند ویلیام مک کینلی در اواخر قرن نوزدهم برای حزبش کاری انجام دهد
[ترجمه گوگل]او همچنین می خواست در دوره ای از هژمونی طولانی مدت جمهوری خواهانه، همانند ویلیام مک کینلی در اواخر قرن نوزدهم برای حزبش کاری انجام دهد
7. America's clear and succinct grand strategy, first enunciated by Presidents William McKinley and Theodore Roosevelt when the U. S. was coming of age as a great power, has been the "open door. "
[ترجمه ترگمان]استراتژی صریح و جامع آمریکا که ابتدا توسط روسای جمهور ویلیام مک کینلی و تئودور روزولت مبنی بر این که ایالات متحده آمریکا است اس به عنوان یک قدرت بزرگ در حال آمدن بود، \"در باز\" بوده است
[ترجمه گوگل]استراتژی بزرگ و واضح آمریکایی که نخستین بار توسط رئیس جمهور ویلیام مک کینلی و تئودور روزولت مطرح شد، زمانی که اوباما به عنوان یک قدرت بزرگ به دنیا آمد، 'درب باز' بوده است '
[ترجمه گوگل]استراتژی بزرگ و واضح آمریکایی که نخستین بار توسط رئیس جمهور ویلیام مک کینلی و تئودور روزولت مطرح شد، زمانی که اوباما به عنوان یک قدرت بزرگ به دنیا آمد، 'درب باز' بوده است '
8. This is very reminiscent of the election of 189 when William McKinley ran against William Jennings Bryan.
[ترجمه ترگمان]این امر یادآور انتخابات ۱۸۹ است که ویلیام مک کینلی بر علیه ویلیام Jennings برایان صحبت کرد
[ترجمه گوگل]این خیلی یادآور انتخابات سال 189 است که ویلیام مک کینلی در برابر ویلیام جینگزینگ برین فرار کرد
[ترجمه گوگل]این خیلی یادآور انتخابات سال 189 است که ویلیام مک کینلی در برابر ویلیام جینگزینگ برین فرار کرد
9. In 1901 Lincoln was in Buffalo at the Pan-American Exposition, where 25th President William McKinley was assassinated.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۰۱، لینکلن در نمایشگاه پان امریکن در بوفالو قرار گرفت که در آن ۲۵ امین رئیس جمهور ویلیام مک کینلی مورد ترور قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در سال 1901 لینکلن در بوفالو در نمایشگاه پان آمریکایی بود، جایی که ویلیام مک کینلی، رئیس جمهور 25، ترور شد
[ترجمه گوگل]در سال 1901 لینکلن در بوفالو در نمایشگاه پان آمریکایی بود، جایی که ویلیام مک کینلی، رئیس جمهور 25، ترور شد
10. Nansen became a celebrity the world over, the obsession of swooning ladies, and the toast of dignitaries as varied as Jules Verne and U. S. President William McKinley.
[ترجمه ترگمان]Nansen تبدیل به یک فرد مشهور شده بود، شیفتگی به غش کردن بانوان، و نان تست مقامات عالی رتبه مانند ژول ورن و یو اس رئیس جمهور ویلیام مک کینلی
[ترجمه گوگل]نانسن مشهور جهان شد، وسواس خانم های غم انگیز، و تست های شخصیت های مختلف مانند جول ورن و U S رئیس جمهور ویلیام McKinley
[ترجمه گوگل]نانسن مشهور جهان شد، وسواس خانم های غم انگیز، و تست های شخصیت های مختلف مانند جول ورن و U S رئیس جمهور ویلیام McKinley
11. And this new power had a president with the political skills to do the job: William McKinley.
[ترجمه ترگمان]و این قدرت جدید یک رئیس جمهور با مهارت های سیاسی برای انجام این کار داشت: ویلیام مک کینلی
[ترجمه گوگل]و این قدرت جدید رئیس جمهور با مهارت های سیاسی برای انجام کار ویلیام مک کینلی بود
[ترجمه گوگل]و این قدرت جدید رئیس جمهور با مهارت های سیاسی برای انجام کار ویلیام مک کینلی بود
کلمات دیگر: