کلمه جو
صفحه اصلی

unreserved


رک، بی پروا، بی رودربایستی، صاف و پوست کنده، بی قید وشرط، اشکارا، بی پرده

انگلیسی به فارسی

رک، بیپروا، بیرودربایستی، صاف و پوست کنده


(اتاق هتل یا جا یا صندلی هواپیما و غیره) رزرو نشده، پیشگزین نشده


نامحدود


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: unreservedly (adv.)
(1) تعریف: not held back; given without reservation or limit.
متضاد: reserved
مشابه: round

- unreserved applause
[ترجمه ترگمان] احساسات خود را جمع و جور می کرد،
[ترجمه گوگل] کف زدن بدون قطعنامه

(2) تعریف: free from reserve in behavior or speech.
متضاد: reserved
مشابه: uninhibited

- an unreserved personality
[ترجمه ترگمان] شخصیت خود را بی تکلف و بی تکلف
[ترجمه گوگل] شخصیت بی قید و شرط

(3) تعریف: not kept for a particular individual, as a theater seat.
متضاد: reserved

• not reserved, not qualified

جملات نمونه

1. Charles displays unreserved admiration for his grandfather.
[ترجمه ترگمان]چارلز احساسات پدربزرگ خود را بی پرده نشان می دهد
[ترجمه گوگل]چارلز تحسین بی نظیر برای پدربزرگش را نشان می دهد

2. We alwayskeep a few unreserved tables.
[ترجمه ترگمان]چند تا میز unreserved
[ترجمه گوگل]ما به طور جداگانه چند جدول جداگانه را از دست می دهیم

3. He offered us his unreserved apologies.
[ترجمه ترگمان]He را به ما تعارف کرد
[ترجمه گوگل]او به ما عذر خواهی کرد

4. Unreserved seats are available one hour before the performance.
[ترجمه ترگمان]صندلی های unreserved یک ساعت قبل از نمایش در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]صندلی های بدون رزرو در دسترس هستند یک ساعت قبل از عملکرد

5. Do I have your unreserved attention?
[ترجمه ترگمان]آیا من احساسات your را به شما جلب کرده ام؟
[ترجمه گوگل]من توجه خاصی ندارم؟

6. Jones' lawyers are seeking an unreserved apology from the newspaper.
[ترجمه ترگمان]وکلای جونز به دنبال عذرخواهی بی پرده خود از این روزنامه هستند
[ترجمه گوگل]وکلا جونز به دنبال عذر خواهی بی حد و حصر از روزنامه هستند

7. Cheques Unreserved seats available from one hour before most performances - just come along.
[ترجمه ترگمان]Cheques unreserved که از یک ساعت قبل از اغلب نمایش ها در دسترس هستند - فقط به راه خود ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]چک کردن صندلی های بدون رزرو در دسترس از یک ساعت قبل از اکثر اجرای - فقط همراه آمده است

8. We got in to an unreserved seating area for 13 quid.
[ترجمه ترگمان]ما به مدت ۱۳ پوند به یک محل نشستن بی تکلف رسیدیم
[ترجمه گوگل]ما به 13 اتاق تقسیم شده به یک منطقه نشیمن نامحدود

9. He is easy and unreserved among acquaintance, and has a most agreeable style of conversation.
[ترجمه ترگمان]خیلی ساده است و خودمانی حرف می زند، و خیلی هم خودمانی حرف می زند
[ترجمه گوگل]او در بین آشنایان آسان و بی رقیب است و سبک تر مکالمه دارد

10. We also felt deeply the unreserved support and great care of our motherland.
[ترجمه ترگمان]ما همچنین حمایت deeply و مراقبت زیادی از سرزمین مادری خود را احساس کردیم
[ترجمه گوگل]ما همچنین عمیقا از حمایت بی نظیر و مراقبت فراوان از سرزمین مادری خود احساس کردیم

11. These actions, which have aroused universal and unreserved disapproval, must nevertheless give us a pause.
[ترجمه ترگمان]این اعمال، که احساسات همگانی و unreserved را برانگیخته است، با این حال باید کمی مکث کنیم
[ترجمه گوگل]این اقدامات، که موجب ناخوشایند جهانی و بدون رعب و وحش شده اند، باید ما را متوقف کند

12. He chose an unreserved seat to sit down and ordered a cup of tea.
[ترجمه ترگمان]صندلی راحتی را انتخاب کرد تا بنشیند و یک فنجان چای سفارش بدهد
[ترجمه گوگل]او یک صندلی بدون راننده را برای نشستن انتخاب کرد و یک فنجان چای را دستور داد

13. He was lively and unreserved, danced every dance.
[ترجمه ترگمان]می رقصید و احساسات خود را جمع و جور می کرد و هر رقص را می رقصید
[ترجمه گوگل]او پر جنب و جوش و بدون رضایت بود، رقص هر رقص

14. These actions, which have aroused universal and unreserved disapPageRankoval, must nevertheless give us a pause.
[ترجمه ترگمان]این اعمال که احساسات عمومی و بی تکلف را برانگیخته است، با این حال، باید یک وقفه به ما بدهد
[ترجمه گوگل]این اقدامات، که موجب ناامنی جهانی و غیرقابل انکار disapPageRankoval شده است، با این وجود ما را به مکث می اندازد


کلمات دیگر: