از گرونیامده، انجام نشده، وفا نشده، جبران نشده، سبک نشده
unredeemed
از گرونیامده، انجام نشده، وفا نشده، جبران نشده، سبک نشده
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of redeemed.
• not ransomed; not saved
جملات نمونه
1. True drunkenness and its aftermath are unredeemed horror, both physical and mental.
[ترجمه ترگمان]مستی حقیقی و پیامدهای آن از هر حیث مادی و روحی است
[ترجمه گوگل]مستی واقعی و پیامدهای آن، وحشت ناپذیر، هر دو فیزیکی و ذهنی است
[ترجمه گوگل]مستی واقعی و پیامدهای آن، وحشت ناپذیر، هر دو فیزیکی و ذهنی است
2. The "old things" – neuter plural things – an expression of the "unredeemed world, " existing in sin and misery.
[ترجمه ترگمان]\"چیزهای قدیمی\" که جمع را جمع و جور می کنند - عبارت از \"دنیای خاموش\"، که در گناه و بدبختی موجود است
[ترجمه گوگل]'چیزهای قدیمی' - چیزهای عجیب و غریب بیرونی - عبارت از 'جهان بازپس گیری' موجود در گناه و بدبختی است
[ترجمه گوگل]'چیزهای قدیمی' - چیزهای عجیب و غریب بیرونی - عبارت از 'جهان بازپس گیری' موجود در گناه و بدبختی است
3. Many of the wristwatches sold at used good markets are unredeemed pledges from pawnshops .
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع ساعت مچی که در بازارهای خوب به فروش می رسد، از تعهدات خود from است
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساعتهای دست دوم که در بازارهای مورد استفاده قرار می گیرند، تعهدات بازپرداخت نشده از بنگاه های بانکی است
[ترجمه گوگل]بسیاری از ساعتهای دست دوم که در بازارهای مورد استفاده قرار می گیرند، تعهدات بازپرداخت نشده از بنگاه های بانکی است
4. Percentage-wise, that may not sound like much, but Bower said that on average, American households have about $300 worth of unredeemed cards.
[ترجمه ترگمان]درصد عاقل، که ممکن است زیاد به نظر برسد، اما Bower گفت که به طور متوسط، خانواده های آمریکایی حدود ۳۰۰ دلار کارت unredeemed دارند
[ترجمه گوگل]درصد قابل توجهی که ممکن است به نظر نرسد، اما Bower گفت که به طور متوسط خانوارهای آمریکایی کارت های بازپرداختی معادل 300 دلار دارند
[ترجمه گوگل]درصد قابل توجهی که ممکن است به نظر نرسد، اما Bower گفت که به طور متوسط خانوارهای آمریکایی کارت های بازپرداختی معادل 300 دلار دارند
5. Until the consciousness reinterprets that expression of energy in terms of the higher self, it can only express that which is negative, destructive, and unredeemed.
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که آگاهی از بیان انرژی از لحاظ نفس بالاتر، تنها می تواند آن را بیان کند که منفی، مخرب و unredeemed است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آگاهی این بیان انرژی را از لحاظ خود بالاتر نبیند، تنها می تواند منفی، مخرب و غیرقابل توجیه را بیان کند
[ترجمه گوگل]تا زمانی که آگاهی این بیان انرژی را از لحاظ خود بالاتر نبیند، تنها می تواند منفی، مخرب و غیرقابل توجیه را بیان کند
6. And of that, about 5 percent to 7 percent go unredeemed and unclaimed each year, said Bruce Bower, the CEO of Plastic Jungle.
[ترجمه ترگمان]بروس Bower، مدیر عامل جنگل پلاستیکی می گوید که در حدود ۵ درصد تا ۷ درصد در هر سال در حدود ۵ تا ۷ درصد و unclaimed در هر سال باقی می مانند
[ترجمه گوگل]بروس بویه، مدیر عامل شرکت Plastik Jungle، گفت: از آن، حدود 5 تا 7 درصد هر ساله بازپرداخت نشده و مورد درخواست قرار نگرفته است
[ترجمه گوگل]بروس بویه، مدیر عامل شرکت Plastik Jungle، گفت: از آن، حدود 5 تا 7 درصد هر ساله بازپرداخت نشده و مورد درخواست قرار نگرفته است
7. It was the exhilarating effect- upon a prisoner just escaped from the dungeon of his own heart- of breathing the wild, free atmosphere of an unredeemed, unchristianised, lawless region.
[ترجمه ترگمان]این اثر exhilarating بود - بر یک زندانی که تازه از زندان قلب خود گریخته بود - از نفس کشیدن محیط آزاد و آزاد یک منطقه آزاد و عاری از unredeemed و unchristianised و lawless
[ترجمه گوگل]این اثر هیجان انگیز بود- به یک زندانی که فقط از چنگال قلب خودش فرار کرده بود - تنفس فضای وحشی و آزاد ناامید کننده، غیر انسانی و غیر قانونی
[ترجمه گوگل]این اثر هیجان انگیز بود- به یک زندانی که فقط از چنگال قلب خودش فرار کرده بود - تنفس فضای وحشی و آزاد ناامید کننده، غیر انسانی و غیر قانونی
8. Although these Web sites charge a small fee, keeping cards for an extended period of time increases the chance they'll go unredeemed.
[ترجمه ترگمان]با اینکه این وب سایت ها هزینه کمی را شارژ می کنند، اما نگه داشتن کارت ها برای مدت زمان طولانی، شانس آن ها را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]اگر چه این وب سایت ها هزینه های اندکی را پرداخت می کنند، نگه داشتن کارت ها برای مدت زمان طولانی، این احتمال را افزایش می دهد که بازپرداخت نمی شود
[ترجمه گوگل]اگر چه این وب سایت ها هزینه های اندکی را پرداخت می کنند، نگه داشتن کارت ها برای مدت زمان طولانی، این احتمال را افزایش می دهد که بازپرداخت نمی شود
پیشنهاد کاربران
نجات نیافتنی
کلمات دیگر: