کلمه جو
صفحه اصلی

secondment

انگلیسی به انگلیسی

• sending an employee from his/her regular office/post for temporary assignment somewhere else; (british) transfer of a military officer to another post for temporary duty; indorsement, speech seconding a motion, support for a proposal or statement
if you are sent on secondment, you are sent away from your job for a short time to do a particular job or special duties somewhere else.

جملات نمونه

1. They met while she was on secondment from the Foreign Office.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که او در secondment از وزارت امور خارجه بود، یکدیگر را ملاقات کردند
[ترجمه گوگل]آنها ملاقات کردند در حالی که او در وزارت امور خارجه ماموریت داشت

2. Most importantly, secondment is a vital resource for relevant and interesting teaching.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه اینکه، secondment یک منبع حیاتی برای آموزش مرتبط و جالب است
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، استقرار یک منبع حیاتی برای تدریس مربوطه و جالب است

3. Secondment is an opportunity for them to learn at first hand about the world of work to which their students are aspiring.
[ترجمه ترگمان]secondment فرصتی است برای آن ها که در ابتدا در مورد دنیای کاری که دانش آموزان مشتاق آن هستند، یاد بگیرند
[ترجمه گوگل]استقرار یک فرصت برای آنها است که در ابتدا از دنیای کارهایی که دانشجویان آنها در حال مشتاق هستند یاد بگیرند

4. If you are considering going on secondment during term time it is obviously important to minimise disruption to the teaching programme.
[ترجمه ترگمان]اگر در نظر دارید در طول مدت ترم به secondment بروید، به طور واضح مهم است که اختلال در برنامه آموزشی را به حداقل برسانید
[ترجمه گوگل]اگر شما در حال گذراندن دوره کار در مدرسه هستید، قطعا مهم است که اختلال در برنامه آموزشی را به حداقل برسانید

5. For many years secondment has been a local activity of variable quality and quantity.
[ترجمه ترگمان]سالهاست که secondment یک فعالیت محلی با کیفیت و کمیت متغیر بوده است
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از سالها مداخله فعالیت محلی از کیفیت و کمیت متغیر بوده است

6. Why should I have teachers on secondment?
[ترجمه ترگمان]چرا من باید یه معلم توی \"secondment\" داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]چرا من باید مدرسان را در مأموریت بگیرم؟

7. The chain store piloted a 13-week part-time secondment programme in which five employees spent hours working with five voluntary organisations.
[ترجمه ترگمان]این فروشگاه زنجیره ای یک برنامه part ۱۳ هفته ای را هدایت کرد که در آن پنج کارمند ساعت ها صرف کار با پنج سازمان داوطلبانه کردند
[ترجمه گوگل]فروشگاه زنجیره ای یک برنامه ی نیمه وقت 13 هفته ای را اجرا کرد که پنج کارمند ساعت ها با 5 سازمان داوطلب کار می کرد

8. On taking up the secondment full time at MOPs, the external manifestations of the quality initiative were less obvious.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن زمان تمام وقت در MOPs، ظهور خارجی طرح کیفیت کم تر مشهود بود
[ترجمه گوگل]در زمان ماموریت تمام وقت در MOPs، تظاهرات بیرونی ابتکار کیفیت، کمتر واضح بود

9. How does a secondment to industry fit in with such goals?
[ترجمه ترگمان]چگونه یک secondment به صنعت با چنین اهدافی متناسب است؟
[ترجمه گوگل]چطور می توان به کارهای مؤسساتی در صنعت با چنین اهدافی پیوست؟

10. How can I prevent a secondment to industry from disrupting the learning of my students?
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم مانع از اختلال در یادگیری دانش students بشوم؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم از مداخله در صنعت جلوگیری کنم تا دانش آموزانم را از بین ببرم؟

11. For many teachers a business secondment breaks their personal career cycle of school, university to school.
[ترجمه ترگمان]برای بسیاری از معلمان، یک متخصص کسب وکار، چرخه زندگی شخصی خود را از مدرسه، دانشگاه به مدرسه، می شکند
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از معلمان، کارآموزی، دوره شغلی شخصی خود را از مدرسه، دانشگاه به مدرسه می شکند

12. The secondment provided a change and the chance to move on.
[ترجمه ترگمان]The یک تغییر و فرصتی برای حرکت به وجود آورد
[ترجمه گوگل]مأموریت یک تغییر و شانس به حرکت در آورد

13. During the Mainland lawyers' four-week secondment in Hong Kong, the Law Society arranged for them to participate in a number of activities and visit various government organisations.
[ترجمه ترگمان]در طی چهار هفته وکلای Mainland در هنگ کنگ، انجمن قانون برای آن ها ترتیب داده شد تا در شماری از فعالیت ها شرکت کرده و از سازمان های مختلف دولتی بازدید کنند
[ترجمه گوگل]در طول مدت چهار هفته مدافع وکلای مدیترانه در هنگ کنگ، انجمن حقوقی برای آنها در تعدادی از فعالیت ها شرکت کرده و از سازمان های مختلف دولتی بازدید می کند

14. Under certain conditions, the partnership may involve the secondment of corporate personnel as well.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط خاص، مشارکت ممکن است شامل secondment پرسنل شرکت نیز باشد
[ترجمه گوگل]در شرایط خاص، مشارکت ممکن است شامل استقرار پرسنل شرکتی نیز باشد

پیشنهاد کاربران

نسخه برداری

جیگزینی

انتقال موقت کارمند به پست شغلی دیگر

انتقال کارمندان
ماموریت

دوره ای که کارمندانی از طرف یک موسسه به موسسه دیگری واگذار میشوند یا به ماموریت میروند


کلمات دیگر: