کلمه جو
صفحه اصلی

searchable


قابل جستجو

انگلیسی به فارسی

قابل جستجو


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of search.

• can be sought; can be investigated, can be examined

جملات نمونه

1. It includes searchable Olympic housing ads and event schedules, restaurant reviews, local attraction listings and a variety of news summaries.
[ترجمه ترگمان]این شامل آگهی های مسکن المپیک و برنامه های رویداد، بازبینی رستوران، فهرست های جذب محلی و انواع خلاصه اخبار می شود
[ترجمه گوگل]این شامل تبلیغات تبلیغات المپیک مسکن و برنامه های رویداد، بررسی رستوران، لیست جاذبه های محلی و انواع خلاصه اخبار است

2. Our objective is to create a searchable electronic public library of research in international health.
[ترجمه ترگمان]هدف ما ایجاد یک کتابخانه عمومی قابل جستجو در زمینه بهداشت بین المللی است
[ترجمه گوگل]هدف ما ایجاد یک کتابخانه عمومی قابل جستجو الکترونیکی از تحقیقات در سلامت بین المللی است

3. Lower overhead usually means discount prices, and searchable shops make it easier to locate hard-to-find items.
[ترجمه ترگمان]بالای سر هم معمولا به معنای تخفیف قیمت است و فروشگاه های قابل جستجو یافتن آیتم های دشوار را آسان تر می کنند
[ترجمه گوگل]سربارهای پایین معمولا به معنی قیمت تخفیف می باشد و فروشگاه های قابل جستجو می توانند اقلام سخت به جستجو را پیدا کنند

4. A search engine a searchable online database of internet resources.
[ترجمه ترگمان]یک موتور جستجو یک پایگاه داده آنلاین قابل جستجو برای منابع اینترنتی است
[ترجمه گوگل]یک موتور جستجو یک پایگاه داده آنلاین قابل جستجو از منابع اینترنتی است

5. The portal features a searchable yahoo-type directory where ICT information is sorted into relevant development categories.
[ترجمه ترگمان]این پورتال یک شاخه yahoo قابل جستجو است که در آن اطلاعات ICT در دسته های توسعه مربوطه دسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]پورتال دارای یک فهرست یاهو قابل جستجو است که اطلاعات ICT را به دسته های مربوط به توسعه طبقه بندی می کند

6. A library catalog is a searchable collection of records of every item in a library.
[ترجمه ترگمان]کاتالوگ کتابخانه مجموعه قابل جستجو از اسناد هر مورد در یک کتابخانه است
[ترجمه گوگل]یک کاتالوگ کتابخانه مجموعه ای قابل جستجو از سوابق هر آیتم در یک کتابخانه است

7. Google Catalog search, which made shopping catalogs searchable, will also be closed soon.
[ترجمه ترگمان]جستجو کاتالوگ گوگل که کاتالوگ خرید را قابل جستجو کرد، به زودی بسته خواهد شد
[ترجمه گوگل]جستجو در کاتالوگ Google که فروشگاه های خرید را جستجو می کند نیز به زودی بسته می شود

8. More research and advances in the searchable cryptography field are necessary before this approach becomes a viable solution for a virtual private storage service.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات بیشتر و پیشرفت در زمینه رمزنگاری قابل جستجو پیش از این که این رویکرد راه حل مناسبی برای یک سرویس ذخیره سازی خصوصی مجازی باشد، لازم است
[ترجمه گوگل]تحقیق و پیشرفت بیشتری در زمینه رمزنگاری جستجو ضروری است قبل از اینکه این رویکرد یک راه حل مناسب برای سرویس ذخیره سازی خصوصی مجازی باشد

9. The powerful, searchable journal can make all the difference if and when your child custody case goes to court.
[ترجمه ترگمان]در صورتی که پرونده حضانت کودک شما به دادگاه برود، دفتر قدرتمند و قابل جستجو می تواند همه چیز را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]مجله قدرتمند و قابل جستجو می تواند تمام مواردی را که در مورد پرونده نگهداری کودک شما به دادگاه می دهد، تغییر دهد

10. The archive is searchable by keyword, author, article title or DOI for refined results.
[ترجمه ترگمان]این آرشیو توسط کلیدواژه، مولف، عنوان مقاله یا DOI برای نتایج اصلاح شده قابل جستجو است
[ترجمه گوگل]آرشیو به وسیله کلمه کلیدی، نویسنده، عنوان مقاله یا DOI برای نتایج تصحیح شده جستجو می شود

11. Thanks to the magic of searchable databases and high-speed Internet access, that quest is just a bit more efficient now.
[ترجمه ترگمان]به لطف جادوی پایگاه های داده قابل جستجو و دسترسی به اینترنت پرسرعت، این جستجو اکنون کمی کارآمدتر است
[ترجمه گوگل]با تشکر از سحر و جادو از پایگاه داده های جستجو و دسترسی به اینترنت با سرعت بالا، این تلاش فقط کمی بیشتر کارآمد در حال حاضر

12. The authors keep several searchable databanks of stock photography available for finding the right persona pictures.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان چندین نمونه قابل جستجو برای عکاسی از سهام در دسترس برای پیدا کردن تصاویر شخصیت درست را نگه می دارند
[ترجمه گوگل]نویسندگان چندین بانک اطلاعاتی قابل دسترس از عکس های موجود را برای یافتن عکس های شخص حقوقی در دسترس قرار می دهد

13. Wikileaks says it is releasing the documents in searchable form.
[ترجمه ترگمان]ویکی لیکس می گوید که اسناد را به شکل قابل جستجو منتشر می کند
[ترجمه گوگل]Wikileaks می گوید این اسناد را در فرم جستجو قابل انتشار می کند

14. Every word in that library will be searchable.
[ترجمه ترگمان]هر کلمه در آن کتابخانه قابل جستجو خواهد بود
[ترجمه گوگل]هر کلمه در آن کتابخانه قابل جستجو خواهد بود

15. Detailed, original and informal recipes, searchable by ingredient, cooking style, occasion or course.
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های ساده و غیر رسمی و غیر رسمی، قابل جستجو توسط جز، سبک آشپزی، موقعیت یا دوره
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های تفصیلی، اصلی و غیررسمی، قابل جستجو توسط مواد تشکیل دهنده، سبک پخت و پز، مناسبت یا دوره

پیشنهاد کاربران

جستجو شدنی، یافت شدنی، پیدا شدنی


کلمات دیگر: