از گروه جدا کردن یا شدن، جدا کردن و بردن
hive off
از گروه جدا کردن یا شدن، جدا کردن و بردن
انگلیسی به فارسی
خاموش کردن
جملات نمونه
1. Klockner plans to hive off its loss-making steel businesses.
[ترجمه ترگمان]ازبکستان قصد دارد کسب و کاره ای فولادی از دست دادن خود را آغاز کند
[ترجمه گوگل]Klockner قصد دارد تا کسب و کار خود را از بین برود
[ترجمه گوگل]Klockner قصد دارد تا کسب و کار خود را از بین برود
2. Where did the guy, do you know, hive off to?
[ترجمه ترگمان]اون یارو رو از کجا پیدا کردی؟
[ترجمه گوگل]آیا این مرد کجا بود، آیا می دانستی، می توانی بجنگی؟
[ترجمه گوگل]آیا این مرد کجا بود، آیا می دانستی، می توانی بجنگی؟
3. You can hive off some of the work to us if necessary.
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد می توانید برخی از کاره ای لازم را برای ما انجام دهید
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم می توانید برخی از کارها را برای ما انجام دهید
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم می توانید برخی از کارها را برای ما انجام دهید
4. The sale section will hive off to form an independent firm next year.
[ترجمه ترگمان]بخش فروش سال آینده یک شرکت مستقل تشکیل خواهد داد
[ترجمه گوگل]بخش فروش در سال آینده یک شرکت مستقل تشکیل خواهد داد
[ترجمه گوگل]بخش فروش در سال آینده یک شرکت مستقل تشکیل خواهد داد
5. The plan is to hive off individual companies as soon as they are profitable.
[ترجمه ترگمان]برنامه این است که به محض اینکه سوددهی داشته باشند، شرکت های فردی را اخراج کند
[ترجمه گوگل]طرح این است که به محض اینکه آنها سودآور باشند، شرکت های فردی را از بین ببرند
[ترجمه گوگل]طرح این است که به محض اینکه آنها سودآور باشند، شرکت های فردی را از بین ببرند
6. The move to hive off the bulk of the retailing shops has, apparently, saved over £6m.
[ترجمه ترگمان]حرکت به بیرون از بخش فروشگاه های خرده فروشی به نظر می رسد که بیش از ۶ میلیون پوند پس انداز کرده است
[ترجمه گوگل]ظاهرا حرکت به از دست دادن بخش عمده فروشی مغازه های خرده فروشی بیش از 6 میلیون پوند بود
[ترجمه گوگل]ظاهرا حرکت به از دست دادن بخش عمده فروشی مغازه های خرده فروشی بیش از 6 میلیون پوند بود
7. The original intention was to hive off assembly operations to sub-contractors.
[ترجمه ترگمان]هدف اصلی این بود که عملیات مونتاژ به پیمانکاران فرعی را قطع کند
[ترجمه گوگل]قصد اصلی این بود که عملیات مونتاژ را به زیر قراردادی ها بکشاند
[ترجمه گوگل]قصد اصلی این بود که عملیات مونتاژ را به زیر قراردادی ها بکشاند
8. The directors decided to hive off some part of the work and start new firms.
[ترجمه ترگمان]مدیران تصمیم گرفتند بخشی از کار را آغاز کرده و شرکت های جدید را راه اندازی کنند
[ترجمه گوگل]مدیران تصمیم گرفتند بخش کوچکی از کار را از بین ببرند و شرکت های جدید را شروع کنند
[ترجمه گوگل]مدیران تصمیم گرفتند بخش کوچکی از کار را از بین ببرند و شرکت های جدید را شروع کنند
9. Next year, the biochemistry section will hive off to form an independent department.
[ترجمه ترگمان]سال آینده، بخش بیوشیمی شروع به تشکیل بخش مستقل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در سال آینده، بخش بیوشیمی به ایجاد یک بخش مستقل تبدیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]در سال آینده، بخش بیوشیمی به ایجاد یک بخش مستقل تبدیل خواهد شد
10. Lufthansa had originally planned to hive off its domestic operations into a subsidiary, Lufthansa Express.
[ترجمه ترگمان]لوفتانزا در ابتدا برنامه ریزی کرده بود که عملیات داخلی خود را به یک شرکت فرعی \"لوفت هانزا\" آغاز کند
[ترجمه گوگل]لوفت هانزا در ابتدا برنامه ریزی کرد تا عملیات داخلی خود را به یک شرکت تابعه Lufthansa Express بیفزاید
[ترجمه گوگل]لوفت هانزا در ابتدا برنامه ریزی کرد تا عملیات داخلی خود را به یک شرکت تابعه Lufthansa Express بیفزاید
11. The government has decided to hive off some parts of the nationalized industries to private enterprise.
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است تا برخی از بخش های صنایع ملی را به شرکت های خصوصی واگذار کند
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است تا بخش هایی از صنایع ملی را به شرکت های خصوصی منتقل کند
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است تا بخش هایی از صنایع ملی را به شرکت های خصوصی منتقل کند
12. It is part of a growing trend for television contractors to hive off their advertising sales.
[ترجمه ترگمان]این بخشی از روند رو به رشد پیمانکاران تلویزیونی است که فروش تبلیغات خود را آغاز می کنند
[ترجمه گوگل]این بخشی از روند رو به رشد پیمانکاران تلویزیون است تا از فروش تبلیغات خود بیرون بیایند
[ترجمه گوگل]این بخشی از روند رو به رشد پیمانکاران تلویزیون است تا از فروش تبلیغات خود بیرون بیایند
13. So, immediately after a night feeding in Paris, the hive off on an air liner.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، بلافاصله پس از گذراندن یک شب غذا در پاریس، در یک کشتی اقیانوس پیما نشست
[ترجمه گوگل]بنابراین، بلافاصله پس از شب تغذیه در پاریس، عنکبوت را در یک خط هوایی قرار دهید
[ترجمه گوگل]بنابراین، بلافاصله پس از شب تغذیه در پاریس، عنکبوت را در یک خط هوایی قرار دهید
پیشنهاد کاربران
فروختن، واگذار کردن، جابجا شدن بخاطره فروش
کلمات دیگر: