بازدید، اصابت، موفقیت، تصادف، ضرب، ضربت، نمایش یا فیلم پر مشتری، زدن، خوردن، خوردن به، اصابت کردن، به هدف زدن
hits
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
پر طرفدار ( به خصوص در مورد موسیقی )
طرفدار ی کردن
ضربه زد
برخورد کردن
بازدیدها
بازدید
اتفاق افتادن
بازخورد، بازدید
Top hits = بیشترین بازدید ها ( مثلا : آهنگ های که بیشترین بازدید را داشته اند )
کلمات دیگر: