کلمه جو
صفحه اصلی

chip on ones shoulder

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: a persistent feeling of resentment or unhappiness; grudge.

- After all these years, he still has a chip on his shoulder about the incident.
[ترجمه زهرا] بعد از این همه سال، هنوز درباره این اتفاق کینه داره
[ترجمه ترگمان] بعد از این همه سال، او هنوز یک چیپ روی شانه اش در رابطه با این حادثه دارد
[ترجمه گوگل] پس از همه این سالها، او هنوز در مورد این حادثه یک چیپ دارد

پیشنهاد کاربران

chip : خرد شدن , لب پر شدن

کنایه از کسی است که فکر می کند کمبودی دارد که عامل و مقصر آن کمبود , دیگرانند و با آنها سر دعوا و جنگ دارد


کلمات دیگر: