1. who is dealing this hand?
کی این دست را می دهد؟
2. his acid way of dealing with people
رفتار تندخویانه ی او با مردم
3. he showed his metal in dealing with stalin
در معامله با استالین ماهیت خود را هویدا کرد.
4. joan had a wonderful touch in dealing with children
جان در سر و کار با کودکان استعداد شگرفی داشت.
5. What's the approved way of dealing with this?
[ترجمه ترگمان]با این وضع چه جور سر و کار داری؟
[ترجمه گوگل]روش تاییدیه این چطور است؟
6. He showed tact in dealing with difficult customers.
[ترجمه ترگمان]او در برخورد با مشتریان دشوار مهارت زیادی به خرج داد
[ترجمه گوگل]او در برخورد با مشتریان دشوار نشان داد
7. Crowds of youths prevented the fire service from dealing with the blaze.
[ترجمه ترگمان]انبوه جوانان از مقابله با آتش سوزی جلوگیری کردند
[ترجمه گوگل]جمعیت جوانان مانع از برخورد آتش نشانی با آتش شد
8. She's very adept at dealing with the media.
[ترجمه ترگمان]او در برخورد با رسانه ها بسیار ماهر است
[ترجمه گوگل]او در برخورد با رسانه ها بسیار متخصص است
9. Before dealing with specific cases, she spoke on the broad topic of "discipline".
[ترجمه ترگمان]او پیش از برخورد با موارد خاص، در مورد موضوع گسترده \"نظم\" سخن گفت
[ترجمه گوگل]قبل از برخورد با موارد خاص، او در مورد موضوع وسیع 'نظم' صحبت کرد
10. The company has new procedures for dealing with complaints.
[ترجمه ترگمان]این شرکت دستورالعمل های جدیدی برای رسیدگی به شکایات دارد
[ترجمه گوگل]این شرکت روش جدیدی برای رسیدگی به شکایات دارد
11. Her stratagem for dealing with her husband's infidelities was to ignore them.
[ترجمه ترگمان]حیله و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و دوز و کلک شوهرش این بود که آن ها را نادیده بگیرد
[ترجمه گوگل]مبارزه او برای مقابله با دروغهای شوهرش این بود که آنها را نادیده بگیرد
12. He had been extremely tactful in dealing with the financial question.
[ترجمه ترگمان]او در برخورد با مساله مالی بسیار مودب بود
[ترجمه گوگل]او در پرداختن به مسائل مالی بسیار با اهمیت بوده است
13. Start by dealing out ten cards to each player.
[ترجمه ترگمان]با خرید ۱۰ کارت به هر بازیکن شروع کنید
[ترجمه گوگل]با خرید ده کارت به هر بازیکن شروع کنید
14. There are various techniques for dealing with industrial pollution.
[ترجمه ترگمان]تکنیک های مختلفی برای مقابله با آلودگی صنعتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تکنیک های مختلف برای مقابله با آلودگی صنعتی وجود دارد
15. Please follow the proper procedures for dealing with complaints.
[ترجمه ترگمان]لطفا دستورالعمل های مناسب برای رسیدگی به شکایات را دنبال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا روش های مناسب برای رسیدگی به شکایات را دنبال کنید
16. Our New York branch is dealing with the matter.
[ترجمه ترگمان]شعبه نیویورک ما با این مساله سر و کار دارد
[ترجمه گوگل]شاخه نیویورک ما با این موضوع برخورد می کند
17. He spends his time wheeling and dealing on the stock exchange.
[ترجمه ترگمان]او زمان خود را صرف گردش و معامله با بورس سهام می کند
[ترجمه گوگل]او زمان خود را صرف چرخش و خرید در بورس اوراق بهادار می کند