معنی : باران شدید
heavy rain
معنی : باران شدید
انگلیسی به انگلیسی
• rainstorm in which a large quantity of rain falls in a short period of time
دیکشنری تخصصی
[آب و خاک] باران شدید
مترادف و متضاد
باران شدید (اسم)
pash, heavy rain, rainstorm, rainsquall
جملات نمونه
1. Heavy rain and excessive use have impoverished the soil.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین و استفاده بیش از حد باعث فقیر شدن خاک شده است
[ترجمه گوگل]باران های سنگین و استفاده بیش از حد زمین را از بین می برد
[ترجمه گوگل]باران های سنگین و استفاده بیش از حد زمین را از بین می برد
2. The heavy rain might settle the changeable weather.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین ممکن بود هوای دگرگون شدنی را برطرف کند
[ترجمه گوگل]باران سنگین ممکن است شرایط آب و هوایی متغیر را حل کند
[ترجمه گوگل]باران سنگین ممکن است شرایط آب و هوایی متغیر را حل کند
3. Lake Erie is filling with the heavy rain.
[ترجمه ترگمان]دریاچه ایری از باران سنگین پر شده است
[ترجمه گوگل]دریاچه اروی با باران سنگین پر می کند
[ترجمه گوگل]دریاچه اروی با باران سنگین پر می کند
4. After heavy rain, the little stream becomes a raging torrent.
[ترجمه ترگمان]پس از باران شدید، نهر کوچکی از سیل خروشان سرازیر شد
[ترجمه گوگل]پس از باران سنگین، جریان کوچکی به یک جریان مخرب تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]پس از باران سنگین، جریان کوچکی به یک جریان مخرب تبدیل می شود
5. After a heavy rain, the country roads were souped.
[ترجمه ترگمان]پس از یک باران سنگین، جاده های کشور ویران شدند
[ترجمه گوگل]پس از باران شدید، جاده های کشور سوپاپ شدند
[ترجمه گوگل]پس از باران شدید، جاده های کشور سوپاپ شدند
6. The branches of the tree drooped after the heavy rain.
[ترجمه ترگمان]شاخه های درخت پس از باران شدید فرو می افتادند
[ترجمه گوگل]شاخه های درخت پس از باران های سنگین گم شد
[ترجمه گوگل]شاخه های درخت پس از باران های سنگین گم شد
7. The heavy rain was the cause of the flood.
[ترجمه ترگمان]باران شدید علت سیل بود
[ترجمه گوگل]باران سنگین باعث سیل شد
[ترجمه گوگل]باران سنگین باعث سیل شد
8. The heavy rain showed no signs of slackening off.
[ترجمه ترگمان]باران شدید اثری از فروکش کردن آن ها نبود
[ترجمه گوگل]بارش باران سنگین نشانه ای از افتتاح نشد
[ترجمه گوگل]بارش باران سنگین نشانه ای از افتتاح نشد
9. A tropical cyclone brought heavy rain to the country last week.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته یک گردباد استوایی باران شدیدی را به این کشور آورد
[ترجمه گوگل]طوفان گرمسیری هفته گذشته بارانی سنگین را به کشور وارد کرد
[ترجمه گوگل]طوفان گرمسیری هفته گذشته بارانی سنگین را به کشور وارد کرد
10. A heavy rain drenched the travellers.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین مسافران را خیس کرد
[ترجمه گوگل]باران سنگین مسافران را خیس کرد
[ترجمه گوگل]باران سنگین مسافران را خیس کرد
11. Heavy rain meant the pitch was waterlogged.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین به معنای آب شدن آب بود
[ترجمه گوگل]باران سنگین به این معنی بود که زمین خشک شده بود
[ترجمه گوگل]باران سنگین به این معنی بود که زمین خشک شده بود
12. The heavy rain has caused floods in many parts of the country.
[ترجمه ترگمان]باران سنگین باعث جاری شدن سیل در بسیاری از بخش های کشور شده است
[ترجمه گوگل]باران های سنگین موجب سیل در بسیاری از نقاط کشور شده است
[ترجمه گوگل]باران های سنگین موجب سیل در بسیاری از نقاط کشور شده است
13. We had heavy rain last night.
[ترجمه ترگمان]دیشب باران شدیدی داشتیم
[ترجمه گوگل]شب گذشته باران سنگینی داشتیم
[ترجمه گوگل]شب گذشته باران سنگینی داشتیم
14. The coat gives permanent protection against heavy rain.
[ترجمه ترگمان]این کت حفاظت دائمی در برابر باران سنگین می کند
[ترجمه گوگل]کت محافظت دائمی در برابر باران های سنگین می دهد
[ترجمه گوگل]کت محافظت دائمی در برابر باران های سنگین می دهد
15. The heavy rain retarded our progress.
[ترجمه ترگمان]باران شدید باعث پیشرفت ما می شد
[ترجمه گوگل]باران سنگین پیشرفت ما را تضعیف کرد
[ترجمه گوگل]باران سنگین پیشرفت ما را تضعیف کرد
پیشنهاد کاربران
باران سخت
باران شدید و سخت
A lot of rain
teeming rain
( British )
( British )
کلمات دیگر: