برداشتن، فروختن، به بای کمتری فروختن، از زیر بریدن
undercutting
انگلیسی به فارسی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] تپاندن - زیربری
[زمین شناسی] زیربری،برش استخراجی کف زنی - دراین روش ،سنگ دراثرچرخش ابزار برش مستقر درچرخکها،زیربرشمی شودو بخش برش نشده باقیمانده سنگ ،دراثرفشا رروبه عقب اندکی که توسط پیش امدگی گوه مانندواقع درپشت دندانه اعمالمی شود ،فرومیریزد.دراین روش تنهایک سوم ازکل حجم حفاری شده سنگ بوسیله ابزاربرش حفر می شود .
[آب و خاک] زیر شویی
[زمین شناسی] زیربری،برش استخراجی کف زنی - دراین روش ،سنگ دراثرچرخش ابزار برش مستقر درچرخکها،زیربرشمی شودو بخش برش نشده باقیمانده سنگ ،دراثرفشا رروبه عقب اندکی که توسط پیش امدگی گوه مانندواقع درپشت دندانه اعمالمی شود ،فرومیریزد.دراین روش تنهایک سوم ازکل حجم حفاری شده سنگ بوسیله ابزاربرش حفر می شود .
[آب و خاک] زیر شویی
پیشنهاد کاربران
نرخ شکنی
بریدگی کنار جوش در جوشکاری
undercutting ( حملونقل ریلی ) ==واژه بیگانه: undercutting 1واژه مصوب: پاک سازی پارسنگتعریف: عملیاتی شامل تخلیۀ پارسنگ از زیر خط و جانشین کردن آن با پارسنگ تازه یا سرندشده و زیرکوبی و هموار کردن خط و رساندن آن به سطح لازم==undercutting ( خوردگی ) ==واژه بیگانه: undercutting2واژه مصوب: خوردگی زیربرشیتعریف: نفوذ و گسترش تدریجی خوردگی از محل شکستگی یا حفره های ایجادشده در پوسه ( film ) محافظ یا لبه های محافظت شده در زیر پوشش==undercutting ( ریلی )
واژه مصوب: زیر خط بُری
تعریف: جمع آوری پارسنگ از زیرخط با دستگاه زیرخط بُر
واژه مصوب: زیر خط بُری
تعریف: جمع آوری پارسنگ از زیرخط با دستگاه زیرخط بُر
کلمات دیگر: