کلمه جو
صفحه اصلی

palisade


معنی : پرچین، محجر، صخرهء مشرف بر رودخانه، با پرچین احاطه کردن
معانی دیگر : (در دیواره های دفاعی - هر یک از تیرهایی که پهلوی هم در زمین فرو کرده اند تا دیواره ای تشکیل بدهند) تیرک، تیرچه، دیرک، نرده ی پدافندی، حصار دفاعی، جان پناه چوبی، سنگر چوبی، دیواره ی چوبی، چوبدیوار

انگلیسی به فارسی

صخرهه مشرف بر رودخانه، محجر، پرچین، با پرچیناحاطه کردن


خوشبختی، پرچین، صخرهء مشرف بر رودخانه، محجر، با پرچین احاطه کردن


انگلیسی به انگلیسی

• fence made from stakes, protective fence made from poles that are inserted into the ground; line of cliffs, row of bluffs
fence in, surround with a fence; fortify with fences, protect with walls
a palisade is a fence of wooden posts which are driven into the ground in order to protect people from attack.

اسم ( noun )
(1) تعریف: a tall strong fence of pointed stakes.

(2) تعریف: (pl.) a long line of steep cliffs, esp. along a river or coastline.
مشابه: bluff
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: palisades, palisading, palisaded
• : تعریف: to provide with a palisade, esp. for defense.

دیکشنری تخصصی

[آب و خاک] صخره برجسته

مترادف و متضاد

پرچین (اسم)
paling, fence, hedge, haw, riveting, palisade

محجر (اسم)
railing, fencing, parapet, fence, peel, palisade

صخرهء مشرف بر رودخانه (اسم)
palisade

با پرچین احاطه کردن (فعل)
palisade

جملات نمونه

1. There is a palisade between the two yards.
[ترجمه ترگمان]در این دو متری یک پرچین چوبی وجود دارد
[ترجمه گوگل]فاصله بین دو منزل وجود دارد

2. They surrounded the yard with a palisade.
[ترجمه ترگمان]حیاط را با یک پرچین محصور کردند
[ترجمه گوگل]آنها با حیاط خلوت، حیاط را محاصره کردند

3. Originally this had four towers and a wooden palisade to protect the inhabitants.
[ترجمه ترگمان]در اصل این چهار برج و یک پناه گاه چوبی برای حفاظت از سکنه داشت
[ترجمه گوگل]در اصل این چهار برج و چهار چوب چوبی برای محافظت از ساکنان داشت

4. The Palisade units produced by Forest Fencing are individually machine turned to give a very neat appearance.
[ترجمه ترگمان]واحدهای Palisade تولید شده توسط Fencing (Forest)به صورت انفرادی به یک ظاهر بسیار تمیز تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]واحدهای Palisade تولید شده توسط Fencing جنگل به طور جداگانه ماشین تبدیل شده به ظاهر بسیار شسته و رفته

5. First-hog-of-summer and others ran to the palisade and peered at the forest edge.
[ترجمه ترگمان]اولین بار - hog - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]اولین قورباغه تابستان و دیگران به فراز و نشیب رفت و در لبه جنگل تماشا کرد

6. This is hedged around by a palisade of long bristles.
[ترجمه ترگمان]این امر در اطراف یک پرچین بلند از پشم بلند پوشش داده می شود
[ترجمه گوگل]این است که در اطراف توسط palisade از موی بلند طولانی محافظت شده است

7. We used Forest palisade poles, which are pressure-treated with preservative and guaranteed to last for at least fifteen years.
[ترجمه ترگمان]ما از تیره ای پرچین جنگل استفاده کردیم، که تحت فشار قرار گرفته و نگهداری شده و تضمین شده است که حداقل پانزده سال طول بکشد
[ترجمه گوگل]ما از قطب های فلزی Palisade استفاده کردیم که با نگهدارنده تحت فشار قرار می گیرند و تضمین می شوند تا حداقل پانزده سال طول بکشد

8. In radicle areas, there are palisade cells and a lucuna which located above micropyle and formed via knockdown parenchyma cells .
[ترجمه ترگمان]در مناطق radicle، سلول های پناه گاه و یک lucuna وجود دارند که در بالای micropyle قرار دارند و از طریق سلول های parenchyma با شکست شکل می گیرند
[ترجمه گوگل]در مناطق ریشه ای، سلول های palisade و lucuna وجود دارد که بیش از micropyle قرار دارند و از طریق سلول های پارنچیمه نابود می شوند

9. Palisade tissue is rich in saliferous vacuoles, while vascular bundle sheath is obvious.
[ترجمه ترگمان]بافت Palisade در saliferous vacuoles غنی است در حالی که پوشش دسته آوندی مشخص است
[ترجمه گوگل]بافت پالیزاد غنی از واکسن های سالم است، در حالی که غلاف عروق خونی واضح است

10. Palisade mesophyll : on the upper side of leaf, closely packed, contains many chloroplasts.
[ترجمه ترگمان]بافت درونی بافت درونی برگ: در قسمت بالایی برگ، بسیار متراکم، دارای کلروپلاست بسیاری است
[ترجمه گوگل]مزوفیل پالیزاد در قسمت فوقانی برگ، بسته بندی شده نزدیک، حاوی بسیاری از کلروپلاست ها است

11. There is a thick layer of palisade tissue under the epidermis.
[ترجمه ترگمان]یک لایه ضخیم از بافت محافظ در روپوست وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک لایه ضخیم از بافت پالیزاد زیر اپیدرم وجود دارد

12. The mesophyll is not differentiated into spongy and palisade tissues, but mesophyll near midrib in tip and middle parts of leaf is often lengthened to appear as palisade-liked tissue.
[ترجمه ترگمان]بافت درونی برگ به بافت های اسفنجی و بیرونی نفوذ نمی شود، اما بافت درونی برگ در نوک و قسمت میانی برگ اغلب به عنوان بافت مورد علاقه گیاه ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]مازوفیل به بافتهای اسپنگی و پالیزاد تمایز ندارد، اما mesophyll در نزدیکی midrib در نوک و قسمت های متوسط ​​برگ اغلب به نظر می رسد به نظر می رسد به عنوان بافت خوش طعم

13. The mesophyll consists of two layers of palisade parenchyma.
[ترجمه ترگمان]بافت درونی بافت شامل دو لایه of است
[ترجمه گوگل]مزوفیل شامل دو لایه پارانشیم پالیزاد است

14. The leaf has developmental palisade tissue, 2 layer, and belongs to the bifacial leaf.
[ترجمه ترگمان]برگ دارای بافت محافظ رشدی ۲ لایه است و به برگ bifacial تعلق دارد
[ترجمه گوگل]برگ دارای بافت رشدی، 2 لایه و متعلق به برگ دوساله است

15. The second gate is a wooden palisade.
[ترجمه ترگمان]دروازه دوم یک پرچین چوبی است
[ترجمه گوگل]دروازه دوم یک باغ چوبی است

پیشنهاد کاربران

فنس محکم، دیواره دفاعی، صخره دیواره ای مشرف به دریا


کلمات دیگر: