1. Ann hit the sandbag with her fist.
[ترجمه ترگمان]آن با مشت به داخل کیسه ضربه زد
[ترجمه گوگل]ان با مشت دستش را با ماسه بگ زد
2. We found three distinct arrows pointed at sandbag positions on our distant perimeter.
[ترجمه ترگمان]ما سه تا تیر کاملا مشخص پیدا کردیم که در محوطه دور ما قرار گرفته بودند
[ترجمه گوگل]ما سه پرچم متمایز را در موقعیت های ماسه ای ببری در محیط دوردست ما یافتیم
3. When he is perched precariously on a sandbag at the time, however, you could just about get away with charging extra.
[ترجمه ترگمان]با این حال، زمانی که او به طور نامتعادل در یک تله گیر کرده باشد، شما می توانید با شارژ کردن پول اضافی خود را از اینجا دور کنید
[ترجمه گوگل]با این حال، هنگامی که او در آن زمان به طور مکرر در یک کیسه شن و ماسه قرار می گرفت، شما فقط می توانستید با شارژ اضافی کنار بیایید
4. Emergency workers built a sandbag barricade as 60 patients were put on evacuation stand-by.
[ترجمه ترگمان]کارگران اضطراری یک سنگر sandbag ساختند زیرا ۶۰ بیمار در آماده باش کامل بسر می برند
[ترجمه گوگل]کارگران اضطراری یک سد باند ماسه ای را ساختند؛ به این ترتیب 60 بیمار در ایستگاه تخلیه قرار داده شدند
5. Residents continue to sandbag about 2homes to protect them from the river.
[ترجمه ترگمان]ساکنان به sandbag در حدود ۲ خانه برای محافظت از آن ها در رودخانه ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]ساکنان همچنان در مورد 2 خانه ها برای محافظت از آنها از رودخانه ادامه می دهند
6. Soldiers had waylaid Postumus. . ., stunned him with a sandbag. . ., and carried him off.
[ترجمه ترگمان]سربازان در کمین نشسته بودند و او را با کیسه شن گیج کرده بودند و او را باخود برده بودند
[ترجمه گوگل]سربازان Postumus را در اختیار داشتند , او را با یک کیسه شن و ماسه غرق کرد و او را برداشت
7. I'll lay down the tracks sandbag and hide.
[ترجمه ترگمان]من رد شن و قایم می کنم و قایم میشم
[ترجمه گوگل]من ساندویچ آهنگ را مخفی می کنم
8. Conclusion H-shaped sandbag can replace rectangle sandbag completely, and can raise patients' comfort degree, reduce complications and alleviate nursing work.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری sandbag به شکل H می تواند مستطیل شکلی را به طور کامل جایگزین کند، و می تواند درجه راحتی بیماران را افزایش داده، عوارض را کاهش داده و کار پرستاری را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجهگیری باند ماسه ای H به طور کامل می تواند باند ماسه ای مستطیلی را به طور کامل جایگزین کند و می تواند درجه آسودگی بیمار را کاهش دهد، عوارض را کاهش دهد و کار پرستاری را کاهش دهد
9. Sandbag, wooden dummy, tripodic dummy, suspended spring, etc.
[ترجمه ترگمان]sandbag چوبی، آدمک چوبی، یک آدمک چوبی، و غیره، و غیره
[ترجمه گوگل]ماسه بگ، ساختگی چوبی، ساختگی سه بعدی، بهار بهار و غیره
10. Third : kick sandbag used to increase blood circulation and the ability to walk.
[ترجمه ترگمان]سوم: sandbag برای افزایش گردش خون و توانایی پیاده روی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ماسک سگ پا سوم برای افزایش گردش خون و توانایی راه رفتن استفاده می شود
11. Conclusion Use of the pisciform sandbag for compression hemostasia after interventional operations achieve better hemostatic effect and effectively control local complications.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری استفاده از the pisciform برای فشرده سازی compression بعد از عملیات های مداخله ای به تاثیر hemostatic بهتری دست می یابد و به طور موثر مشکلات محلی را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری استفاده از ماسه ماسه ای pisciform برای فشرده سازی هماتوستی پس از عمل جراحی، به بهبود اثر هموستاتیک کمک می کند و به طور موثر عوارض موضعی را کنترل می کند
12. Sean, did you throw the sandbag?
[ترجمه ترگمان]شان، تو گند زدی؟
[ترجمه گوگل]شان، کیسه کیسه ای را پرتاب کردی؟
13. The boxing sandbag or slam man is applied to all the adults and the kids.
[ترجمه ترگمان]بوکس، یا مرد محکم به تمام بزرگسالان و بچه ها اعمال می شود
[ترجمه گوگل]ماسه بس بوکس و یا بدن انسان به تمام بزرگسالان و بچه ها اعمال می شود
14. He balled up his fist and hitted the sandbag as hard as he could.
[ترجمه ترگمان]مشت خود را مشت کرد و کیسه شن را محکم به دست گرفت
[ترجمه گوگل]او دست مشت خود را بالا می انداخت و بسختی را که می توانست بگشاید