سال گاهنامه ای، سال تقویمی (از اول ژانویه تا آخر دسامبر - در مقابل: سال مالی fiscal year)
calendar year
سال گاهنامه ای، سال تقویمی (از اول ژانویه تا آخر دسامبر - در مقابل: سال مالی fiscal year)
انگلیسی به فارسی
سال گاهنامهای، سال تقویمی (از اول ژانویه تا آخر دسامبر - در مقابل: سال مالی fiscal year)
سال تقویمی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the period of time that begins on January 1 and ends on December 31. (Cf. fiscal year.)
• year according to the gregorian calendar (12 months, january 1st to december 31st)
دیکشنری تخصصی
[حسابداری] سال تقویمی
مترادف و متضاد
twelve-month period
Synonyms: annual accounting period, civil year, CY, fiscal year
جملات نمونه
1. The data were then aggregated for the calendar year 199
[ترجمه ترگمان]پس از آن داده ها برای سال ۱۹۹ با هم جمع شدند
[ترجمه گوگل]سپس داده ها برای سال تقویم 199 جمع شدند
[ترجمه گوگل]سپس داده ها برای سال تقویم 199 جمع شدند
2. If adopted, it would apply to calendar year 1993 statements.
[ترجمه ترگمان]در صورت پذیرفته شدن، در سال ۱۹۹۳ به اجرا در خواهد آمد
[ترجمه گوگل]اگر تصویب شود، آن را برای سال های سال 1993 بیان می کند
[ترجمه گوگل]اگر تصویب شود، آن را برای سال های سال 1993 بیان می کند
3. In calendar year 199 the Cfund returned 2 85 percent.
[ترجمه ترگمان]در سال تقویمی، ۱۹۹ \"Cfund\" به میزان ۲ و ۸۵ درصد پاسخ داد
[ترجمه گوگل]در سال مالی سال 199، Cfund 2 85 درصد بازگشت
[ترجمه گوگل]در سال مالی سال 199، Cfund 2 85 درصد بازگشت
4. Our calendar year is based on the solar year - the number of days the earth takes to travel round the sun.
[ترجمه ترگمان]سال تقویم ما براساس سال شمسی است - تعداد روزهایی که زمین به دور خورشید سفر می کند
[ترجمه گوگل]تقویم سال ما بر اساس سال خورشیدی است - تعداد روزهایی که زمین برای دور شدن از خورشید می گیرد
[ترجمه گوگل]تقویم سال ما بر اساس سال خورشیدی است - تعداد روزهایی که زمین برای دور شدن از خورشید می گیرد
5. A maintenance contract covering the calendar year 1991 was not issued under invoice until April 199
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد نگهداری که تقویم سال ۱۹۹۱ را پوشش می دهد، تا ۱۹۹ آوریل زیر فاکتور صادر نشده است
[ترجمه گوگل]قرارداد نگهداری سال مالی سال 1991 تا آوریل 199 تحت فاکتور پرداخت نشد
[ترجمه گوگل]قرارداد نگهداری سال مالی سال 1991 تا آوریل 199 تحت فاکتور پرداخت نشد
6. We call this a calendar year.
[ترجمه ترگمان]ما این را یک سال تقویم می نامیم
[ترجمه گوگل]ما این را یک سال تقویم می نامیم
[ترجمه گوگل]ما این را یک سال تقویم می نامیم
7. Despite its name it is not a calendar year or, necessarily[Sentence dictionary], a period of 12 months.
[ترجمه ترگمان]با وجود این نام یک سال تقویمی و یا لزوما یک دوره ۱۲ ماهه نیست
[ترجمه گوگل]با وجود نام آن یک تقویم سال نیست و یا لزوما [Dictionary dictionary sentence]، یک دوره 12 ماهه است
[ترجمه گوگل]با وجود نام آن یک تقویم سال نیست و یا لزوما [Dictionary dictionary sentence]، یک دوره 12 ماهه است
8. But since then our calendar year has been the same as the solar year.
[ترجمه ترگمان]اما از آن زمان، سال تقویمی هم مانند سال شمسی است
[ترجمه گوگل]اما از آن به بعد تقویم سال ما همان سال خورشیدی است
[ترجمه گوگل]اما از آن به بعد تقویم سال ما همان سال خورشیدی است
9. The maximum suspension period cannot exceed one calendar year.
[ترجمه ترگمان]حداکثر دوره تعلیق نمی تواند از یک سال تقویمی تجاوز کند
[ترجمه گوگل]حداکثر مدت تعلیق نمیتواند بیش از یک سال تقویم باشد
[ترجمه گوگل]حداکثر مدت تعلیق نمیتواند بیش از یک سال تقویم باشد
10. Serve a term one calendar year which is renewable upon the approval of the Church Board.
[ترجمه ترگمان]یک دوره یک تقویم را در نظر بگیرید که به تایید هیات کلیسا قابل تجدید است
[ترجمه گوگل]یک دوره یک ساله را که مدت زمان تأیید هیئت کلیسا را تمدید می کند، ارائه دهید
[ترجمه گوگل]یک دوره یک ساله را که مدت زمان تأیید هیئت کلیسا را تمدید می کند، ارائه دهید
11. If the symptom is present, please indicate calendar year of onset?
[ترجمه ترگمان]اگر علامت وجود دارد، لطفا سال تقویمی از آغاز تقویم را مشخص کنید؟
[ترجمه گوگل]اگر علامت وجود دارد، لطفا سالن شروع سال را نشان دهید؟
[ترجمه گوگل]اگر علامت وجود دارد، لطفا سالن شروع سال را نشان دهید؟
12. How much is the recruIt'students mark of calendar year?
[ترجمه ترگمان]نمره دانش آموزان سال گذشته چقدر است؟
[ترجمه گوگل]علامت ثبت نام سال تحصیلی چقدر است؟
[ترجمه گوگل]علامت ثبت نام سال تحصیلی چقدر است؟
13. The fiscal year is the calendar year.
[ترجمه ترگمان]سال مالی سال مالی است
[ترجمه گوگل]سال مالی تقویم سال است
[ترجمه گوگل]سال مالی تقویم سال است
14. This file is calendar year, National Computer Grade 4 examination papers.
[ترجمه ترگمان]این پرونده در سال تقویمی، سال تقویمی، شماره ۴ بررسی می شود
[ترجمه گوگل]این پرونده سالانه تقویم، مقالات مؤسسه ملی رایانه درجه 4 است
[ترجمه گوگل]این پرونده سالانه تقویم، مقالات مؤسسه ملی رایانه درجه 4 است
15. Fast forward one calendar year, and it's a different story.
[ترجمه ترگمان]یک سال تقویمی به جلو پیش می رود و داستان دیگری است
[ترجمه گوگل]یک تقویم سالی یک بار به جلو بروید و داستان دیگری است
[ترجمه گوگل]یک تقویم سالی یک بار به جلو بروید و داستان دیگری است
کلمات دیگر: