geology

معنی : خاک شناسی، زمین شناسی، دانش زمین شناسی

معانی دیگر : ساختمان پوسته ی زمین در هر ناحیه، (دانشی که ماهیت کره ی زمین و تاریخ آن و ساختمان پوسته ی آن و اجزای درون آن و انواع سنگ ها و سنگواره ها را بررسی می کند) زمین شناسی

انگلیسی به فارسی

زمین شناسی، دانش زمین شناسی

زمين شناسي، زمین شناسی، خاک شناسی، دانش زمين شناسی

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

حالات: geologies
مشتقات: geologist (n.)

• (1) تعریف: the study of the physical structure, composition and development of the earth or other solid astronomical bodies, esp. with regard to rocks.

• (2) تعریف: the aspects of a particular place, planet, or the like that pertain to geology.

- the geology of the Rocky Mountains

[ترجمه ترگمان] زمین شناسی کوه های راکی
[ترجمه گوگل] زمین شناسی کوه های راکی

• study of the history and development of the earth's crust
geology is the study of the earth's structure, surface, and origins.
the geology of an area is the structure of its land.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] زمین شناسی
[زمین شناسی] زمین شناسی علم بررسی و مطالعه زمین، شکل و ترکیب آن و تغییراتی که در آن ایجاد شده یا خواهد شد. برخی از گرایش های این علم عبارتند از :

Aerial Photography , Cryology , Economic Geology , Gemology Geochemistry,Geonomy , Geotechnical Engineering , Historical Geology Hydrogeology,Hydrography,Hydrology ,Hydrometeorology, Marine Geology Hydrometry , Limnology , Mineralogy , Oceanography , Oceanology Paleontology , Photogrammetry , Physical Geology , Potamology Remote Sensing , Sedimentology , Stratigraphy ,Taxonomy Photo Geology , Structural Geology , Geomorphometry , Medical Geology Physical Geography , Sedimentostratigraphy , Biostratigraphy Micro Paleontology , Paleobotany , Palynology Geomorphology Paleozoology , Biogeochemistry , Environmental Geology

[ریاضیات] زمین شناسی
[نفت] زمین شناسی
[آب و خاک] زمین شناسی

مترادف و متضاد

خاک شناسی (اسم)

agrology, geology, pedology

زمین شناسی (اسم)

geology, geostrategy, earth science

دانش زمین شناسی (اسم)

geology

جملات نمونه

1. geology or the science of the earth's crust

زمین شناسی یا دانش پوسته ی کره ی زمین

2. the geology of kashan is interesting

ساختار زمین شناسی کاشان جالب است.

3. He was visiting professor of geology at the University of Jordan.

[ترجمه ترگمان]او در حال بازدید استاد زمین شناسی دانشگاه جردن بود
[ترجمه گوگل]او به استاد زمینشناسی دانشگاه اردن رفت

4. We went on a geology field trip.

[ترجمه ترگمان]ما به سفر زمینی رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در یک سفر زمین شناسی رفتیم

5. He majors in geology.

[ترجمه ترگمان]تو زمین شناسی کار می کنه
[ترجمه گوگل]او در زمین شناسی رشته های بزرگی است

6. In his lecture on geology, he touched on the subject of climate.

[ترجمه ترگمان]در سخنرانی خود در زمینه زمین شناسی، موضوع آب و هوا را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]در سخنرانی خود در زمینه زمین شناسی، او درباره موضوع آب و هوا صحبت کرد

7. The geology of north Devon is particularly interesting.

[ترجمه ترگمان]زمین شناسی of شمالی بسیار جالب توجه است
[ترجمه گوگل]زمین شناسی شمال دوان بسیار جالب است

8. It is a problem that relates to geology.

[ترجمه ترگمان]این مساله ای است که مربوط به زمین شناسی می شود
[ترجمه گوگل]این یک مشکل است که مربوط به زمین شناسی است

9. The students went to study the geology of that region.

[ترجمه ترگمان]دانشجویان برای مطالعه زمین شناسی آن منطقه رفتند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان به مطالعه زمین شناسی منطقه پرداختند

10. In the first two years of study the Geology and Geography courses offered to single honours students are compulsory.

[ترجمه ترگمان]در دو سال اول مطالعه، دوره های زمین شناسی و جغرافیا به دانشجویان ممتاز ارائه می شوند
[ترجمه گوگل]در دو سال اول تحصیل، دوره های زمین شناسی و جغرافیایی که برای دانشجویان افتخاری ارائه می شود، اجباری هستند

11. Technical reports on the engineering geology have been prepared.

[ترجمه ترگمان]گزارش های فنی در مورد زمین شناسی مهندسی آماده شده است
[ترجمه گوگل]گزارش های فنی زمین شناسی مهندسی تهیه شده است

12. Most students who enroll in geology courses do not intend to become geologists.

[ترجمه ترگمان]بیشتر دانشجویانی که در دوره های زمین شناسی ثبت نام می کنند قصد ندارند به زمین شناسان تبدیل شوند
[ترجمه گوگل]بیشتر دانش آموزانی که در دوره های زمین شناسی شرکت می کنند، قصد ندارند به زمین شناسان تبدیل شوند

13. Sussex geology has imposed an extensive regional pattern on the agricultural crops.

[ترجمه ترگمان]\"ساسکس\" الگوی منطقه ای وسیعی را در زمینه محصولات کشاورزی اعمال کرده است
[ترجمه گوگل]زمین شناسی ساسکس یک الگوی منطقه ای گسترده بر روی محصولات کشاورزی را تحمیل کرده است

14. How, then, do we explore the geology of our twin sister planet?

[ترجمه ترگمان]پس چطور ما زمین شناسی سیاره خواهر twin را بررسی می کنیم؟
[ترجمه گوگل]پس چگونه می توان زمین شناسی سیاره ی دوقلو خود را کشف کرد؟

15. It is general that, in geology at least, women use their own names professionally.

[ترجمه ترگمان]بدیهی است که در زمین شناسی حداقل زنان از نام خود به صورت حرفه ای استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، حداقل در زمین شناسی، زنان حرفه ای از نام خود استفاده می کنند

The geology of Yazd is interesting.

ساختار زمین‌شناسی یزد جالب است.

پیشنهاد کاربران

علم زمین شناسی

زمین شناسی

کلمات دیگر: