کلمه جو
صفحه اصلی

run over


معنی : مرور کردن، لبریز شدن، زیر گرفتن
معانی دیگر : 1- لبریز شدن 2- (با اتومبیل و غیره) زیر گرفتن، زیر ماشین رفتن

انگلیسی به فارسی

طول کشیدن


دویدن و عبور کردن


زیر گرفتن (با اتومبیل و غیره)


بطور خلاصه شرح دادن


مرور کردن


لبریز شدن


انگلیسی به انگلیسی

• trample, run down; drive over something in a vehicle

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] به خود گرفتن
[آب و خاک] لبریز شدن

مترادف و متضاد

مرور کردن (فعل)
pass, review, go over, run over

لبریز شدن (فعل)
run over, redound, supercharge, slop

زیر گرفتن (فعل)
run over

Exceed the allotted time


Cross by running


Drive over, causing injury or death


Describe briefly


Rehearse quickly


Overflow


جملات نمونه

1. The last drop makes the cup run over.
[ترجمه ترگمان]آخرین قطره باعث می شود که جام تمام شود
[ترجمه گوگل]آخرین قطره فنجان را از بین می برد

2. When the well is full, it will run over.
[ترجمه ترگمان]وقتی که چاه پر شود، تمام می شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که چاه پر است، آن را اجرا خواهد کرد

3. The cat got run over by the lorry and squashed.
[ترجمه امین] گربه توسط کامیون زیر گرفته شد و له شد.
[ترجمه ترگمان]گربه با ماشین باری و له و له شد
[ترجمه گوگل]گربه با کامیون فرار کرد و خرد شد

4. I'll just run over what's been said so far, for latecomers who missed the first speakers.
[ترجمه ترگمان]من فقط چیزهایی را که تا حالا گفته بودم مرور می کنم، چون تازه کسانی که the را از دست داده بودند
[ترجمه گوگل]من فقط به آنچه تا کنون گفتم، برای افرادی که از اول سخنرانان از دست رفته بودند، فرار می کنم

5. A boy was run over by a truck and got killed immediately.
[ترجمه ترگمان]یه پسر توسط یه کامیون رد شد و فورا کشته شد
[ترجمه گوگل]یک پسر با یک کامیون فرار کرد و بلافاصله کشته شد

6. Will you run over to the shop and get some butter?
[ترجمه ترگمان]میشه بری مغازه و یه کم کره بخری؟
[ترجمه گوگل]آیا شما به مغازه می روید و مقداری کره می گیرید؟

7. I'll just run over the main points again.
[ترجمه ترگمان]دوباره مسیر اصلی رو مرور می کنم
[ترجمه گوگل]من فقط بر روی نکات اصلی دوباره کار می کنم

8. Two children were run over and killed.
[ترجمه ترگمان]دو کودک کشته شدند و کشته شدند
[ترجمه گوگل]دو کودک کشته و کشته شدند

9. He was run over and killed by a bus.
[ترجمه ترگمان]اون با یه اتوبوس کشته شد و کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط یک اتوبوس فرار کرد و کشته شد

10. I'd like to run over the main points of the article with you.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم از قسمت اصلی مقاله با تو فرار کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم در مورد نکات اصلی مقاله با شما صحبت کنم

11. The pedestrian who had nearly been run over reported the incident to the police.
[ترجمه ترگمان]عابر پیاده که نزدیک بود این حادثه را به پلیس گزارش کند
[ترجمه گوگل]عابر پیاده که تقریبا در آنجا مأمور شده بود، این حادثه را به پلیس گزارش داد

12. This box looks as if it's been run over by a bus.
[ترجمه ترگمان]این جعبه به نظر می رسد با یک اتوبوس اداره می شود
[ترجمه گوگل]این جعبه ظاهر می شود به نظر می رسد که توسط اتوبوس اجرا شده است

13. He narrowly missed being run over by a car.
[ترجمه ترگمان]او به سختی از کنار یک ماشین عبور می کرد
[ترجمه گوگل]او به وضوح از دست رفته توسط یک ماشین اجرا شد

14. Two children were run over by a lorry and killed.
[ترجمه فاطمه] دو کودک توسط کامیون زیر گرفته شدند و مردند.
[ترجمه ترگمان]دو کودک توسط یک کامیون دویدند و کشته شدند
[ترجمه گوگل]دو کودک با کامیون سوار شدند و کشته شدند

پیشنهاد کاربران

تمام شدن

( خط ) از هم گذشتن، قطع کردن

طول کشیدن ( چیزی بیش از آنچه که برنامه ریزی شده بود ) مثال Sorry I’m late, the meeting ran over. متاسفم که دیر کردم، جلسه طول کشید!

دویدن بالای

لبریز شدن
کسی را با وسیله نقلیه زیر گرفتن
بیشتر از حد معین طول کشیدن

دست کشیدن روی چیزی مثلا دیوار مرمری

زیر گرفتن ( با ماشین )

He was trying to run me over : سعی داشت زیرم بگیره

1 ) با ماشین زیر گرفتن
Capitol rioter texted pals he wanted to shoot or run over Nancy Pelosi
آشوبگر/یورشی/حمله کننده به کاخ کنگره آمریکا به همراهاش/همدستاش پیام داده می خواسته شلیک کنه به Nancy Pelosi یا اینکه با ماشین زیرش بگیره

2 ) سرریز شدن ( آب و غیره )
A deep furrow has formed in the rock, where water has run over it for centuries

3 ) to take something to a person or place:
run sth over/out/down, etc. to sb/sth e. g. Can you run these orders over to the warehouse, please?

4 ) run your eye over sth

to look quickly at the whole of something:
e. g. Would you mind running your eye over this agreement before I sign it?

5 ) run the rule over sth

to examine something to see if it is good enough or right for a particular purpose:
e. g. A number of bidders are understood to be running the rule over the company

زیر گرفتن - زیر کردن کسی یا چیزی با ماشین

مثال :

she got run over and killed by unknown people .
. بوسیله افراد ناشناس زیرگرفته و کشته شد

میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید . هر روز با پست های جدید لغات و اصطلاحات انگلیسی رو همراه با مثال یاد می گیریم .
instagram. com/languageyar


تخطی ورزیدن، عدول کردن

. ONE: to continue after the expected finishing time
. TWO: to quickly repeat or give the main points of something
1 ) ادامه دادن کاری، بعد از اتمام وقت پیش بینی شده.
2 ) به سرعت و به صورت گذرا رئوس مطالب را بیان کردن.

1 - زیر گرفتن
2 - مرور کردن
3 - طول کشیدن
4 - لبریز شدن

( طبق دیکشنری لانگمن )

i was run over by car:
ماشین زیرم کرد


کلمات دیگر: