1. torrid love letters
نامه های آتشین عاشقانه
2. the torrid heat of the desert
گرمای سوزان صحرا
3. She began a torrid love affair with a theatrical designer.
[ترجمه ترگمان]او عشق بازی داغ و عاشقی را با یک طراح تئاتری آغاز کرده بود
[ترجمه گوگل]او با یک طراح تئاتر یک عشق عجیب و غریب را آغاز کرد
4. She was sitting on the rocks in the torrid sun.
[ترجمه ترگمان]او روی صخره ها در آفتاب سوزان و سوزان نشسته بود
[ترجمه گوگل]او روی سنگهای خورشید خیره کننده نشسته بود
5. They face a torrid time in tonight's game.
[ترجمه ترگمان]ان ها در بازی امشب در یک بازی داغ و سوزان قرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها در بازی امشب با زمان پر سر و صدا مواجه می شوند
6. He had a torrid time out there on the racetrack.
[ترجمه ترگمان] اون توی مسابقه اسب دوانی هنوز وقت زیادی داشته
[ترجمه گوگل]او تا به حال در زمان مسابقه یک وقت پرشور بود
7. It was a torrid summer day.
[ترجمه ترگمان]یک روز گرم تابستانی بود
[ترجمه گوگل]این یک روز تابستان گرم بود
8. Some people live in Torrid Zone.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم در منطقه Torrid زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از مردم در منطقه Torrid زندگی می کنند
9. And the quality of ber planted in torrid zone packed with films and stored at different temperature was investigated.
[ترجمه ترگمان]و کیفیت of کاشته شده در منطقه حاره پر از فیلم ها و نگهداری در دماهای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]و کیفیت بذر کاشته شده در منطقه خرد شده بسته بندی شده با فیلم ها و ذخیره شده در دمای مختلف مورد بررسی قرار گرفت
10. He spent the torrid summer in Changchun, northeast China.
[ترجمه ترگمان]او تابستان torrid را در Changchun، شمال شرقی چین گذراند
[ترجمه گوگل]او تابستان شاداب را در چانگچون، شمال شرقی چین گذراند
11. Because of the torrid weather, the Dubai desert journey usually begins at nightfall.
[ترجمه ترگمان]به دلیل آب و هوای استوایی، سفر بیابانی دبی معمولا در اوایل شب شروع می شود
[ترجمه گوگل]به دلیل آب و هوای آفتابی، سفر بیابانی دبی معمولا در ساعات شب شروع می شود
12. The minister suffered yet another torrid day of criticism.
[ترجمه ترگمان]وزیر هنوز روز گرم دیگری از انتقادها را تحمل کرده است
[ترجمه گوگل]وزیر رنج می برد یکی دیگر از روزهای تلخ روز انتقاد
13. She almost can tolerate any kind of torrid days.
[ترجمه ترگمان]او تقریبا می تواند هر گونه روزه ای torrid را تحمل کند
[ترجمه گوگل]او تقریبا می تواند هر نوع روزه ای را تحمل کند
14. The torrid rays of the sun parched the soil.
[ترجمه ترگمان]پرتوه ای سوزان آفتاب زمین را خشک می کند
[ترجمه گوگل]پرتوهای خورشید خورشید را خرد کرد