کلمه جو
صفحه اصلی

programme


معنی : دستور کار، روش کار، پروگرام، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن
معانی دیگر : program برنامه، دستور، نقشه

انگلیسی به فارسی

( program ) برنامه، دستور، نقشه، روش کار، پروگرام،دستور کار، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن


برنامه، پروگرام، دستور، دستور کار، مرام، روش کار، نقشه، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن، برنامه نوشتن


انگلیسی به انگلیسی

• plan, project,schedule, agenda, written order of events; public presentation; show that is broadcast on television or radio; planned group of activities; prospectus, syllabus; computer program (also program)
schedule, plan; write a system of operating instructions for a computer (computers); supply a computer or other machine with a set of pre-written instructions (also program)
a programme is a series of actions or events that are planned to be done.
a television or radio programme is something that is broadcast on television or radio.
a theatre or concert programme is a booklet giving information about the play or concert you are attending.
when you programme a machine or system, you set its controls so that it will work in a particular way.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] برنامه
[ریاضیات] برنامه
[آب و خاک] برنامه

مترادف و متضاد

دستور کار (اسم)
agendum, program, programme

روش کار (اسم)
modus operandi, program, programme

پروگرام (اسم)
program, programme

برنامه تهیه کردن (فعل)
program, programme

برنامه دار کردن (فعل)
program, programme

جملات نمونه

1. The programme was approved at a plenary session of the Central Committee last week.
[ترجمه ترگمان]این برنامه در جلسه عمومی کمیته مرکزی در هفته گذشته تصویب شد
[ترجمه گوگل]برنامه هفته گذشته در جلسه عمومی کمیته مرکزی تصویب شد

2. Since the controversial programme was broadcast, the BBC's mailbag has been bulging.
[ترجمه ترگمان]از زمان پخش این برنامه جنجالی، mailbag از شبکه بی بی سی بیرون زده است
[ترجمه گوگل]از زمانی که برنامه بحث انگیز پخش شد، صندوق پستی بی بی سی از بین رفته است

3. The television programme is designed to educate and not merely to entertain.
[ترجمه ترگمان]این برنامه تلویزیونی برای تحصیل و نه صرفا سرگرمی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]برنامه تلویزیونی برای آموزش و نه صرفا سرگرمی طراحی شده است

4. The news programme goes out four times a week at peak time.
[ترجمه ترگمان]این برنامه چهار بار در هفته به اوج خود می رسد
[ترجمه گوگل]برنامه خبری چهار بار در هفته در اوج زمان می رود

5. The hotel has a varied programme of nightly entertainment.
[ترجمه ترگمان]این هتل برنامه متنوعی از تفریحات شبانه دارد
[ترجمه گوگل]این هتل دارای یک برنامه متنوع سرگرمی شبانه است

6. Our programme ensures daily opportunities to practice your study language with native speakers.
[ترجمه ترگمان]برنامه ما فرصت های روزانه را تضمین می کند تا زبان مطالعه شما را با گویشوران بومی تمرین کند
[ترجمه گوگل]برنامه ما فرصت های روزانه را برای تدریس زبان خود را با زبان مادری تضمین می کند

7. This programme will be broadcast with subtitles for the hard of hearing.
[ترجمه ترگمان]این برنامه با subtitles برای مشکل شنوایی پخش خواهد شد
[ترجمه گوگل]این برنامه با زیرنویس برای سختی شنیدن پخش خواهد شد

8. Tonight's programme looks back at the main events of the year.
[ترجمه ترگمان]برنامه امشب به رویداده ای اصلی سال نگاه می کند
[ترجمه گوگل]برنامه امشب به رویدادهای اصلی سال نگاه می کند

9. My favourite serial is on the programme.
[ترجمه ترگمان]سریال مورد علاقه من در برنامه است
[ترجمه گوگل]سریال مورد علاقه من در این برنامه است

10. The government has announced an ambitious programme to modernize the railway network.
[ترجمه ترگمان]دولت برنامه ای بلند پروازانه برای مدرنیزه کردن شبکه راه آهن اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]دولت یک برنامه بلند پروازانه برای ارتقاء شبکه راه آهن اعلام کرده است

11. The school building programme postulates an increase in educational investment.
[ترجمه ترگمان]برنامه ساختمان مدرسه اصول افزایش سرمایه گذاری آموزشی را پیش بینی می کند
[ترجمه گوگل]برنامه آموزشی مدرسه افزایش سرمایه گذاری آموزشی را افزایش می دهد

12. Tonight's programme focuses on the way that homelessness affects the young.
[ترجمه ترگمان]برنامه امشب بر روشی متمرکز است که بی خانمانی جوانان را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]برنامه امشب بر روی راه بی خانمانی در جوانان تأثیر می گذارد

13. The programme is back for a new series with a great line-up of musicians and comedy acts.
[ترجمه ترگمان]این برنامه برای یک سری جدید با یک خط بزرگ از موسیقی دانان و اقدامات کمدی باز می گردد
[ترجمه گوگل]این برنامه برای یک سری جدید با مجموعه ای عالی از نوازندگان و کمدی اجرا می شود

14. The pilot programme of vaccination proved successful.
[ترجمه ترگمان]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفقیت آمیز بود
[ترجمه گوگل]برنامه آزمایشی واکسیناسیون موفق بوده است

15. The programme is a joint enterprise with the National Business School.
[ترجمه ترگمان]این برنامه یک شرکت مشترک با دانشکده تجارت ملی است
[ترجمه گوگل]این برنامه یک شرکت مشترک با مدرسه کسب و کار ملی است

پیشنهاد کاربران

نقشه ، دستور

match programme - برنامه بازی ( برگه ای که هواداران در کنار بلیت مسابقات فوتبال دریافت می کردند که حاوی یک عکس، اسم دو تیم و تاریخ بازی بود )
https://www. picclickimg. com/d/l400/pict/263155337471_/Preston - North - End - Huddersfield - 1938 - Fa - Cup - Final. jpg

برنامه

برنامه ریزی رفتاری


کلمات دیگر: