(در نواحی گرمسیر شمال خط استوا) باد مداوم شمال خاوری، باد بسامان
trade wind
(در نواحی گرمسیر شمال خط استوا) باد مداوم شمال خاوری، باد بسامان
انگلیسی به فارسی
(در نواحی گرمسیر شمال خط استوا) باد مداوم شمال خاوری، باد بسامان
(در نواحی گرمسیر جنوب خط استوا) باد مداوم جنوب شرقی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a wind or wind system in the tropics and subtropics that blows steadily toward the equator, usu. from a northeasterly direction north of the equator and southeasterly south of it.
• tropical wind blowing steadily from east to west
دیکشنری تخصصی
[آب و خاک] باد بسامان، باد تجارتی
جملات نمونه
1. Sometimes a trade wind takes me toward land.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها یک باد تجارتی مرا به سمت زمین می برد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک تجارت باد من را به سمت زمین می برد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات یک تجارت باد من را به سمت زمین می برد
2. So in winter the trade winds are strengthened and diverted, and are almost reversed in summer.
[ترجمه ترگمان]بنابراین در زمستان باده ای تجارتی تقویت و منحرف می شوند و در تابستان تقریبا برعکس می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین در زمستان باد های تجاری تقویت و هدایت می شوند و در تابستان تقریبا برگشت داده می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین در زمستان باد های تجاری تقویت و هدایت می شوند و در تابستان تقریبا برگشت داده می شوند
3. To grasp the whole picture, envisage first the trade wind, blowing from east to west.
[ترجمه ترگمان]برای گرفتن کل تصویر، اولین باد تجارتی که از شرق به سمت غرب می وزید را در نظر گرفته بود
[ترجمه گوگل]برای درک کل تصویر، ابتدا تجارت باد را که از شرق به غرب است، پیش بینی کنید
[ترجمه گوگل]برای درک کل تصویر، ابتدا تجارت باد را که از شرق به غرب است، پیش بینی کنید
4. Only needed the feel of the trade wind and the drawing of the sail.
[ترجمه ترگمان]فقط به احساس باد تجارتی و کشیدن بادبان احتیاج داشت
[ترجمه گوگل]فقط احساس باد تجاری و طراحی بادبان مورد نیاز بود
[ترجمه گوگل]فقط احساس باد تجاری و طراحی بادبان مورد نیاز بود
5. And the trade wind is rising.
[ترجمه ترگمان]و باد تجارتی رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]و تجارت باد رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]و تجارت باد رو به افزایش است
6. He only needed the feel of the trade wind and the drawing of the sail.
[ترجمه ترگمان]فقط به احساس باد تجارتی و نقاشی بادبان احتیاج داشت
[ترجمه گوگل]او تنها نیاز به احساس باد تجاری و طراحی بادبان داشت
[ترجمه گوگل]او تنها نیاز به احساس باد تجاری و طراحی بادبان داشت
7. The trade wind cell is, on the average, confined to 30 degrees poleward of the equator.
[ترجمه ترگمان]پیل شیمیایی trade به طور متوسط به ۳۰ درجه سانتیگراد در خط استوا محدود می شود
[ترجمه گوگل]هسته سلول تجاری، به طور متوسط، محدود به 30 درجه استوار از استوا است
[ترجمه گوگل]هسته سلول تجاری، به طور متوسط، محدود به 30 درجه استوار از استوا است
8. Its economy, as a world trader, is sensitive to every trade wind that blows.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد این کشور، به عنوان یک تاجر جهانی، نسبت به هر باد تجاری که می وزد، حساس است
[ترجمه گوگل]اقتصاد آن، به عنوان یک معامله گر جهانی، به هر بادباد تجاری حساس است
[ترجمه گوگل]اقتصاد آن، به عنوان یک معامله گر جهانی، به هر بادباد تجاری حساس است
9. I'm tireder than I have ever been, he thought, and now the trade wind is rising.
[ترجمه ترگمان]باخود گفت: من از همیشه بیشتر از همیشه هستم و حالا باد تجارتی در حال طلوع است
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که من تا به حال بیشتر از من بوده ام، و در حال حاضر تجارت باد رو به افزایش است
[ترجمه گوگل]او فکر می کرد که من تا به حال بیشتر از من بوده ام، و در حال حاضر تجارت باد رو به افزایش است
پیشنهاد کاربران
نسیم شمالی
کلمات دیگر: