رجوع شود به: great rift valley
rift valley
رجوع شود به: great rift valley
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: Great Rift Valley
(R و V کوچک - زمین شناسی) درهی کافتی، گسل دره
دره ریفت
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] دره نشستی - دره کافتی
[آب و خاک] دره ریفتی، دره باریک
[آب و خاک] دره ریفتی، دره باریک
جملات نمونه
1. They had established a running diagnosis of Rift Valley fever, dengue or the dreaded Ebola.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک تشخیص خوب از تب دره ریفت، تب دنگی (تب استخوان شکن)، the dreaded، ایجاد کرده بودند
[ترجمه گوگل]آنها تشخیص مداوم تب تب ریفت، دنگ یا ابولا را به خطر انداختند
[ترجمه گوگل]آنها تشخیص مداوم تب تب ریفت، دنگ یا ابولا را به خطر انداختند
2. Luisenlund Bronze Age monoliths and the rift valley of Ekkodal.
[ترجمه ترگمان]Luisenlund monoliths عصر برنز و دره rift of
[ترجمه گوگل]Monoliths برنز Luisenlund و دره رفته Ekkodal
[ترجمه گوگل]Monoliths برنز Luisenlund و دره رفته Ekkodal
3. The Rift Valley, the scene of the clashes involving Moi's minority Kalenjin people, was described a war zone.
[ترجمه ترگمان]دره ریفت، که صحنه درگیری های مربوط به اقلیت s بود، به عنوان یک منطقه جنگی توصیف شد
[ترجمه گوگل]دره ریفت، صحنه درگیری هایی که با مردم Kalenjin اقلیت Moi برگزار شد، یک منطقه جنگی توصیف شد
[ترجمه گوگل]دره ریفت، صحنه درگیری هایی که با مردم Kalenjin اقلیت Moi برگزار شد، یک منطقه جنگی توصیف شد
4. Further evidence contradicting the traditional symmetric rift valley model comes from observations of their morphology and surface structure.
[ترجمه ترگمان]شواهد بیشتر در رابطه با مدل دره شکاف متقارن سنتی ناشی از مشاهدات مورفولوژی و ساختار سطحی آن ها می باشد
[ترجمه گوگل]شواهد دیگری که درمورد مدل دره سنتی متقاطع رتیفت هستند، از مشاهدات مورفولوژی و ساختار سطح آنها می آید
[ترجمه گوگل]شواهد دیگری که درمورد مدل دره سنتی متقاطع رتیفت هستند، از مشاهدات مورفولوژی و ساختار سطح آنها می آید
5. Situated along the Great Rift Valley, Nyiragongo had a lava lake in its summit crater, which burst during the night in January 197
[ترجمه ترگمان]Nyiragongo در امتداد دره بزرگ ریفت، دریاچه ای آتشفشانی در دهانه آتشفشانی دارد که در طول شب ۱۹۷ ژانویه منفجر شد
[ترجمه گوگل]در امتداد دره بزرگ ریفت، Nyiraagongo در دریاچه اجرایی خود دریاچه گدازه ای داشت که در طول شب در ژانویه 197 به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]در امتداد دره بزرگ ریفت، Nyiraagongo در دریاچه اجرایی خود دریاچه گدازه ای داشت که در طول شب در ژانویه 197 به وقوع پیوست
6. It is mainly distributed in the rift valley zone or hot spot district of northeastward Yangming mountain, Xiangtan, which corresponds to the mantle-uplift district.
[ترجمه ترگمان]این منطقه عمدتا در منطقه دره شکاف یا ناحیه داغ کوهستان Yangming، توزیع شده است که مربوط به منطقه بربلندی است
[ترجمه گوگل]این عمدتا در ناحیه دره رفته یا منطقه کوهی شمال شرقی Yangming، Xiangtan توزیع می شود که مربوط به ناحیه بالا بردن گوشته است
[ترجمه گوگل]این عمدتا در ناحیه دره رفته یا منطقه کوهی شمال شرقی Yangming، Xiangtan توزیع می شود که مربوط به ناحیه بالا بردن گوشته است
7. Human cases of Rift Valley fever (RVF) in Sudan have decreased continuously in recent weeks.
[ترجمه ترگمان]موارد انسانی تب دره ریفت (RVF)در سودان به طور مداوم در هفته های اخیر کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]موارد انسانی تب Rift Valley (RVF) در سودان در هفته های اخیر به طور مداوم کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]موارد انسانی تب Rift Valley (RVF) در سودان در هفته های اخیر به طور مداوم کاهش یافته است
8. Human cases of Rift Valley fever (RVF) continue to occur in Sudan, with more than 221 cases reported in the last two weeks.
[ترجمه ترگمان]موارد انسانی تب دره ریفت (RVF)همچنان در سودان رخ می دهد و بیش از ۲۲۱ مورد در دو هفته گذشته گزارش شده است
[ترجمه گوگل]موارد انسانی تب تب ریفت (RVF) در سودان همچنان ادامه دارد و بیش از 221 مورد در دو هفته گذشته گزارش شده است
[ترجمه گوگل]موارد انسانی تب تب ریفت (RVF) در سودان همچنان ادامه دارد و بیش از 221 مورد در دو هفته گذشته گزارش شده است
9. The rift valley is a classic example of a divergent plate boundary.
[ترجمه ترگمان]دره شکاف نمونه ای کلاسیک از مرز واگرا است
[ترجمه گوگل]دره ریفت یک مثال کلاسیک از مرز دیوار واگرا است
[ترجمه گوگل]دره ریفت یک مثال کلاسیک از مرز دیوار واگرا است
10. Most of the Kalenjin people in the Rift Valley are hostile to Kikuyu political domination.
[ترجمه ترگمان]بیشتر مردم Kalenjin در دره ریفت، نسبت به تسلط سیاسی Kikuyu دشمن می باشند
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم Kalenjin در دره ریفت خصمانه سیاسی Kikuyu هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر مردم Kalenjin در دره ریفت خصمانه سیاسی Kikuyu هستند
11. From the geothermal resources of the Great Rift Valley, to the potential hydropower of the Congo River, to wind and solar options, new projects are beginning to come online.
[ترجمه ترگمان]از منابع زمین گرمایی دره بزرگ ریفت، به برق آبی بالقوه رود کانگو، تبدیل به گزینه های باد و خورشیدی، پروژه های جدید به صورت آنلاین شروع می شوند
[ترجمه گوگل]از منابع زمین گرمایی دره ریفت بزرگ، به انرژی بالقوه رودخانه کنگو، گزینه های باد و خورشید، پروژه های جدید شروع به آنلاین می کنند
[ترجمه گوگل]از منابع زمین گرمایی دره ریفت بزرگ، به انرژی بالقوه رودخانه کنگو، گزینه های باد و خورشید، پروژه های جدید شروع به آنلاین می کنند
12. This is East Africa, the Great Rift Valley, a land in constant upheaval.
[ترجمه ترگمان]این سرزمین شرق آفریقا، دره بزرگ ریفت، سرزمینی با تحول پیوسته می باشد
[ترجمه گوگل]این شرق آفریقا، دره ریفت بزرگ، یک زمین در معضل دائمی است
[ترجمه گوگل]این شرق آفریقا، دره ریفت بزرگ، یک زمین در معضل دائمی است
13. Human cases of Rift Valley fever (RVF) continue to occur in Sudan.
[ترجمه ترگمان]موارد انسانی تب دره ریفت (RVF)همچنان در سودان رخ می دهد
[ترجمه گوگل]موارد انسانی در تب ریفت دره (RVF) همچنان در سودان رخ می دهد
[ترجمه گوگل]موارد انسانی در تب ریفت دره (RVF) همچنان در سودان رخ می دهد
14. The rift valley is at least several decametres deep.
[ترجمه ترگمان]این دره عمیق دست کم چندین متر عمق دارد
[ترجمه گوگل]دره ریفت حداقل چند متر عمق دارد
[ترجمه گوگل]دره ریفت حداقل چند متر عمق دارد
15. Upland masses exist on either side of a central rift valley.
[ترجمه ترگمان]توده های Upland در هر دو طرف دره شکاف مرکزی وجود دارند
[ترجمه گوگل]توده های بلند در هر دو طرف یک دره ریفت مرکزی وجود دارد
[ترجمه گوگل]توده های بلند در هر دو طرف یک دره ریفت مرکزی وجود دارد
کلمات دیگر: