1. a prototype atomic engine
یک موتور پیشمونه ای اتمی
2. the prototype of a new car
پیشمونه ی یک اتومبیل جدید
3. The car is presently at the prototype stage.
[ترجمه ترگمان]خودرو در حال حاضر در مرحله نمونه اولیه قرار دارد
[ترجمه گوگل]این خودرو در حال حاضر در مرحله اولیه است
4. Chris Retzler has built a prototype of a machine called the wave rotor.
[ترجمه ترگمان](Chris Retzler)یک نمونه اولیه از ماشین به نام روتور موج را ساخت
[ترجمه گوگل]کریس Retzler یک نمونه از یک ماشین به نام روتور موج ساخته شده است
5. He was the prototype of the elder statesman.
[ترجمه ترگمان]او نمونه اولیه یک سیاست مدار بزرگ تر بود
[ترجمه گوگل]او نمونه اولیه دولتمرد بزرگ بود
6. This is the prototype for future school buildings.
[ترجمه ترگمان]این نمونه اولیه برای ساختمان های مدارس آینده است
[ترجمه گوگل]این نمونه اولیه برای ساختمان های مدرسه آینده است
7. The team is developing a prototype for a digital compact camera.
[ترجمه ترگمان]این تیم در حال توسعه یک نمونه اولیه برای یک دوربین فشرده دیجیتال است
[ترجمه گوگل]این تیم یک نمونه اولیه برای دوربین کامپکت دیجیتال را توسعه می دهد
8. I sketched the layout of a prototype store and worked up a business plan.
[ترجمه ترگمان]من طرح یک فروشگاه نمونه اولیه را کشیدم و یک برنامه کسب وکار کار کردم
[ترجمه گوگل]من طرح یک فروشگاه نمونه اولیه را طراحی کردم و یک طرح کسب و کار را طراحی کردم
9. Now they are building a prototype detector.
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها در حال ساخت یابنده نمونه اولیه هستند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر آنها یک آشکارساز نمونه اولیه را ساختند
10. Under reasonably constant temperature conditions, the prototype unit provided a time period of 24 hours within two or three minutes.
[ترجمه ترگمان]تحت شرایط دمایی ثابت، واحد نمونه اولیه یک دوره زمانی ۲۴ ساعته در عرض دو یا سه دقیقه فراهم کرد
[ترجمه گوگل]در شرایط معقول ثابت دما، واحد نمونه اولیه یک دوره زمانی 24 ساعت در عرض دو یا سه دقیقه را فراهم کرد
11. The prototype reproduces readings with an accuracy of about 10 percent - on par with most petrol gauges.
[ترجمه ترگمان]نمونه اولیه، خوانش را با دقت حدود ۱۰ درصد - در برابر بیشتر gauges ها تولید می کند
[ترجمه گوگل]نمونه اولیه نمونه هایی را با دقت حدود 10 درصد تولید می کند - در مقایسه با اکثر سنجنده های بنزین
12. It enables users to prototype specific hardware interfaces and also network systems.
[ترجمه ترگمان]این سیستم کاربران را قادر می سازد تا رابط های سخت افزار خاص و سیستم های شبکه ای را نمونه اولیه قرار دهند
[ترجمه گوگل]این کاربران را قادر می سازد که نمونه های خاصی از رابط های سخت افزاری و همچنین سیستم های شبکه را تولید کنند
13. The exchange rate mechanism is a voluntary prototype for a single currency.
[ترجمه ترگمان]مکانیزم نرخ ارز یک نمونه اولیه داوطلبانه برای واحد پول واحد است
[ترجمه گوگل]مکانیسم نرخ ارز یک نمونه ی داوطلبانه برای یک ارز واحد است
14. Collection of stories said to be the missing prototype for Finnegans Wake.
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از داستان ها گفته می شود که نمونه از دست رفته برای Finnegans ویک است
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از داستان ها می گوید که نمونه اولیه گمشده برای Finnegans Wake است