1. spill over
لبریز شدن،سرریز شدن،سررفتن
2. spill the bean
(عامیانه) افشا کردن،بروز دادن
3. spill the beans
1- رازی را افشا کردن،لو دادن 2- نقشه ای را به هم زدن،کار را خراب کردن،خیطی بالا آوردن
4. his spill from the horse caused a broken bone
افتادن او از اسب موجب شکستگی استخوان شد.
5. an oil spill in the persian gulf
ریختگی نفت در خلیج فارس
6. don't you spill the coffee on the rug!
قهوه را روی فرش نریزی !
7. to take a spill
افتادن (از چیزی)
8. eat the cake but don't spill the crumbs!
کیک را بخور ولی تکه های آن را نریز!
9. hold the full cup steady, else it may spill
فنجان پر را بی تکان نگهدار و الا می ریزد.
10. if you tilt the cup the tea will spill on the rug
اگر فنجان را کج کنی چای روی فرش ریخته خواهد شد.
11. The coffee is so full that it might spill over.
[ترجمه رصاخدایاری] قهوه خیلی پر شده و ممکنه سربیاد و بریزه
[ترجمه ترگمان]قهوه آنقدر پر است که ممکن است نشت کند
[ترجمه گوگل]قهوه خیلی پر است که ممکن است بیش از حد نابود شود
12. The spill could wipe out the Gulf's turtle population.
[ترجمه ایلیاابراهیمی] این نشت میتواند جمعیت لاکپشت خلیج را کم کند و ازبین ببرد
[ترجمه ترگمان]این نشت می تواند جمعیت لاک پشت خلیج را از بین ببرد
[ترجمه گوگل]ریخته شدن می تواند جمعیت لاک پشت خلیج را از بین ببرد
13. Tears began to spill out of the boy's eyes.
[ترجمه ترگمان]اشک از چشمان پسرک سرازیر شد
[ترجمه گوگل]اشکها شروع به از بین رفتن چشم های پسر می کنند
14. Don't spill water on your suit.
[ترجمه هانی] روی کت و شلوارت آب نریز.
[ترجمه ترگمان]آب را بر روی لباس خود بریزید
[ترجمه گوگل]آب بر روی کت و شلوار خود نگذارید
15. Tyson broke a rib when he took a spill on his motorcycle.
[ترجمه Farshad] یکی از دنده های تایسون شکست، وقتی ک از موتور سیکلت ) به زمین ( افتاد
[ترجمه ترگمان]تایسون یه دنده رو شکسته وقتی که روی موتورش ریخته بود
[ترجمه گوگل]تیسون هنگامی که در موتور سیکلت خود ناپدید شد، یک رباط را از بین برد
16. He was tempted to spill out his problems to Philip.
[ترجمه ترگمان]وسوسه شده بود که مشکلاتش را به فیلیپ بریزد
[ترجمه گوگل]او وسوسه شد تا مشکلات خود را به فیلیپ پرتاب کند
17. Trust her to spill the beans, she never could keep a secret.
[ترجمه ترگمان]بهش اعتماد کن که لوبیا رو بریزه بیرون اون هیچوقت نمیتونه یه راز رو نگه داره
[ترجمه گوگل]به او اعتماد نکنید تا لوبیا را از بین ببرید، او هرگز نمیتواند راز نگه دارد
18. The effects of stress at work can spill over into home life.
[ترجمه ترگمان]اثرات استرس در کار می تواند به زندگی خانگی سرایت کند
[ترجمه گوگل]اثرات استرس در کار می تواند به زندگی در خانه نفوذ کند