کلمه جو
صفحه اصلی

second hand


(عقربه) ثانیه شمار (در برابر: دقیقه شمار minute hand)، غیر مستقیم، دست دوم، نیم دار، کار کردن، مستعمل، عاریه، غیر مستقیم، از منابع ثانوی، غیر موثق، (کالا و غیره) مستعمل، کار کرده، دست دوم، ثانیه شمار

انگلیسی به فارسی

نیم دار، کار کردن، مستعمل، دست دوم، عاریه


انگلیسی به انگلیسی

• used; from hearsay; hand in a clock which indicates the seconds
a second hand is the hand that marks the seconds on a clock or a watch.
something that is second-hand has been owned by someone else.
a second-hand shop sells second-hand goods.
if you hear a story second-hand, you hear it from someone who has heard it from someone else.
used, previously owned; obtained from a secondary source

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hand on a clock or watch that indicates the seconds.

(2) تعریف: an intermediary (usu. prec. by at).

- He got the information at second hand.
[ترجمه ترگمان] او اطلاعات را در دست دوم گرفت
[ترجمه گوگل] او اطلاعات را در دست دوم گرفت
صفت ( adjective )
(1) تعریف: coming or received from a source other than the original.
مشابه: secondary

- secondhand information obtained from newspaper reports
[ترجمه ترگمان] اطلاعات دست دوم بدست آمده از گزارش ها روزنامه ها
[ترجمه گوگل] اطلاعات ثانویه به دست آمده از گزارشات روزنامه

(2) تعریف: not new; used.
متضاد: new

- secondhand books
[ترجمه ترگمان] کتاب های دست دوم
[ترجمه گوگل] کتابهای ثانوی

(3) تعریف: trading in used goods.

- a secondhand car dealer
[ترجمه ترگمان] یه فروشنده ماشین دست دوم
[ترجمه گوگل] یک فروشنده خودرو دوم
قید ( adverb )
(1) تعریف: from a source other than the original.

- Did you learn this secondhand?
[ترجمه ترگمان] تو این کتاب دست دوم رو یاد گرفتی؟
[ترجمه گوگل] آیا این روش دوم را یاد گرفتید؟

(2) تعریف: after having been owned by someone else; used.

- I bought this coat secondhand.
[ترجمه ترگمان] من این کت رو دست دوم خریدم
[ترجمه گوگل] من این دست دوم را خریدم

دیکشنری تخصصی

[نساجی] عقربه ثانیه شمار - مستعمل - دست دوم
[آب و خاک] مستعمل

جملات نمونه

1. second-hand clothes
لباس های مستعمل

2. second-hand information
اطلاعات دست دوم

3. second-hand
غیر مستقیم،دست دوم

4. secondhand clothes
لباس مستعمل

5. secondhand news
خبر غیر موثق

6. We got most of our furniture second hand.
[ترجمه ترگمان] بیشتر اثاث خونه هامون رو داریم
[ترجمه گوگل]ما بیشتر دست دوم خود را به دست آوردیم

7. Does anyone have a watch with a second hand?
[ترجمه ترگمان]کسی با دست دوم نگهبانی میده؟
[ترجمه گوگل]آیا کسی یک دستبند با دست دوم دارد؟

8. The second hand had stopped where it had met the pin inserted near the 55-second mark.
[ترجمه ترگمان]عقربه ثانیه در جایی توقف کرده بود که با پین وارد شده در نزدیکی علامت ۵۵ ثانیه ای برخورد کرده بود
[ترجمه گوگل]دست دوم متوقف شد، جایی که پین ​​در انتهای علامت 55 ثانویه قرار داشت

9. Almost all the equipment on offer will be second hand, but warranties are offered on most products.
[ترجمه ترگمان]تقریبا تمام تجهیزات پیشنهاد شده دست دوم خواهد بود، اما گارانتی در اغلب محصولات ارائه می شود
[ترجمه گوگل]تقریبا تمام تجهیزات موجود در دست دوم است، اما در اکثر محصولات، ضمانت نامه ارائه می شود

10. All second hand furniture should be fitted with a safety label like this.
[ترجمه ترگمان]همه اثاثیه دست دوم باید با یک برچسب ایمنی مثل این نصب شوند
[ترجمه گوگل]تمام مبلمان دست دوم باید با یک برچسب ایمنی مثل این باشد

11. Offers of top quality second hand garments are welcome.
[ترجمه ترگمان]ارائه پیشنهاد از بالا بردن لباس های دست دوم با کیفیت بالا استقبال می شود
[ترجمه گوگل]پیشنهادات از لباس های با کیفیت بالا با کیفیت خوش آمدید

12. As the second hand slid into place the car was there, the insect-faced lieutenant still on his own.
[ترجمه ترگمان]وقتی که دست دوم به جایی رسید که ماشین در آنجا قرار داشت، ستوان با چهره ای که هنوز در اختیار خودش بود، آنجا بود
[ترجمه گوگل]به عنوان دست دوم به جای ماشین اسباب کشی شد، سرباز حشره دار هنوز هم به خودی خود

13. Deathtraps: Coroner's warning over second hand electrical goods.
[ترجمه ترگمان]اخطار من بر روی دست دوم تجهیزات الکتریکی است
[ترجمه گوگل]اخطار Coroner در مورد کالاهای الکتریکی دست دوم

14. Even second hand springs and shock absorbers are at a premium.
[ترجمه ترگمان]حتی چشمه های آب گرم و جذب کننده شوک نیز در جایگاه ویژه ای قرار دارند
[ترجمه گوگل]حتی اسپرینگزهای دوم و کمکهای کمکی نیز در حق بیمه هستند

15. He happened on the book in a secondhand bookstore.
[ترجمه ترگمان]اون روی کتاب تو یه کتابفروشی دست دوم افتاد
[ترجمه گوگل]او در این کتاب در یک کتابفروشی ثانویه اتفاق افتاد

16. Have you any secondhand books to dispose of?
[ترجمه ترگمان]کتاب های دست دوم هم داری که از شرش خلاص شی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما کتابهای دست دوم برای دور زدن دارید؟

17. Always check the mileage before you buy a secondhand car.
[ترجمه ترگمان]همیشه قبل از اینکه اتومبیل دست دوم بخرید، مسافت سنج گاز و یا بنزین تان را چک کنید
[ترجمه گوگل]قبل از خرید یک ماشین دوم، مسافت پیموده شده را همیشه بررسی کنید

18. The old man was tricked into buying a secondhand radio.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد برای خریدن یک رادیوی دست دوم گول خورد
[ترجمه گوگل]پیرمرد به خرید یک رادیو ثانویه فریب خورده بود

19. Buying a secondhand car is a risky business .
[ترجمه ترگمان]خریدن ماشین دست دوم کار خطرناکی است
[ترجمه گوگل]خرید یک ماشین دوم یک تجارت خطرناک است

20. Luckily, I lit on a secondhand copy of the book.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، یه نسخه دست دوم از کتاب رو روشن کردم
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، من در نسخه دوم این کتاب روشن کردم

21. The shop sells secondhand goods on commission.
[ترجمه ترگمان]این مغازه کالاهای دست دوم را به کمیسیون می فروشد
[ترجمه گوگل]فروشگاه کالاهای دست دوم را به صورت کیفی به فروش می رساند

22. They cost nine pounds new, three pounds secondhand.
[ترجمه ترگمان]قیمت آن ها ۹ پوند و سه لیره دست دوم بود
[ترجمه گوگل]آنها نه پوند جدید، سه پوند ثانویه هزینه می کنند

23. They sell new and secondhand computers.
[ترجمه ترگمان]آن ها کامپیوترهای جدید و دست دوم می فروشند
[ترجمه گوگل]آنها کامپیوترهای جدید و دوم را به فروش می رسانند

24. I bought a secondhand chair which is as good as new.
[ترجمه ترگمان]یک صندلی دست دوم خریدم که به خوبی نو است
[ترجمه گوگل]من یک صندلی دست دوم گرفتم که خیلی خوب است

25. I got it from the secondhand furniture shop.
[ترجمه ترگمان]از مغازه لوازم دست دوم خریدم
[ترجمه گوگل]من آن را از فروشگاه مبلمان دوم استفاده کردم

26. Secondhand or environmental tobacco smoke causes 000 lung cancers a year, Pirkle said.
[ترجمه ترگمان]Pirkle گفت که دود دخانیات و یا دود دخانیات باعث سرطان ریه در سال می شود
[ترجمه گوگل]Pirkle گفت که دود سیگار ثانویه یا محیطی باعث ایجاد یک هزار سرطان ریه در سال می شود

27. But does it necessarily make a secondhand diesel a good buy?
[ترجمه ترگمان]اما آیا این کار لزوما یک دیزل دست دوم را به یک خرید خوب تبدیل می کند؟
[ترجمه گوگل]اما آیا لزوما دیزل دوم را خرید خوب می کند؟

28. All the shops in the square, even the secondhand shop, were decorated with greenery and paper-chains.
[ترجمه ترگمان]همه مغازه ها در میدان، حتی مغازه دست دوم هم با سبزی و زنجیر تزیین شده بودند
[ترجمه گوگل]تمام مغازه ها در میدان، حتی فروشگاه دوم، با سبز و زنجیر کاغذی تزئین شده بود

29. However, he was reluctantly persuaded to buy a secondhand gold band with a worn heart pattern winding around it.
[ترجمه ترگمان]با این حال، او با بی میلی قانع شد که یک باند طلایی دست دوم را با یک الگوی قلب فرسوده که در اطراف آن پیچ وتاب می خورد، بخرد
[ترجمه گوگل]با این حال، او به شدت متقاعد شده بود که یک باند طلای دوم را با یک الگوی قلب فرسوده در اطراف آن خریداری کند

پیشنهاد کاربران

غیرمستقیم

دست دوم

Second hand embarrassment:
به موقعیتی اطلاق میشود که فرد به خاطر کار خجالت آور دیگران احساس خجالت و شرمندگی کند هر چند خود او آن کار را انجام نداده باشد.

When you feel so embarrassed for someone else's actions that you feel the embarrassment for yourself as well

در معرض

عقربه ثانیه شمار - دست دوم


کلمات دیگر: