کلمه جو
صفحه اصلی

typhoon


معنی : گردباد، طوفان، توفان سخت دریای چین
معانی دیگر : (به ویژه کرانه های غربی اقیانوس آرام) چرخند استوایی، تیفون

انگلیسی به فارسی

توفان سخت دریای چین، گردباد


تافون، گردباد، طوفان، توفان سخت دریای چین


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
مشتقات: typhonic (adj.)
• : تعریف: a violent tropical hurricane or cyclone that occurs in the western Pacific area and the China Sea.

- The typhoon caused damage along China's southern coastline.
[ترجمه ترگمان] The باعث آسیب به خط ساحلی جنوب چین شد
[ترجمه گوگل] طوفان موجب آسیب در خط ساحلی جنوب چین شد

• tropical cyclone or hurricane in the region of the western pacific ocean and the china seas, violent storm in india
a typhoon is a very violent tropical storm.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] تیفون
[آب و خاک] طوفان چرخشی استوایی

مترادف و متضاد

گردباد (اسم)
cyclone, whirlwind, tornado, typhoon, hurricane, twister, tourbillon, windstorm

طوفان (اسم)
gale, storm, flood, typhoon, hurricane, deluge

توفان سخت دریای چین (اسم)
typhoon

جملات نمونه

1. A typhoon is on its way.
[ترجمه سید هیراد صادقی] طوفان درحال امدن است
[ترجمه امیررضا فرهید] طوفان در حال آمدن است.
[ترجمه Aylar.Gh] طوفان میخواد بیاد/داره میاد، تو راهه/درحال امدن است
[ترجمه ............] طوفان و گردباد در راه است
[ترجمه آيناز] طوفان در راه است
[ترجمه ترگمان] توفان داره میاد
[ترجمه گوگل]طوفان در راه است

2. When the typhoon struck, we were afraid our ship might not be able to weather the storm.
[ترجمه ترگمان]وقتی توفان شروع شد، ما می ترسیدیم که کشتی ما نتونه طوفان رو هوا کنه
[ترجمه گوگل]هنگامی که طوفان رخ داد، ما می ترسیدیم که کشتی ما ممکن است نتواند این طوفان را تحت تاثیر قرار دهد

3. In May a typhoon hit the Philippines.
[ترجمه سید یوسف آقامیرزاده] در ماه مِی یک طوفان به کشور فیلیپین آسیب زد
[ترجمه ترگمان]در ماه مه typhoon به فیلیپین حمله کرد
[ترجمه گوگل]در ماه مه یک تیفون به فیلیپین ضربه زد

4. A typhoon is now approaching Hong Kong.
[ترجمه ترگمان] توفان داره به هنگ کنگ نزدیک میشه
[ترجمه گوگل]یک تایفون در حال حاضر به هنگ کنگ نزدیک است

5. The village was hit by a typhoon.
[ترجمه Pari] طوفان به روستا آسیب زد
[ترجمه هادي جباري] یک روستایی در اثر توفان از بین رفت
[ترجمه ترگمان] ده به یه توفان خورده
[ترجمه گوگل]روستا توسط یک طوفان برخورد شد

6. It has called the typhoon the worst natural disaster in South Korea in many years.
[ترجمه ترگمان]این فاجعه، بدترین فاجعه طبیعی در کره جنوبی را در سال های زیادی فرا گرفته است
[ترجمه گوگل]این طوفان در سال های اخیر بدترین فاجعه طبیعی در کره جنوبی را نامیده است

7. The plantation was devastated by a typhoon.
[ترجمه ترگمان] این کشت زار توسط یه توفان داغون شده
[ترجمه گوگل]کاشت توسط یک توفان ویران شد

8. The 169 000-ton vessel went down during a typhoon in the South China Sea.
[ترجمه ترگمان]این کشتی هزار تنی در طی a در دریای جنوب چین به پایین رفت
[ترجمه گوگل]کشتی 169 هزار تن در طی یک طوفان در دریای چین جنوبی افتاد

9. The typhoon sank a ferry, drowning over 200 people.
[ترجمه ترگمان]توفان کشتی را غرق کرد و روی ۲۰۰ نفر غرق شد
[ترجمه گوگل]طوفان یک کشتی را غرق کرد، غرق شدن بیش از 200 نفر بود

10. His home was destroyed in a typhoon.
[ترجمه ترگمان]خانه او در توفان از بین رفت
[ترجمه گوگل]خانه اش در یک تیفون ویران شد

11. The typhoon left a trail of devastation.
[ترجمه ترگمان]The ردی از ویرانی برجای گذاشت
[ترجمه گوگل]طوفان دنباله ای از ویرانی است

12. The typhoon uprooted numerous trees.
[ترجمه ترگمان]توفان درخت ها را از ریشه درآورد
[ترجمه گوگل]تافون چندین درخت را از بین برد

13. A typhoon is coming.
[ترجمه ترگمان]توفان داره میاد
[ترجمه گوگل]یک تایفون در حال آمدن است

14. The typhoon prostrated numerous young trees.
[ترجمه ترگمان]توفان از میان درختان جوان گذشت
[ترجمه گوگل]تافون درختان متعددی جوان را غرق کرد

15. The typhoon had spent its fury.
[ترجمه ترگمان]توفان خشم خود را به هدر داده بود
[ترجمه گوگل]طوفان خشم خود را سپری کرد

پیشنهاد کاربران

سونامی

توفان

توفان بارانی

نوعی توفان شدید

a violent tropical storm in the Pacific or Indian ocean

طوفان دریایی

طوفانی که از دریا شروع می شود.

طوفانی با باد های شدید که در کشور ها و مناطق گرم و استوایی اتفاش می افتد.

برای مثال:THE TYPHOON KILLED 1000 TOURISTS IN HAWAII
معنی :طوفان استوایی ۱۰۰۰ توریست را در هاوایی کشت.


مطمیِن باشید همسینه

a tropical storm with strong winds that moves in a circle

طوفان

طوفان، گردباد

a trpical storm with strog winds that move in a circle

A violent storm that moves very quickly

نوعی بمب افکن تک سرنشین بریتانیایی مورد استفاده در جنگ جهانی دوم

Typhoon :a violent tropical storm in the pacific or indian ocean
=equator


کلمات دیگر: