کلمه جو
صفحه اصلی

rime


معنی : نظم، شعر، یخ زدگی، سرما ریزه، شبنم یخ زده، قافیه، سجع، سخن قافیه دار، بساوند، شعر گفتن، هم قافیه شدن، قافیه ساختن، قافیه دار کردن
معانی دیگر : رجوع شود به: rhyme، یخ بست، شبنم یخ زده (رجوع شود به: frost)، rhyme قافیه، پساوند

انگلیسی به فارسی

( rhyme ) قافیه، پساوند، شعر، سخن قافیه دار، نظم،قافیه ساختن، هم قافیه شدن، شعر گفتن، بساوند


شبنم یخ زده، سرما ریزه، پله، قافیه، سجع، پساوند،شعر، یخ زدگی، قافیه دار کردن


لعنتی، قافیه، شبنم یخ زده، سرما ریزه، شعر، سخن قافیه دار، سجع، نظم، یخ زدگی، بساوند، هم قافیه شدن، قافیه دار کردن، قافیه ساختن، شعر گفتن


انگلیسی به انگلیسی

اسم و ( noun, verb )
• : تعریف: variant of rhyme.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a white coating of tiny ice crystals; hoarfrost.

(2) تعریف: a hard layer on a surface; crust; incrustation.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: rimes, riming, rimed
• : تعریف: to coat with or as with rime or hoarfrost.

• similarity of sound at the end of words or lines of poetry (also rhyme); word that ends with a sound similar to that of another word (also rhyme); thin white coating of ice crystals
compose rhymes, write words or lines of poetry that end in similar sounds (also rhyme); be similar in sound, sound alike or identical (also rhyme); cover with frost, coat with a thin white layer of ice crystals

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] یخبست - یخچه
[زمین شناسی] یخبست - توده ای از بلورهای یخ کدر که براثر انجماد قطره های کوچک آب موجود در روی زمین خیلی سرد ایجاد شده است
[آب و خاک] سرما ریزه، یخزده

مترادف و متضاد

نظم (اسم)
order, arrangement, discipline, system, array, rank, regularity, verse, poetry, poem, rhyme, collocation, meter, rime

شعر (اسم)
song, verse, balladry, poetry, poem, rhyme, rime, poesy

یخ زدگی (اسم)
freeze, rime

سرما ریزه (اسم)
frost, hoarfrost, rime

شبنم یخ زده (اسم)
hoarfrost, rime

قافیه (اسم)
rhyme, rime

سجع (اسم)
rhyme, rime

سخن قافیه دار (اسم)
rhyme, rime

بساوند (اسم)
rhyme, rime

شعر گفتن (فعل)
verse, rhyme, rime

هم قافیه شدن (فعل)
rhyme, rime

قافیه ساختن (فعل)
rhyme, rime

قافیه دار کردن (فعل)
rime

جملات نمونه

1. One morning big dry snowflakes starred the rime on the sill.
[ترجمه ترگمان]یک روز صبح دانه های درشت از برف دانه های درشت برف روی چارچوب پنجره نقش بسته بودند
[ترجمه گوگل]یک روز صبح بزرگ برف های خشک خشک شده بر روی آستانه ستاره دار شد

2. Then there was the rime when she was going on holiday with a schoolfriend and the friend's parents.
[ترجمه ترگمان]پس از آن شبنم یخ زده، هنگامی که با پدر و مادر دوست به تعطیلات می رفت، شبنم یخ زده بود
[ترجمه گوگل]پس از آن عادت زمانی بود که او در تعطیلات با یک دوست پسر و پدر و مادر دوستان بود

3. At the same rime, there was a requirement to self-consciously interrogate art's own internal, usually formal, functions.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، یک الزام برای self از درونی، معمولا رسمی، و معمولا رسمی وجود داشت
[ترجمه گوگل]در عین حال، نیاز به خودآگاهی است که کارهای داخلی، معمولا رسمی خود را هنر بررسی کنید

4. Ropes became fringed with a rime of dew.
[ترجمه ترگمان]شبنم یخ زده از شبنم یخ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]طناب ها با عجله از شبنم غروب شد

5. In the morning white rime coated the sill of the barred window-space.
[ترجمه ترگمان]در نور سفید صبحگاهی، چارچوب پنجره بسته را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]در صبح روزی صبح سفید، آجری شیشه ای محصور شده را پوشانده بود

6. There was rime on his beard, making him appear grizzled and old.
[ترجمه ترگمان]شبنم یخ زده بر ریش او سفید شده بود و او را پیر و سالخورده جلوه می داد
[ترجمه گوگل]در مورد ریشش لرزید، و او را گریان و پیر شد

7. A satificatory effect is obtained by rime annealing.
[ترجمه ترگمان]اثر satificatory با استفاده از تابکاری rime بدست می آید
[ترجمه گوگل]اثر طعم دهنده با استفاده از طرز تهیه آنتیموان تهیه می شود

8. Coleridge contributed the famous Rime of the Ancient Mariner.
[ترجمه ترگمان]کولریج با عنوان \"ملاح فرتوت\"، به نام \"ملاح فرتوت\" نام برد
[ترجمه گوگل]کلیرج با نام تجاری معروف مارین Mariner باستان شرکت کرد

9. The field was covered with rime in the early morning.
[ترجمه ترگمان]زمین در صبح زود از rime پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]صبح زود با رعایت نکردن زمینه انجام شد

10. A some that first month of summer rime becomes the cocoon.
[ترجمه ترگمان]چند ماه اول از پایان تابستان، تبدیل به یک پیله شده است
[ترجمه گوگل]برخی از آن اولین ماه تابستان تابستان تبدیل به پیله می شود

11. Granular structure formation, rime, liao small ice crystal shape is loose, rime structure of flake.
[ترجمه ترگمان]ساختار ساختار granular، قافیه، شکل بلوره ای کوچک یخ کوچک، ساختار قافیه دار و rime است
[ترجمه گوگل]تشکیل ساختار گرانول، لیم، لیائو شکل کوچک کریستال یخ شل، ساختار لایه ای از پوسته است

12. Kit Kat Wizard of thousands of Rime, the simple and honest clumsy shrubs pure heaven.
[ترجمه ترگمان]کیت کت هزاران جادوگر ساده و شرافتمندانه، خدای ساده و شرافتمندانه، بهشت خالص
[ترجمه گوگل]کیت کیت جادوگر هزاران نفر از زوج ها، ساده و صادقانه کاج بوته خالص بهشت

13. The beauty of rime in the Songhua River is characterized by grandeur and rareness.
[ترجمه ترگمان]زیبایی of در رودخانه Songhua با شکوه و rareness مشخص می شود
[ترجمه گوگل]زیبایی عجیب و غریب در رودخانه Songhua توسط عظمت و عاطفه مشخص شده است

14. According as I have rime, I'll go shopping.
[ترجمه ترگمان] با توجه به شبنم یخی من میرم خرید
[ترجمه گوگل]با توجه به اینکه من عصبانی هستم، من خریدم

پیشنهاد کاربران

rime ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: یخ مات1
تعریف: نهشتۀ سفید یا شیری رنگ و کدر یخ دانه ای که براثر یخ زدن فوری قطرات آب اَبَرسرد در برخورد به سطح جسم به وجود می آید


کلمات دیگر: