(آلودگی ناشی از رها شدن هوا و آب گرم کارخانه ها در رودها و دریاچه ها و هوای آزاد) آلودگی گرمایی، دما آلودگی
thermal pollution
(آلودگی ناشی از رها شدن هوا و آب گرم کارخانه ها در رودها و دریاچه ها و هوای آزاد) آلودگی گرمایی، دما آلودگی
انگلیسی به فارسی
(آلودگی ناشی از رها شدن هوا و آب گرم کارخانهها در رودها و دریاچهها و هوای آزاد) آلودگی گرمایی، دما آلودگی
آلودگی گرمایی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the releasing of large quantities of heated air or water that disrupt the local ecological balance.
دیکشنری تخصصی
[آب و خاک] آلودگی گرمائی
جملات نمونه
1. The warmed water may become a thermal pollution problem in terms of the receiving body of water.
[ترجمه ترگمان]آب گرم شده ممکن است به یک مشکل آلودگی گرمایی در شرایط دریافت آب تبدیل شود
[ترجمه گوگل]آب گرم شده ممکن است یک مشکل آلودگی حرارتی از نظر آب دریافت کننده باشد
[ترجمه گوگل]آب گرم شده ممکن است یک مشکل آلودگی حرارتی از نظر آب دریافت کننده باشد
2. This article analyses reasons producing the thermal pollution and puts forward solutions such as using an air conditioning system with shallow earth thermal storage, etc.
[ترجمه ترگمان]این مقاله دلایل تولید آلودگی گرمایی را تجزیه و تحلیل می کند و راهکارهایی مانند استفاده از سیستم تهویه مطبوع با ذخیره سازی حرارتی زمین سطحی و غیره را مطرح می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله دلایل تولید آلودگی حرارتی را بررسی می کند و راه حل هایی مانند استفاده از یک سیستم تهویه مطبوع با ذخیره سازی حرارتی کم عمق و غیره را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله دلایل تولید آلودگی حرارتی را بررسی می کند و راه حل هایی مانند استفاده از یک سیستم تهویه مطبوع با ذخیره سازی حرارتی کم عمق و غیره را ارائه می دهد
3. Thermal pollution is an inevitable concomitant of power generation-an unavoidable implication of the second law of thermodynamics.
[ترجمه ترگمان]آلودگی گرمایی یکی از بخش های اجتناب ناپذیر تولید انرژی است - یک استنباط غیرقابل اجتناب از قانون دوم ترمودینامیک
[ترجمه گوگل]آلودگی حرارتی یک تولید اجتناب ناپذیر از تولید برق است - پیروی اجتناب ناپذیر قانون دوم ترمودینامیک
[ترجمه گوگل]آلودگی حرارتی یک تولید اجتناب ناپذیر از تولید برق است - پیروی اجتناب ناپذیر قانون دوم ترمودینامیک
4. Thermal pollution is an concomitant of power generation - an unavoidable implication of the second law of thermodynamics.
[ترجمه ترگمان]آلودگی گرمایی وابسته به تولید انرژی است - یک استنباط غیرقابل اجتناب از قانون دوم ترمودینامیک
[ترجمه گوگل]آلودگی حرارتی همراه با تولید انرژی است - پیروی اجتناب ناپذیر قانون دوم ترمودینامیک
[ترجمه گوگل]آلودگی حرارتی همراه با تولید انرژی است - پیروی اجتناب ناپذیر قانون دوم ترمودینامیک
5. Hazards caused by urban thermal pollution has been gradually recognized.
[ترجمه ترگمان]خطرات ناشی از آلودگی حرارتی شهری به تدریج مشخص شده است
[ترجمه گوگل]مخاطرات ناشی از آلودگی حرارتی شهری به تدریج شناخته شده است
[ترجمه گوگل]مخاطرات ناشی از آلودگی حرارتی شهری به تدریج شناخته شده است
6. Some are particular for the exploitation, such as the ground temperature change and the thermal pollution.
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها به طور خاص برای بهره برداری، مانند تغییر دمای زمین و آلودگی گرمایی ویژه هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها برای بهره برداری خاص، از قبیل تغییر درجه حرارت زمین و آلودگی حرارتی است
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها برای بهره برداری خاص، از قبیل تغییر درجه حرارت زمین و آلودگی حرارتی است
7. It weighted their contributions to global warming, air and water pollution and thermal pollution (for example from discharging power station coolants into water).
[ترجمه ترگمان]به گرم شدن جهانی هوای کره زمین، آلودگی هوا و آب و آلودگی گرمایی (برای مثال از تخلیه سیال خنک کننده در آب)کمک کرده است
[ترجمه گوگل]این کمک های خود را به گرمایش جهانی، آلودگی هوا و آلودگی و آلودگی حرارتی (از جمله تخلیه خنک کننده نیروگاه به آب) اهمیت می دهد
[ترجمه گوگل]این کمک های خود را به گرمایش جهانی، آلودگی هوا و آلودگی و آلودگی حرارتی (از جمله تخلیه خنک کننده نیروگاه به آب) اهمیت می دهد
8. Said invention fully utilizes the waste heat of electric power plant so as to reduce cost for producing fresh water hy using sea-water and reduce thermal pollution to environment.
[ترجمه ترگمان]این اختراع به طور کامل از گرمای اضافی نیروگاه برق استفاده می کند تا هزینه تولید hy آب تازه با استفاده از آب دریا و کاهش آلودگی حرارتی به محیط زیست را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]این اختراع به طور کامل با استفاده از حرارت دفع نیروگاه برق به منظور کاهش هزینه تولید آب شیرین با استفاده از آب دریا و کاهش آلودگی حرارتی به محیط زیست
[ترجمه گوگل]این اختراع به طور کامل با استفاده از حرارت دفع نیروگاه برق به منظور کاهش هزینه تولید آب شیرین با استفاده از آب دریا و کاهش آلودگی حرارتی به محیط زیست
9. This article describes the research of temporal and spatial dynamic distribution of water thermal pollution by using multi-phase infra-red thermal scanning and mathematical models.
[ترجمه ترگمان]این مقاله بررسی توزیع پویای زمان و فضایی آلودگی گرمایی آب با استفاده از مدل های multi - حرارتی و مدل های ریاضی را شرح می دهد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحقیق در مورد توزیع پهنه تاریخی و فضایی آلودگی حرارتی آب با استفاده از چندین مرحله نمایش حرارتی مادون قرمز و مدلهای ریاضی توصیف شده است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تحقیق در مورد توزیع پهنه تاریخی و فضایی آلودگی حرارتی آب با استفاده از چندین مرحله نمایش حرارتی مادون قرمز و مدلهای ریاضی توصیف شده است
10. Using condensation heat from centralized air-conditioning system for preparing domestic hot water has a remarkable economy, and can save energy and reduce thermal pollution to envir. . .
[ترجمه ترگمان]استفاده از گرمای متراکم از سیستم تهویه هوای متمرکز برای تهیه آب داغ خانگی اقتصاد قابل توجهی دارد و می تواند باعث صرفه جویی در مصرف انرژی و کاهش آلودگی گرمایی به envir شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از حرارت متراکم از سیستم تهویه مطبوع متمرکز برای تهیه آب گرم خانگی، اقتصاد قابل توجهی دارد و می تواند انرژی و آلودگی حرارتی را به محیط کاهش دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از حرارت متراکم از سیستم تهویه مطبوع متمرکز برای تهیه آب گرم خانگی، اقتصاد قابل توجهی دارد و می تواند انرژی و آلودگی حرارتی را به محیط کاهش دهد
11. In this paper, the authors introduce the methods of remote sensing to monitor thermal pollution in metal mines.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نویسندگان روش های سنجش از دور برای نظارت بر آلودگی حرارتی در معادن فلز را معرفی می کنند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسندگان روش های سنجش از دور را برای نظارت بر آلودگی حرارتی در معادن فلزی معرفی می کنند
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نویسندگان روش های سنجش از دور را برای نظارت بر آلودگی حرارتی در معادن فلزی معرفی می کنند
12. The demonstrator had charged that the project was unsafe in the densely populated area, would create thermal pollution in the bay, and had no acceptable means for disposing of its radioactive wasters.
[ترجمه ترگمان]این معترض متهم شده بود که پروژه در منطقه پرجمعیت ناامن است و باعث ایجاد آلودگی گرمایی در خلیج خواهد شد و هیچ وسیله قابل قبولی برای دفع زباله های رادیو اکتیو خود نداشته است
[ترجمه گوگل]تظاهر کننده متهم شده بود که پروژه در ناحیه پرجمعیت خطرناک است، آلودگی حرارتی را در خلیج ایجاد می کند و هیچ وسیله قابل قبولی برای دفع زباله های رادیواکتیو آن ندارد
[ترجمه گوگل]تظاهر کننده متهم شده بود که پروژه در ناحیه پرجمعیت خطرناک است، آلودگی حرارتی را در خلیج ایجاد می کند و هیچ وسیله قابل قبولی برای دفع زباله های رادیواکتیو آن ندارد
13. Every year, a huge amount of phosphorous acid is produced in China with large amounts of waste heat and thermal pollution.
[ترجمه ترگمان]هر ساله مقدار زیادی از فسفر phosphorous در چین با مقادیر زیاد حرارت و آلودگی گرمایی تولید می شود
[ترجمه گوگل]هر سال مقدار زیادی اسید فسفریک در چین تولید می شود که مقدار زیادی از حرارت و آلودگی حرارتی دارد
[ترجمه گوگل]هر سال مقدار زیادی اسید فسفریک در چین تولید می شود که مقدار زیادی از حرارت و آلودگی حرارتی دارد
14. There are other types of pollution Such as: radioactive contamination, suspended solids pollution, thermal pollution or ect.
[ترجمه ترگمان]انواع دیگری از آلودگی وجود دارد که عبارتند از: آلودگی رادیو اکتیو، آلودگی جامدات معلق، آلودگی گرمایی یا انرژی
[ترجمه گوگل]انواع دیگر آلودگی مانند آلودگی رادیواکتیو، آلودگی جامدات معلق، آلودگی حرارتی و غیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]انواع دیگر آلودگی مانند آلودگی رادیواکتیو، آلودگی جامدات معلق، آلودگی حرارتی و غیره وجود دارد
پیشنهاد کاربران
thermal pollution ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: آلودگی گرمایی
تعریف: آلودگی آب براثر افزایش دمای آن که مستقیم یا غیرمستقیم موجب ایجاد تنش یا مرگ آبزیان می شود
واژه مصوب: آلودگی گرمایی
تعریف: آلودگی آب براثر افزایش دمای آن که مستقیم یا غیرمستقیم موجب ایجاد تنش یا مرگ آبزیان می شود
کلمات دیگر: