کلمه جو
صفحه اصلی

snow line


(در کوه ها - خطی که در بالای آن همیشه برف وجود دارد) برف مرز، خط برف، خطی که حدبرف همیشگی رامعین میکند

انگلیسی به فارسی

خط برف


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the lower boundary of an area that is covered permanently with snow, as on mountains.

• lower line of an area (such as a mountain) covered with snow for most or all of the year; latitudinal line indicating where snowfall begins at sea level
lower line of an area (such as a mountain) covered with snow for most or all of the year; latitudinal line indicating where snowfall begins at sea level
the snowline is the height on a mountain or group of mountains above which there is snow all the time.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] برف مرز - حد برف - مرز برف
[آب و خاک] خط برف، برف مرز
[زمین شناسی] خط برف، حد پایینی برفهای دایمی.
[] برفْ مرز

جملات نمونه

1. Steep mountains above the snow line, ya shi nudity, perennial snow cover, climate and volatile.
[ترجمه ترگمان]کوه های شیب دار بالای خط برفی، برهنگی شی، پوشش برفی دائمی، آب و هوا و فرار
[ترجمه گوگل]کوه های تند در بالای خط برف، برهنگی یاس، پوشش برف چند ساله، آب و هوا و فرار

2. The upper timberline, like the snow line, is highest in the tropic and lowest in the polar regions.
[ترجمه ترگمان]The فوقانی، مانند خط برفی، در مناطق استوایی و در مناطق قطبی، بیش ترین ارتفاع را دارد
[ترجمه گوگل]تخته سنگ بالا، مانند خط برف، بالاترین در مناطق گرمسیری و پایین ترین در مناطق قطبی است

3. The snow line here has risen 150 meters, and glaciers have retreated by 10 kilometers.
[ترجمه ترگمان]خط برفی در اینجا ۱۵۰ متر افزایش یافته است و یخچال های طبیعی تا ۱۰ کیلومتر عقب نشینی کرده اند
[ترجمه گوگل]خط برف در اینجا 150 متر افزایش یافته است، و یخچال ها با 10 کیلومتر عقب مانده اند

4. Winter - Amber Zhuhai Department sticky snow line, palm broom to sweep lying clouds.
[ترجمه ترگمان]Winter امبر Zhuhai، خط برفی چسبناک، جارو دستی برای جارو کردن ابره ای دراز کشیده
[ترجمه گوگل]زمستان - ادوات زردرنگ گروه زردآلو، چنگال برف، جارو پالم برای جاروب کردن ابرهای دروغین

5. The fields around Barnard Castle can be quite green and pleasant, but a few miles further on you meet the snow line.
[ترجمه ترگمان]زمین های اطراف قلعه برنارد می تواند کاملا سبز و خوشایند باشد، اما چند مایل جلوتر، خط برف را می بینید
[ترجمه گوگل]زمینه های اطراف قلعه بارنارد می تواند بسیار سبز و دلپذیر باشد، اما چند مایل بیشتر بر روی خط برف شما ملاقات می کند

6. Though partial to the lowland forests of these regions, some are known to live above the snow line in the northern Andes .
[ترجمه ترگمان]برخی از آن ها بخشی از جنگل های کم ارتفاع این مناطق هستند، برخی شناخته می شوند که در بالای خط برفی در شمال رشته کوه های آند زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]اگرچه به جنگل های کمربندی این مناطق تقسیم شده است، بعضی از آنها شناخته شده اند که بیش از خط برف در شمال آند

7. The results of these studies to determine the Snow blizzard of roads harm measures, and to guide the selection of roads snow line of work.
[ترجمه ترگمان]نتایج این مطالعات برای مشخص کردن برف و برف سنگین جاده ها و هدایت انتخاب راه ها و خطوط برف در جاده ها، نتایج این مطالعات را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نتایج این مطالعات برای تعیین برف برف از جاده ها آسیب می رساند اقدامات و هدایت انتخاب جاده خط برف کار

8. And we drove a rented car up the highway to the sun, where we watched marmosets scramble around above the snow line, then spent a few days at Kootenai Lodge on Swan Lake.
[ترجمه ترگمان]و ما یک ماشین کرایه ای را به سمت خورشید در پیش گرفتیم و در آنجا ما را تماشا کردیم که در بالای خط برف حرکت می کردند و سپس چند روز را در پناه گاه Kootenai در دریاچه سو ان گذراندند
[ترجمه گوگل]و ما یک ماشین اجاره ای را تا بزرگراه به خورشید سوار کردیم، جایی که ما شاهد مارمولک ها در اطراف خط برف بودیم، و چند روز در Lodge Kootenai در دریاچه سوان گذشتیم

9. Some plants can even survive in favorable microhabitats above the snow line.
[ترجمه ترگمان]برخی گیاهان حتی می توانند در microhabitats مطلوب بالای خط برف زنده بمانند
[ترجمه گوگل]بعضی از گیاهان حتی می توانند در microhabitats مطلوب بالای خط برف زنده بمانند

10. For recent 150 years, the area and lengths have decreased, and the altitudes of terminal and snow line have increased.
[ترجمه ترگمان]برای ۱۵۰ سال اخیر، مساحت و طول خط کاهش یافته و ارتفاع خط و خط برف افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]برای 150 سال اخیر، سطح و طول آن کاهش یافته است، و ارتفاع خط ترمینال و برف افزایش یافته است

11. "What we show is that, once the mountain is pushed up across the snow line, a very effective erosion agent comes into play and that is represented by glaciers, " said Egholm.
[ترجمه ترگمان]Egholm گفت: \" آنچه ما نشان می دهیم این است که زمانی که کوه از خط برفی بالا رفت، یک عامل فرسایش بسیار موثر وارد بازی می شود و به وسیله یخچال های طبیعی نمایش داده می شود \"
[ترجمه گوگل]'آنچه ما نشان می دهیم این است که هنگامی که کوه در سراسر خط برف تحت فشار قرار می گیرد، یک عامل فرسایش بسیار موثر به بازی می پردازد و توسط یخچال های طبیعی نشان داده می شود '

12. What's more, the weather had now taken a filthy turn for the worst. Already above the snow line, a series of hail storm showers were stinging my face.
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، حالا هوا خیلی کثیف شده بود بر فراز خط برف، یک سری رگبار تگرگ بر چهره ام نقش بسته بود
[ترجمه گوگل]بیشتر از این، آب و هوا در حال حاضر به نظر می رسد نادرست به بدترین در حال حاضر بیش از خط برف، یک سری از باران های طوفانی باران چهره من را خجالت کشیدند

13. The main influence factors leading to the changes of rivers and lakes include air temperature change, precipitation change, glacier change and climatic snow line change.
[ترجمه ترگمان]عوامل نفوذ اصلی که منجر به تغییرات رودخانه ها و دریاچه ها می شود شامل تغییر دما، تغییر بارش، تغییر یخچال و تغییر خط برف آب و هوایی است
[ترجمه گوگل]عوامل تاثیرگذار اصلی منجر به تغییر رودخانه ها و دریاچه ها عبارتند از تغییر دمای هوا، تغییرات بارش، تغییرات یخچال و تغییر خطوط برف آب و هوایی

14. Glide, flap, sharp quill, hare, fur, waterfall, otter, raccoon, snow line.
[ترجمه ترگمان]Glide، flap، قلم تیز، خرگوش، پوست خرگوش، آبشار، پوست سمور، پوست سمور، نخ سفید
[ترجمه گوگل]چلچراغ، فلاپ، کوسه تیز، خرگوش، خز، آبشار، صدف، راکون، خط برف


کلمات دیگر: