1. The people I met were intelligent, mature, personable.
[ترجمه ترگمان]مردمی که دیدم باهوش، بالغ و خوش قیافه بودند
[ترجمه گوگل]افرادی که دیدم هوشمند، بالغ، شخصیتی بود
2. The salesman was a very personable young man.
[ترجمه ترگمان]فروشنده مرد بسیار جذابی بود
[ترجمه گوگل]فروشنده یک مرد جوان بسیار مشهور بود
3. The sales assistant was a very personable young man.
[ترجمه ترگمان]دستیار فروش مرد جوان جذابی بود
[ترجمه گوگل]دستیار فروش یک مرد جوان بسیار قابل توجه بود
4. She is intelligent, hard-working and personable.
[ترجمه ترگمان]او باهوش، سخت کوش و خوش قیافه است
[ترجمه گوگل]او هوشمند، سخت کار و شخصیت است
5. Jeremy excepted, the men seemed personable.
[ترجمه ترگمان]به استثنا جرمی، مردها خوش قیافه به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]به جز جرمی، مردان به نظر میرسیدند
6. Richard was tall for his age and personable, with impeccable manners and a strong sense of occasion.
[ترجمه ترگمان]ریچارد هم سن و سال او بلند بود و خوش قیافه بود، با ادب و رفتار بی نقص
[ترجمه گوگل]ریچارد برای سن و شخصیت او بلند بود، با شیوه های بی عیب و نقص و حس قوی از مناسبت
7. Nick personable, Eton educated, slightly big boyish looking is 30 and married with two very young children.
[ترجمه ترگمان]نیک خوش مشرب، تحصیل کرده Eton، سی ساله بود و با دو بچه بسیار جوان ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]نیک شخصیت، Eton تحصیل کرده، کمی بزرگ پسرانه به دنبال 30 است و ازدواج با دو بچه بسیار جوان است
8. He is pleasant, quite soft-spoken and a personable gentleman who maintains his innocence.
[ترجمه ترگمان]او آدم مطبوعی است، کاملا آرام و با ادب سخن می گوید و مردی خوش قیافه که از معصومیت خود نگهداری می کند
[ترجمه گوگل]او لذت بخش، کاملا نرم و گفتار و شخصیت مشهور که بی گناهی خود را حفظ می کند
9. He had been a young man, quite personable until some one slashed his throat.
[ترجمه ترگمان]جوان بود، خوش قیافه بود، تا زمانی که کسی گلویش را سوراخ کند
[ترجمه گوگل]او یک مرد جوان بود، کاملا شخصیتی بود تا زمانی که یک نفر گلویش را از بین برد
10. You take your vows, you are personable, you ingratiate yourself both with Lady Amelia and Lady Eleanor.
[ترجمه ترگمان]شما نظرتان را قبول می کنید، جذاب هستید، می توانید هر دو را با لیدی آملیا و لیدی الی نور لطف کنید
[ترجمه گوگل]شما تعهدات خود را می گیرید، شما شخصیت دارید، شما خودتان را با لیدی آملیا و بانوی الینور همکاری می کنید
11. Luyendyk not only is eloquent and personable, he is Hollywood handsome.
[ترجمه ترگمان]او نه تنها زیبا و خوش قیافه است و خوش قیافه است
[ترجمه گوگل]Luyendyk نه تنها سخاوتمندانه و قابل توجه است، او خوش تیپ هالیوود است
12. A highly intelligent, highly motivated, and extremely personable young woman, Crystal has had numerous supports along the way.
[ترجمه ترگمان]کریستال یک زن جوان بسیار باهوش و بسیار خوش قیافه و بسیار خوش قیافه است که در طول راه از بسیاری از آن ها حمایت کرده است
[ترجمه گوگل]کریستال، یک زن جوان بسیار هوشمند، بسیار انگیزه و بسیار برجسته، در طول مسیر، پشتیبانی زیادی داشته است
13. David, exceptionally bright and personable, was probably as well-read on the game as any player I have known.
[ترجمه ترگمان]دیوید، که فوق العاده باهوش و خوش قیافه بود، احتمالا به عنوان هر بازیکنی که می شناختم، خوب خوانده می شد
[ترجمه گوگل]دیوید، فوق العاده روشن و شخصیت، احتمالا به خوبی به عنوان بازیگر شناخته شده بود