• quickly, with little advance warning
at short notice
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The troops are ready to move out at short notice.
[ترجمه ترگمان]نیروهای نظامی آماده اند تا به طور خلاصه به خارج از کشور حرکت کنند
[ترجمه گوگل]سربازان آماده اند تا در کوتاه مدت به حرکت درآیند
[ترجمه گوگل]سربازان آماده اند تا در کوتاه مدت به حرکت درآیند
2. Can you be ready at short notice?
[ترجمه ترگمان]میشه یه مدت کوتاه آماده باشی؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در کوتاه مدت آماده باشید؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانید در کوتاه مدت آماده باشید؟
3. The party was arranged at short notice.
[ترجمه ترگمان]مهمانی به طور خلاصه ترتیب داده شد
[ترجمه گوگل]حزب در کوتاه مدت تنظیم شد
[ترجمه گوگل]حزب در کوتاه مدت تنظیم شد
4. The plans are subject to change at short notice.
[ترجمه ترگمان]این برنامه ها در معرض تغییرات در کوتاه مدت قرار دارند
[ترجمه گوگل]این برنامه ها در کوتاه مدت تغییر می کنند
[ترجمه گوگل]این برنامه ها در کوتاه مدت تغییر می کنند
5. Can these bonds berealized at short notice?
[ترجمه ترگمان]آیا این اوراق ممکن است به صورت کوتاه مورد توجه قرار بگیرند؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان این اوراق قرضه را در کوتاه مدت تغییر داد؟
[ترجمه گوگل]آیا می توان این اوراق قرضه را در کوتاه مدت تغییر داد؟
6. The airplane will take off at short notice.
[ترجمه ترگمان]هواپیما با توجه کوتاهی به پرواز ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]هواپیما در کوتاه مدت خاموش خواهد شد
[ترجمه گوگل]هواپیما در کوتاه مدت خاموش خواهد شد
7. When a march is organised at short notice, as much notice as practicable must be given.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک راهپیمایی به صورت کوتاه سازماندهی می شود، تا آنجا که باید به آن توجه کنید، باید به آن توجه کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک راهپیمایی در مدت کوتاهی سازماندهی می شود، باید به همان اندازه که ممکن است اطلاع داشته باشد، باید داده شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک راهپیمایی در مدت کوتاهی سازماندهی می شود، باید به همان اندازه که ممکن است اطلاع داشته باشد، باید داده شود
8. There is an aversion to holding meetings at short notice with a diminished complement.
[ترجمه ترگمان]بیزاری از برگزاری جلسات با توجه کم به یک مکمل تقلیل یافته وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مانع برای برگزاری جلسات در کوتاه مدت با مکمل کاهش یافته وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک مانع برای برگزاری جلسات در کوتاه مدت با مکمل کاهش یافته وجود دارد
9. These alternatives will not always be available at short notice but it might be possible to plan for them.
[ترجمه ترگمان]این گزینه ها همیشه در کوتاه مدت در دسترس نخواهند بود، اما ممکن است برای آن ها برنامه ریزی شود
[ترجمه گوگل]این گزینه ها در کوتاه مدت قابل دسترسی نخواهد بود، اما ممکن است برای آنها برنامه ریزی شود
[ترجمه گوگل]این گزینه ها در کوتاه مدت قابل دسترسی نخواهد بود، اما ممکن است برای آنها برنامه ریزی شود
10. Both players pulled out of the competition yesterday at short notice.
[ترجمه ترگمان]هر دو بازیکن دیروز به طور خلاصه از رقابت خارج شدند
[ترجمه گوگل]هر دو بازیکن در رقابت های روز گذشته از رقابت ها خارج شدند
[ترجمه گوگل]هر دو بازیکن در رقابت های روز گذشته از رقابت ها خارج شدند
11. One of the players dropped out at short notice.
[ترجمه ترگمان]یکی از بازیکنان بلافاصله متوجه شد
[ترجمه گوگل]یکی از بازیکنان در کوتاه مدت حذف شد
[ترجمه گوگل]یکی از بازیکنان در کوتاه مدت حذف شد
12. He was called in at short notice due to the unfortunate motor accident involving Design Director, Bill Naysmith.
[ترجمه ترگمان]او با توجه به تصادف موتور نامناسب شامل مدیر طراحی، بیل Naysmith، به او زنگ زد
[ترجمه گوگل]او با توجه به حادثه موتورسیکلتی که با مدیر طراحی، بیل نایسمیث آشنا بود، در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]او با توجه به حادثه موتورسیکلتی که با مدیر طراحی، بیل نایسمیث آشنا بود، در نظر گرفته شد
13. Many laboratories have cooperated at short notice and are analysing large numbers of samples.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آزمایشگاه ها با توجه کوتاه هم کاری کرده اند و در حال تجزیه و تحلیل تعداد زیادی نمونه هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آزمایشگاه ها در کوتاه مدت همکاری می کنند و تعداد زیادی نمونه را تجزیه و تحلیل می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آزمایشگاه ها در کوتاه مدت همکاری می کنند و تعداد زیادی نمونه را تجزیه و تحلیل می کنند
14. He had been summoned to this meeting at short notice.
[ترجمه ترگمان]او بلافاصله به این جلسه احضار شده بود
[ترجمه گوگل]او در کوتاه مدت احضار شده است
[ترجمه گوگل]او در کوتاه مدت احضار شده است
پیشنهاد کاربران
طی مدتی کوتاه، بلافاصله
We can't do big jobs at short notice
ما نمی توانیم کارهای بزرگ را در کوتاه مدت به انجام برسانیم
ما نمی توانیم کارهای بزرگ را در کوتاه مدت به انجام برسانیم
تا چند لحظه آینده، وقت خیلی کم برای آماده شدن کاری
Thanks for agreeing to see me at such short notice.
ممنونم که موافقت کردید در این مدت کوتاه مرا ببینید.
Thanks for agreeing to see me at such short notice.
ممنونم که موافقت کردید در این مدت کوتاه مرا ببینید.
It is not possible to get a replacement at such short notice.
نمیتونیم تو لحظه آخر جابجایی انجام بدیم
نمیتونیم تو لحظه آخر جابجایی انجام بدیم
بدون اطلاع قبلی - ظرف مدت کمی - به محض اطلاع
I can't meet you at short notice.
بدون اطلاع قبلی نمیتونم ملاقاتت کنم.
I can't meet you at short notice.
بدون اطلاع قبلی نمیتونم ملاقاتت کنم.
در بازه زمانی کم
در کوتاه مدت
در کوتاه مدت
ببینید خود notice یعنی متوجه شدن . وقتی به شما خبر میدن و بهتون میگن فلان کار رو انجام بده و شما میگیرید و متوجه میشید که باید از الان به بعد چی کار کنید این میشه notice .
حالا این عبارت at . . . notice ، اشارش به فاصله ی زمانی هست که شما دستور انجام کار رو میگیرید تا زمانی که شروع به انجام کار می کنید ؛ حالا این می تونه short باشه ، long باشه ، 24h باشه .
پس at short notice : یعنی در مدت زمان کوتاهی بعد از خبردار شدن از دستور
I got dressed at short notice : در مدت زمان کوتاهی بعد از اینکه بهم خبر دادن آماده شدم ( لباس پوشیدم ) .
حالا این عبارت at . . . notice ، اشارش به فاصله ی زمانی هست که شما دستور انجام کار رو میگیرید تا زمانی که شروع به انجام کار می کنید ؛ حالا این می تونه short باشه ، long باشه ، 24h باشه .
پس at short notice : یعنی در مدت زمان کوتاهی بعد از خبردار شدن از دستور
I got dressed at short notice : در مدت زمان کوتاهی بعد از اینکه بهم خبر دادن آماده شدم ( لباس پوشیدم ) .
کلمات دیگر: