کلمه جو
صفحه اصلی

up there


ان بالا

جملات نمونه

1. The boat is pulling away,back up there!
[ترجمه ترگمان]قایق داره از اینجا می ره، اون بالا!
[ترجمه گوگل]قایق در حال کشیدن است، پشت سر هم آنجا!

2. When I woke up there was a hulking figure staring down at me.
[ترجمه ترگمان]وقتی بیدار شدم، هیکل درشت هیکلی بود که به من خیره شده بود
[ترجمه گوگل]وقتی بیدار شدم، یک چهره ی خشن به من خیره شد

3. He's definitely right up there with all the world-class footballers.
[ترجمه ترگمان]او مطمئنا با تمام فوتبالیست های کلاس جهانی در آنجا حضور دارد
[ترجمه گوگل]او قطعا با تمام فوتبالیستهای جهان در رده بالایی قرار دارد

4. We need a curtain up there to close out the light.
[ترجمه ترگمان]به یک پرده احتیاج داریم تا نور را ببندد
[ترجمه گوگل]برای خاموش کردن نور نیاز به یک پرده وجود دارد

5. Every year, we faithfully make a trip up there to see him.
[ترجمه ترگمان]هر سال، ما صادقانه یک سفر به آنجا برای دیدن او انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]هر سال، ما صادقانه سفر می کنیم تا او را ببینیم

6. The Ritz was outlined against the lights up there.
[ترجمه ترگمان]هتل ری تز در آنجا روشن شده بود
[ترجمه گوگل]ریتز در برابر چراغ ها در آن قرار داشت

7. I can't just get up there and make a speech cold!
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم برم اون بالا و یه سخنرانی سرد بکنم!
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم آنجا بروم و سخنرانی سرد کنم!

8. If necessary, the airship can stay up there for days to keep out of danger.
[ترجمه ترگمان]اگر لازم باشد کشتی هوایی می تواند چندین روز در آنجا بماند تا از خطر دور بماند
[ترجمه گوگل]در صورت لزوم، بال هواپیما می تواند برای چند روز در آنجا نگه داشته شود تا از خطر بیفتد

9. There have been demands for services from tenants up there.
[ترجمه ترگمان]درخواست هایی برای خدمات از مستاجران در آنجا وجود داشته است
[ترجمه گوگل]تقاضای خدمات مستاجران وجود دارد

10. The people up there speak a Tibetan dialect .
[ترجمه ترگمان]مردم با لهجه تبتی صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]مردم آنجا گفتار تبت دارند

11. There she is on the left up there.
[ترجمه ترگمان] اونجا سمت چپ هست
[ترجمه گوگل]او آنجا در سمت چپ قرار دارد

12. A lot of the time up there, I was starved for a decent meal.
[ترجمه ترگمان]یه عالمه وقت اون بالا داشتم از گرسنگی جون سالم به در می بردم
[ترجمه گوگل]خیلی وقتها آنجا بودم، من برای غذای مناسب وجهی گرسنه بودم

13. You really screwed up there!
[ترجمه ترگمان]! تو واقعا اون بالا گند زدی
[ترجمه گوگل]شما واقعا در آنجا پاره شدید!

14. So I strode up there to have this man-to-man chat with Nick.
[ترجمه ترگمان]بنابراین با گام های بلند بالا رفتم تا این مرد را با نیک صحبت کنم
[ترجمه گوگل]بنابراین من آنجا ایستاده بودم تا این مرد به مرد با نیک چت کند

پیشنهاد کاربران

آنجا


کلمات دیگر: