1. productive ideas
عقاید سازنده
2. productive manufacturing methods
روش های تولیدی فرآور
3. productive soil
خاک حاصلخیز
4. a productive day
یک روز موفقیت آمیز
5. a productive mind
یک مغز پر ابتکار
6. war is productive of much misery
جنگ موجد فلاکت زیاد است.
7. fertilizers make trees more productive
کود درخت ها را پر بارتر می کند.
8. contrary to what you said, even the desert can be productive
برعکس آنچه که گفتی صحرا هم می تواند بارور باشد.
9. The interview would have been more productive if the questions had been framed more precisely.
[ترجمه ترگمان]اگر این سوالات دقیق تر قاب شده باشد، این مصاحبه مفیدتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]مصاحبه در صورت تکرار دقیق تر سؤالات، کارآمدتر خواهد بود
10. It was a highly productive meeting.
[ترجمه ترگمان]جلسه بسیار پربار بود
[ترجمه گوگل]این یک جلسه بسیار سازنده بود
11. Education must be combined with productive labour.
[ترجمه ترگمان]تحصیل باید با نیروی کار تولیدی ترکیب شود
[ترجمه گوگل]آموزش باید با کار مولد ترکیب شود
12. Perhaps her most productive period was her five-year stint as a foreign correspondent in New York.
[ترجمه ترگمان]شاید خوش ترین دوره او دوره پنج ساله او به عنوان خبرنگار خارجی در نیویورک بود
[ترجمه گوگل]شاید او بیشترین دوره تولید را به عنوان خبرنگار خارجی در نیویورک داشته باشد
13. Theirs was a very productive partnership.
[ترجمه ترگمان]هم کاری آن ها بسیار پربار بود
[ترجمه گوگل]آنها همکاری بسیار خوبی داشتند
14. We had a very productive meeting - I felt we sorted out a lot of problems.
[ترجمه ترگمان]ما یک جلسه بسیار پربار داشتیم - احساس می کردم که مشکلات زیادی را حل کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک جلسه بسیار کارآمد داشتیم - احساس می کردیم مشکلات زیادی را مرتفع می کنیم
15. The meeting was productive of several good ideas.
[ترجمه ترگمان]ملاقات با چندین ایده خوب سازنده بود
[ترجمه گوگل]این جلسه از چندین ایده خوب بهره برد
16. He stayed in for two productive partnerships.
[ترجمه ترگمان]او برای دو مشارکت سودمند باقی ماند
[ترجمه گوگل]او برای دو مشارکت سازنده باقی ماند
17. Training makes workers highly productive.
[ترجمه ترگمان]آموزش کارگران را به شدت مولد می کند
[ترجمه گوگل]آموزش باعث می شود کارگران بسیار مولد باشند
18. We had a productive meeting that solved some problems.
[ترجمه ترگمان]ما یک جلسه سازنده داشتیم که برخی مشکلات را حل کرد
[ترجمه گوگل]ما یک جلسه تولیدی داشتیم که برخی از مشکلات را حل کرد
19. Large meetings are notoriously less productive and more difficult to handle.
[ترجمه ترگمان]جلسات بزرگ بسیار کم تر مولد هستند و کنترل آن دشوارتر است
[ترجمه گوگل]جلسات بزرگ، به مراتب کمتر تولیدی و سختگیرانه تر است
20. The changes were not productive of better labour relations.
[ترجمه ترگمان]این تغییرات سازنده روابط کاری بهتر نبود
[ترجمه گوگل]این تغییرات از روابط کار بهتر نبود