کلمه جو
صفحه اصلی

on the rocks


(عامیانه) 1- در معرض نابودی، دستخوش خطر 2- ورشکسته، بی پول 3- (مشروب الکلی) با یخ (ولی بدون افزودن آب)

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
(1) تعریف: in a state of financial ruin.

- His business is on the rocks.
[ترجمه مریم محمدزاده] کسب و کار او در معرض نابودی یا ورشکستگی ست
[ترجمه ترگمان] کار او روی صخره ها است
[ترجمه گوگل] کسب و کار او در سنگ است

(2) تعریف: served with ice cubes.

- bourbon on the rocks
[ترجمه ترگمان] bourbon روی صخره ها
[ترجمه گوگل] بوربون در سنگها

• (beverage) with ice; having financial difficulties; wrecked, ruined

جملات نمونه

1. I think their marriage is on the rocks.
[ترجمه شیما] گمان کنم از دواج آنها روهواست و به مویی بند است.
[ترجمه ترگمان] فکر کنم ازدواج اونها روی صخره ها هست
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که ازدواج آنها روی سنگ است

2. The ship was on the rocks.
[ترجمه ترگمان]کشتی روی صخره ها بود
[ترجمه گوگل]کشتی در سنگها بود

3. The ship broke up on the rocks.
[ترجمه ترگمان]کشتی از صخره ها جدا شد
[ترجمه گوگل]کشتی بر روی سنگ شکسته شد

4. I can see an eagle's nest on the rocks.
[ترجمه ترگمان]من می توانم یک لانه عقاب را روی صخره ها ببینم
[ترجمه گوگل]من می توانم یک لانه عقاب را روی سنگ ببینم

5. The tanker is stuck fast on the rocks.
[ترجمه ترگمان]تانکر به سرعت روی سنگ ها گیر کرده است
[ترجمه گوگل]تانکر سریع روی سنگ ها گیر کرده است

6. She was sitting on the rocks in the torrid sun.
[ترجمه ترگمان]او روی صخره ها در آفتاب سوزان و سوزان نشسته بود
[ترجمه گوگل]او روی سنگهای خورشید خیره کننده نشسته بود

7. I'll have a whisky on the rocks, please.
[ترجمه ترگمان]یه ویسکی روی صخره ها می گم، لطفا
[ترجمه گوگل]لطفا یک ویسکی بر روی سنگ داشته باشی

8. Boats often pile up on the rocks in the shallow water.
[ترجمه ترگمان]قایق ها معمولا در آب کم عمق، روی صخره ها انباشته می شوند
[ترجمه گوگل]قایق ها اغلب بر روی سنگ ها در آب کم عمق انباشته می شوند

9. The boat had been smashed to pieces on the rocks.
[ترجمه ترگمان]قایق خرد شده بود و روی سنگ ها خرد شده بود
[ترجمه گوگل]قایق به قطعه بر روی سنگ شکست خورده است

10. She turned her ankle on the rocks and had to hobble back to camp.
[ترجمه ترگمان]او مچ پایش را روی صخره ها چرخاند و مجبور شد لنگ لنگان به اردوگاه برگردد
[ترجمه گوگل]او مچ دستش را روی سنگ ها گذاشت و مجبور شد به اردوگاه برگردد

11. The dash of the waves on the rocks.
[ترجمه ترگمان]صدای امواج روی صخره ها
[ترجمه گوگل]خط مشی امواج بر روی سنگ

12. The ship had taken a pounding on the rocks.
[ترجمه ترگمان]کشتی روی صخره ها کوبیده شده بود
[ترجمه گوگل]این کشتی روی سنگ ها تپه ای گرفته بود

13. Sue's marriage is on the rocks.
[ترجمه ترگمان]ازدواج سو روی سنگ ها است
[ترجمه گوگل]ازدواج سو بر روی سنگ است

14. The boat smashed to pieces on the rocks.
[ترجمه ترگمان]قایق تکه تکه شد و روی صخره ها خرد شد
[ترجمه گوگل]قایق به قطعه بر روی سنگ شکست

15. Simon's business has been on the rocks for some time and I understand he's going into liquidation.
[ترجمه ترگمان]کسب وکار (سیمون)مدتی است که روی سنگ ها بوده است و من درک می کنم که او در حال انحلال است
[ترجمه گوگل]کسب و کار سیمون در برخی از زمان ها در سنگ بوده است و من می دانم که او در حال انحلال است

پیشنهاد کاربران

شرایط ناامن وبحرانی ( بدهکاری و. . . )

در شرایط سخت، در شرایط نامساعد

رو هوا

همراه با یخ ( معمولا در مورد نوشیدنی های الکلی )

[نوشیدنی] یخ دار

رابطه ی نه چندان خوب


کلمات دیگر: