1. some babies dribble
برخی نوزادان گلیز می ریزند.
2. the brain-drain was a dribble that turned into a flood
فرار مغزها چکه ای بود که به سیل تبدیل شد.
3. there is only a dribble of tea left in the teapot
فقط یک ذره چای در قوری مانده است.
4. he leaned on the pillow, letting smoke dribble through his nostrils
به پشتی لم داد و گذاشت دودها حلقه حلقه از دو سوراخ دماغش خارج شود.
5. He wiped a dribble of saliva from his chin.
[ترجمه ترگمان]آب دهانش را از روی چانه اش پاک کرد
[ترجمه گوگل]او یک چنگال بزاق را از چانه اش پاک کرد
6. Add just a dribble of oil.
[ترجمه ترگمان]فقط یک قطره روغن اضافه کنید
[ترجمه گوگل]فقط یک ردیف روغن اضافه کنید
7. There was dribble all down the baby's front.
[ترجمه ترگمان]همه چیز در جلو بچه باعث می شد که dribble از آب در بیاید
[ترجمه گوگل]همه چیز رو به جلو بچه بود
8. His clothes are soaked in dribble.
[ترجمه ترگمان] لباساش غرق dribble
[ترجمه گوگل]لباس های او در ردیف خیس می شود
9. He was trying to dribble the ball past his opponents.
[ترجمه ترگمان]او سعی می کرد توپ را از مقابل مخالفان او دور کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد توپ را از مخالفانش دور کند
10. There was dribble all over her chin.
[ترجمه ترگمان]There روی چانه او ریخته بود
[ترجمه گوگل]در سراسر چانه اش ران بود
11. Dribble the hot mixture slowly into the blender.
[ترجمه ترگمان]مخلوط گرم را به آرامی درون مخلوط کن فرو برد
[ترجمه گوگل]مخلوط داغ را به آرامی مخلوط کنید
12. Dribble the oil into the beaten egg yolks.
[ترجمه ترگمان]به اضافه کردن روغن در زرده تخم مرغ مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]روغن را به زرده تخم مرغ مورد ضرب و شتم قرار دهید
13. He wiped the dribble from his chin.
[ترجمه ترگمان]dribble را از چانه اش پاک کرد
[ترجمه گوگل]او دندانه دار را از چانه اش پاک کرد
14. Brinkworth's attempted dribble through the Milan defence was stopped by Ponti's tackle.
[ترجمه ترگمان]اقدام Brinkworth s از طریق دفاع از میلان توسط tackle پو نتی متوقف شد
[ترجمه گوگل]تلاش های برینوورث در دفاع از میلان توسط دروازه پونتی متوقف شد