لجستیکى، مربوط به لجستیک علوم نظامى : مربوط به اماد یکانها
logistical
لجستیکى، مربوط به لجستیک علوم نظامى : مربوط به اماد یکانها
انگلیسی به فارسی
لجستیکی
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to logistics; of planning and execution, of management; pertaining to the branch of the military which oversees and maintains material and personnel
in a military situation, logistical or logistic means concerning the organization of transport, supplies, and maintenance, for troops and equipment; a technical use.
logistical or logistic means relating to the organization of something complicated.
in a military situation, logistical or logistic means concerning the organization of transport, supplies, and maintenance, for troops and equipment; a technical use.
logistical or logistic means relating to the organization of something complicated.
جملات نمونه
1. Logistical problems may be causing the delay.
[ترجمه ترگمان]مشکلات logistical ممکن است موجب تاخیر شوند
[ترجمه گوگل]مشکلات منطقهای ممکن است باعث تاخیر شود
[ترجمه گوگل]مشکلات منطقهای ممکن است باعث تاخیر شود
2. Organizing famine relief presents huge logistical problems.
[ترجمه ترگمان]سازمان دهی قحطی مشکلات لجستیکی بزرگی را ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]سازماندهی کمکهای قحطی مشکلات بزرگی را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]سازماندهی کمکهای قحطی مشکلات بزرگی را به وجود می آورد
3. August, despite its slow drag and logistical flaws, still holds surprises, sweet and bittersweet.
[ترجمه ترگمان]آگوست، با وجود کشش آهسته و flaws لجستیکی، هنوز هم سورپرایز، شیرین و شیرین است
[ترجمه گوگل]ماه آگوست، با وجود ضعف آهسته و لجستیکی آن، همچنان شگفت انگیز است، شیرین و تلخ شیرین
[ترجمه گوگل]ماه آگوست، با وجود ضعف آهسته و لجستیکی آن، همچنان شگفت انگیز است، شیرین و تلخ شیرین
4. This is fraught with logistical difficulties for the purchaser.
[ترجمه ترگمان]این پر از مشکلات لجستیکی برای خریدار است
[ترجمه گوگل]این برای خریدار بسیار مشکل است
[ترجمه گوگل]این برای خریدار بسیار مشکل است
5. In the end, however, these drugs pose logistical difficulties for most poor countries because it is a high-maintenance therapy.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در پایان این داروها مشکلات لجستیکی برای اغلب کشورهای فقیر ایجاد می کنند چون این یک روش درمان با کیفیت بالا است
[ترجمه گوگل]در نهایت، با این حال، این داروها برای بسیاری از کشورهای فقیر مشکلاتی در زمینه لجستیک ایجاد می کند، زیرا درمان با نگهداری بالا است
[ترجمه گوگل]در نهایت، با این حال، این داروها برای بسیاری از کشورهای فقیر مشکلاتی در زمینه لجستیک ایجاد می کند، زیرا درمان با نگهداری بالا است
6. Logistical problems of corporations operating outside their home countries increase this dependence.
[ترجمه ترگمان]مشکلات logistical شرکت های فعال در خارج از کشورهای زادگاهشان، این وابستگی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]مشکلات لجستیک شرکتهایی که خارج از کشورهای خود مستقر هستند، این وابستگی را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]مشکلات لجستیک شرکتهایی که خارج از کشورهای خود مستقر هستند، این وابستگی را افزایش می دهند
7. Logistical difficulties, combined with environmental concerns, rule out the prospect of burning it off.
[ترجمه ترگمان]مشکلات logistical، همراه با نگرانی های محیطی، چشم انداز شعله ور شدن آن را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]مشکلات حمل و نقل، همراه با نگرانی های زیست محیطی، چشم پوشی از سوختن آن را رد می کنند
[ترجمه گوگل]مشکلات حمل و نقل، همراه با نگرانی های زیست محیطی، چشم پوشی از سوختن آن را رد می کنند
8. More generally, the logistical strengths that the Dole campaign had counted on began to come good.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، قدرت تدارکاتی که کمپین Dole روی آن حساب کرده بود شروع به خوب شدن کرد
[ترجمه گوگل]به طور کلی، نیروهای تدارکاتی که کمپین داول به شمار آورده بود، به خوبی پیش رفت
[ترجمه گوگل]به طور کلی، نیروهای تدارکاتی که کمپین داول به شمار آورده بود، به خوبی پیش رفت
9. I submit that there are logistical, financial, and indeed ethical questions to be addressed first.
[ترجمه ترگمان]من تسلیم می شوم که مسائل لجستیکی، مالی و در واقع پرسش های اخلاقی هستند که باید ابتدا مورد توجه قرار گیرند
[ترجمه گوگل]من می گویم که اولویت های تدارکاتی، مالی و حقیقی اخلاقی وجود دارد
[ترجمه گوگل]من می گویم که اولویت های تدارکاتی، مالی و حقیقی اخلاقی وجود دارد
10. It is through the logistical process that materials flow into the vast manufacturing capacity of an industrial nation and products are distributed through marketing channels to consumers.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند از طریق فرآیند لجستیکی است که مواد وارد ظرفیت تولید وسیع یک کشور صنعتی می شود و محصولات از طریق کانال های بازاریابی به مصرف کنندگان توزیع می شوند
[ترجمه گوگل]از طریق فرایند تدارکاتی که مواد به ظرفیت تولید گسترده یک ملت صنعتی جریان می یابد و محصولات از طریق کانال های بازاریابی به مصرف کنندگان توزیع می شوند
[ترجمه گوگل]از طریق فرایند تدارکاتی که مواد به ظرفیت تولید گسترده یک ملت صنعتی جریان می یابد و محصولات از طریق کانال های بازاریابی به مصرف کنندگان توزیع می شوند
11. In reverse logistical activities, reverse logistics based on return goods from customer covers large percent.
[ترجمه ترگمان]در فعالیت های لجستیکی معکوس، تدارکات معکوس براساس کالاهای بازگشت از مشتری، درصد زیادی را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]در فعالیت های منطقی معکوس، تدارکات معکوس بر اساس کالاهای بازگشت از مشتری، درصد زیادی را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]در فعالیت های منطقی معکوس، تدارکات معکوس بر اساس کالاهای بازگشت از مشتری، درصد زیادی را پوشش می دهد
12. Even as you grapple with the logistical and psychological stress of eldercare, there will be moments when you find yourself on the "blessing path. "
[ترجمه ترگمان]حتی وقتی با استرس روحی و روانی of دست و پنجه نرم می کنید، لحظاتی وجود خواهد داشت که شما خود را در مسیر \"موهبت\" پیدا می کنید
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که شما با تنش تدارکات و روانشناختی مراقبت از والدین روبرو میشوید، وقتی شما خود را در مسیر برکت قرار می دهید، لحظاتی وجود دارد '
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که شما با تنش تدارکات و روانشناختی مراقبت از والدین روبرو میشوید، وقتی شما خود را در مسیر برکت قرار می دهید، لحظاتی وجود دارد '
13. Robbed of its logistical base, the PKK fell into decline.
[ترجمه ترگمان]ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک ک
[ترجمه گوگل]پ ک ک از پایه لجستیکی آن ربوده شد، PKK سقوط کرد
[ترجمه گوگل]پ ک ک از پایه لجستیکی آن ربوده شد، PKK سقوط کرد
14. The logistical interlinking of individual machines and entire fleets of machines using smart software is playing an increasingly important part.
[ترجمه ترگمان]پیوندهای لجستیک ماشین ها و fleets دستگاه ها با استفاده از نرم افزار هوشمند نقش بسیار مهمی ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]پیوند لجستیکی ماشین های فردی و کل ناوگان ماشین آلات با استفاده از نرم افزار هوشمند، بخش مهمی از آن را بازی می کند
[ترجمه گوگل]پیوند لجستیکی ماشین های فردی و کل ناوگان ماشین آلات با استفاده از نرم افزار هوشمند، بخش مهمی از آن را بازی می کند
15. Professionnal logistical assistance ensures modern marketing management.
[ترجمه ترگمان]کمک لجستیکی به مدیریت بازاریابی مدرن کمک می کند
[ترجمه گوگل]کمک لجستیکی حرفه ای مدیریت مدرن بازاریابی را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]کمک لجستیکی حرفه ای مدیریت مدرن بازاریابی را تضمین می کند
پیشنهاد کاربران
=logistic
تدارکاتی، پشتیبانی
تدارکاتی، پشتیبانی
راهبردی
لجستیک
لجستیک
کلمات دیگر: