کلمه جو
صفحه اصلی

postgraduate


وابسته به تحصیلات پس از لیسانس، وابسته به آموزش کارشناسی ارشد یا دکتری، وابسته به تحصیلات فوق لیسانس، دانش اموخته

انگلیسی به فارسی

وابسته به تحصیلات فوق لیسانس، دانش اموخته


کارشناسی ارشد، دانش اموخته، وابسته به تحصیلات فوق لیسانس


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, relating to, or engaged in advanced work or study after graduation from a college, university, or the like.
اسم ( noun )
• : تعریف: someone who pursues advanced research or study after graduation.

• student who has completed a bachelor's degree; research done after a bachelor's degree
following the bachelor's degree
a postgraduate is a student with a first degree who is studying or doing research at a more advanced level.
postgraduate work or research is done by a student who has a first degree and is studying or doing research at a higher level.

جملات نمونه

1. I didn't put down that I had postgraduate degree.
[ترجمه سعید راد] ( در فرم ) ننوشتم که تحصیلات تکمیلی دارم.
[ترجمه ترگمان]من چیزی نگفتم که درجه یک داشته باشم
[ترجمه گوگل]من نمیدانستم که مدرک کارشناسی ارشد دارم

2. The self-catering flats are usually reserved for postgraduate students.
[ترجمه ترگمان]آپارتمان های خود - تهیه غذا معمولا برای دانشجویان کارشناسی ارشد رزرو می شوند
[ترجمه گوگل]آپارتمان های خودخوری معمولا برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی است

3. Dr Hoffman did his postgraduate work at Leicester University.
[ترجمه ترگمان]دکتر هافمن کار کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه لس تر انجام داد
[ترجمه گوگل]دکتر هافمن کار فوق لیسانس خود را در دانشگاه لستر انجام داد

4. He did his postgraduate work in Sociology.
[ترجمه ترگمان]او در رشته جامعه شناسی کار خود را انجام داد
[ترجمه گوگل]او کارشناسی ارشد خود را در جامعه شناسی انجام داد

5. She's doing a postgraduate course in women's studies.
[ترجمه ترگمان]او در مطالعات زنان دوره کارشناسی ارشد خود را انجام می دهد
[ترجمه گوگل]او در دوران تحصیلات تکمیلی تحصیلات خود را انجام می دهد

6. The University has a well-established tradition of welcoming postgraduate students from overseas.
[ترجمه ترگمان]دانشگاه سنت well برای خوش آمدگویی به دانشجویان کارشناسی ارشد در خارج از کشور دارد
[ترجمه گوگل]دانشگاه دارای یک سنت معتبر استقبال دانشجویان تحصیلات تکمیلی از خارج از کشور است

7. Far too many postgraduate students never finish their projects once begun.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانشجویان مقطع تحصیلات هرگز شروع به اتمام پروژه های خود نمی کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان تحصیلات تکمیلی هرگز پروژه های خود را پس از شروع به پایان نرسانند

8. Currently there are approximately 230 postgraduate students registered in the Faculty.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر حدود ۲۳۰ دانشجوی کارشناسی ارشد در این دانشکده ثبت نام کرده اند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر حدود 230 دانشجوی کارشناسی ارشد در دانشکده ثبت شده اند

9. Although organised on a departmental basis, postgraduate study within the Faculty is not confined to disciplinary boundaries.
[ترجمه ترگمان]اگرچه سازمان دهی بر پایه یک دپارتمان، تحصیلات تکمیلی در داخل دانشکده به مرزه ای انضباطی محدود نمی شود
[ترجمه گوگل]گرچه در رشته های مختلف سازمان یافته است، تحصیلات تکمیلی در دانشکده محدود به مرزهای انضباطی نیست

10. For those who go on to read postgraduate studies, there is the further problem of publishing any research findings.
[ترجمه ترگمان]برای کسانی که مطالعات کارشناسی ارشد خواندن را ادامه می دهند، مشکل بعدی انتشار یافته های تحقیق وجود دارد
[ترجمه گوگل]برای کسانی که به مطالعه در زمینه تحصیلات تکمیلی ادامه می دهند، مشکل بیشتری در انتشار هر یافته پژوهشی وجود دارد

11. Undergraduate and postgraduate students will also find papers worth reading.
[ترجمه ترگمان]دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا نیز مدارکی را پیدا خواهند کرد که ارزش خواندن داشته باشند
[ترجمه گوگل]دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد نیز مقاله هایی را که ارزش خواندن دارند، پیدا خواهند کرد

12. The most successful postgraduate course in terms of both applicants and admissions was the MPhil in Publishing Studies.
[ترجمه ترگمان]مهم ترین دوره تحصیلات تکمیلی از نظر هر دو متقاضی و پذیرش، the مطالعات مربوط به نشر بود
[ترجمه گوگل]موفق ترین مدرک کارشناسی ارشد در زمینه هر دو متقاضی و پذیرش، MPhil در انتشارات مطالعات بود

13. The series encourages contributions from postgraduate students as well as established researchers.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه مقالات دانشجویان کارشناسی ارشد و همچنین محققان را تشویق می کند
[ترجمه گوگل]این سری از مشارکت دانشجویان تحصیلات تکمیلی و همچنین محققان تاسیس شده است

14. Professional development and postgraduate training in primary health care could be a useful adjunct in improving quality.
[ترجمه ترگمان]توسعه حرفه ای و آموزش عالی در بخش مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند یک بخش مفید در بهبود کیفیت باشد
[ترجمه گوگل]توسعه حرفه ای و آموزش کارشناسی ارشد در مراقبت های بهداشتی اولیه می تواند مفید در بهبود کیفیت باشد

پیشنهاد کاربران

تحصیلات تکمیلی

کارشناسی ارشد

ارشد، ، ، بالاتر از لیسانس

بعد از فوق لیسانس
تحصیلات تکمیلی
. Ph. D
دکترای تخصصی

دکترای روانشناسی بالینی

فوق دیپلم

دوره ای که پس از مدرک کارشناسی بگذرونیم . یه دوره یه ساله یا دو ساله ، که فوق لیسانس حساب نمیشه .

اسم :

undergraduate ::: دانشجوی کارشناسی

graduate :::: فارغ التحصیل

postgraduate ::: دانشجوی تحصیلات تکمیلی


صفت :

undergraduate :::: کارشناسی

graduate :::: تحصیلات تکمیلی

postgraduate ::: تحصیلات تکمیلی



postgraduate = graduate student
دانشجو تحصیلات تکمیلی



Undergraduate دانشجوی لیسانس n, adj
Graduate فارغ التحصیل لیسانس n, adj, v
Postgraduate دانشجوی فوق لیسانس n, adj
PhD student دانشجوی دکترا

بعد از دوره لیسانس

postgraduate= post graduate

post = پس / بعد
graduate= فارق التحصیل شدن ( گرفتن لیسانس )

postgraduate = تحصیلات تکمیلی ( فوق لیسانس و دکترا )


کلمات دیگر: