1. the revolver discharged by itself
هفت تیر خود به خود در رفت.
2. a loaded revolver
هفت تیر پر
3. she popped her revolver twice
دوبار هفت تیر خود را آتش کرد.
4. as he ran, his revolver jogged against his hip
همانطور که می دوید هفت تیرش روی باسنش بالا و پایین می جهید.
5. A revolver is the only way to stop a mad dog.
[ترجمه ترگمان]یه هفت تیر تنها راهیه که میشه جلوی یه سگ عصبانی رو گرفت
[ترجمه گوگل]یک رولوررو تنها راه متوقف کردن یک سگ گنده است
6. The revolver was loaded with only one bullet.
[ترجمه ترگمان]هفت تیر تنها یک گلوله بود
[ترجمه گوگل]این بازی با یک گلوله بارگیری شد
7. The man produced a revolver from his pocket.
[ترجمه ترگمان]مرد هفت تیر را از جیبش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]این مرد یک جرعه از جیبش تولید کرد
8. She aimed a revolver at me.
[ترجمه ترگمان]او یک هفت تیر به طرف من نشانه رفته بود
[ترجمه گوگل]او به من هدیه داد
9. She drew a revolver on me.
[ترجمه ترگمان]او یک هفت تیر به من داد
[ترجمه گوگل]او به من احتیاج داشت
10. Renwick saw the businesslike nose of a revolver just showing from under the coat's folds. Hop in.
[ترجمه ترگمان]او بینی زیادی را دید که از زیر چین های لباسش نمایان شده بود بپر بالا
[ترجمه گوگل]رنویک بینی کاری که از یک رولور انجام داد، فقط از زیر کت و شلوار نشان داد هپ در
11. A Feldwebel passed me with a drawn revolver.
[ترجمه ترگمان]یکی از آن ها با هفت تیر به طرف من آمد
[ترجمه گوگل]یک Feldwebel با یک پیچ گوشتی کشیده شد
12. He drew out the heavy Colt revolver.
[ترجمه ترگمان]هفت تیر سنگین و سنگین را بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او ریولر سنگین کولت را برداشت
13. Gripping the butt of the revolver, he scrambled to his feet and pushed himself forward.
[ترجمه ترگمان]در حالی که مشت هفت تیر را در دست می فشرد، از جایش بلند شد و خود را به جلو هل داد
[ترجمه گوگل]با دست انداختن لگن قایقرانی، او به پایش حمله کرد و خود را به جلو سوق داد
14. She took the revolver, the bullets and her coat to wrap them in, and began to walk towards the woods.
[ترجمه ترگمان]او هفت تیر را برداشت، گلوله ها و کتش را برداشت تا آن ها را جمع و جور کند و به طرف جنگل راه افتاد
[ترجمه گوگل]او دستگیره، گلوله و کت خود را برای بسته شدن آنها و شروع به راه رفتن به سمت جنگل
15. I slid the flashy, long-barreled, wooden-gripped revolver back into the black hip holster.
[ترجمه ترگمان]با سرعت بالا و پایین را نگاه کردم، و هفت تیر را از غلاف بیرون کشیدم
[ترجمه گوگل]من زرق و برق دار، قوام دار، حوله چوبی را به عقب بر روی جلوی صندلی چرخدار هل دادم