کلمه جو
صفحه اصلی

justifiably


بطورتوجیه پذیر، چنانکه بتوان توجیه یااثبات نمود، بطورقابل تبرئه

انگلیسی به فارسی

به نحو توجیه پذیری، به طور قابل توجهی، به حق


توجیهی


انگلیسی به انگلیسی

• in a justifiable manner, defensibly

جملات نمونه

1. He was justifiably proud of his achievements.
[ترجمه سمیرا] او به درستی به دستاوردهای خود افتخار میکرد
[ترجمه موسی] او به حق از دستاوردهای خود احساس غرور می کرد.
[ترجمه ترگمان]او به نحو موجهی به دستاوردهای خود افتخار می کرد
[ترجمه گوگل]او به طور قانونی از دستاوردهای خود افتخار می کرد

2. The university can be justifiably proud of its record.
[ترجمه مهدی] این دانشگاه با افتخار میتواند رکوردش را اثبات کند
[ترجمه ترگمان]دانشگاه می تواند به نحو موجهی به سابقه خود افتخار کند
[ترجمه گوگل]این دانشگاه می تواند به طور قانونی از رکورد آن افتخار کند

3. Their record on human rights has been justifiably criticized.
[ترجمه موسی] سوابق آنها در مورد حقوق بشر به طور قابل توجیهی مورد انتقاد قرار گرفته است.
[ترجمه امیرمحمد] سابقه انها در حقوق بشر به طور موجه ایی ( قابل توجیهی ) مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]سابقه آن ها در زمینه حقوق بشر به نحو موجهی مورد انتقاد قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]رکورد آنها در باره حقوق بشر مورد انتقاد قرار گرفته است

4. Although justifiably most famous for the coast path there are plenty of other outdoor activities to enjoy in Pembrokeshire.
[ترجمه ترگمان]اگر چه به طور قابل توجهی معروف به مسیر ساحلی است، فعالیت های فضای باز دیگر برای لذت بردن در Pembrokeshire وجود دارد
[ترجمه گوگل]اگر چه به طور قابل توجهی مشهور برای مسیر ساحل بسیاری از فعالیت های دیگر در فضای باز برای لذت بردن از در Pembrokeshire وجود دارد

5. At least this time he could justifiably claim to be doing so in a higher cause than that of his own political survival.
[ترجمه ترگمان]حداقل این بار می توانست ادعا کند که این کار را به دلیل برتری سیاسی خود انجام می دهد
[ترجمه گوگل]حداقل این بار او می تواند به طور صحیح ادعا کند که این کار را در علت بالایی انجام می دهد تا اینکه از بقای سیاسی خود بهره بگیرد

6. The prevalent analyses of causation seem justifiably only to allow events and possibly agents as causes.
[ترجمه ترگمان]تحلیل های رایج علیت تنها برای اجازه دادن به رویدادها و احتمالا عوامل به عنوان عوامل به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل شایع علیت به لحاظ قانونی تنها به وقوع حوادث و احتمالا عوامل به عنوان علل امکان پذیر است

7. Noisy environment Quite justifiably, hospitals have been labelled as noisy environments.
[ترجمه ترگمان]محیط شلوغ و پر سر و صدا کاملا محتمل است، بیمارستان ها به عنوان محیط های پر سر و صدا برچسب زده شده اند
[ترجمه گوگل]محیط پر سر و صدا کاملا شایسته است، بیمارستان ها به عنوان محیط پر سر و صدا نامگذاری شده اند

8. They loved talking about themselves and were justifiably proud of their expertise.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوست داشتند درباره خودشان صحبت کنند و به طور حتم به تخصص خود افتخار می کردند
[ترجمه گوگل]آنها دوست داشتند درباره خود صحبت کنند و از تخصصشان به طور قانع کننده ای افتخار می کردند

9. Surrey ambulance staff have always been justifiably proud of their quality of delivery to the community.
[ترجمه ترگمان]کارکنان آمبولانس ساری همیشه به شکل قابل توجهی به کیفیت تحویل آن ها به جامعه افتخار می کنند
[ترجمه گوگل]کارکنان آمبولانس Surrey همواره به طور قانونی به کیفیت کیفیت تحویل به جامعه افتخار می کنند

10. The company and employees should be justifiably proud to demonstrate their skills and sense of purpose at any time.
[ترجمه ترگمان]شرکت و کارمندان باید به نحو موجهی برای نشان دادن مهارت ها و حس هدف خود در هر زمانی بسیار مغرور باشند
[ترجمه گوگل]این شرکت و کارکنان باید به طور قانع کننده افتخار کنند که مهارت ها و اهداف خود را در هر زمان نشان دهند

11. The reader may justifiably feel uneasy with all this.
[ترجمه ترگمان]خواننده ممکن است از این همه ناراحت باشد
[ترجمه گوگل]خواننده ممکن است با این موضوع کاملا توجیه پذیر باشد

12. Voice over Hay's booksellers justifiably boast that they cater for all tastes.
[ترجمه ترگمان]صدای همه کسانی که به آن ها تعلق داشتند، بر سر زبان ها انداخته بودند که آن ها همه سلیقه خود را حفظ کرده اند
[ترجمه گوگل]صدای بیش از کتابفروشی ها به طور صریح قابل ملاحظه است که آنها را برای همه سلیقه ها آماده می کند

13. Soll is justifiably proud of its enormous sporting and leisure complex.
[ترجمه ترگمان]soll به طور حتم به فعالیت های عظیم ورزشی و اوقات فراغت خود افتخار می کند
[ترجمه گوگل]Soll به طور قابل ملاحظه ای از مجتمع ورزشی و فراغت عظیم خود افتخار می کند

14. Journalists and economists justifiably bemoan the obscene compensation packages awarded to corporate officers.
[ترجمه ترگمان]روزنامه نگاران و اقتصاددانان به نحو موجهی بسته های غرامت مستهجن که به افسران شرکت داده می شود را لغو می کنند
[ترجمه گوگل]روزنامه نگاران و اقتصاددانان به طور قانونی از بسته های جبران خسارت مالی که به مأمورین شرکت های دولتی اعطا می شود، احترام می گذارند

15. He was justifiably proud of this splendid work which he rightly considered to be his main literary achievement.
[ترجمه ترگمان]او به نحو موجهی به این کار باشکوه که بحق آن را به عنوان دستاورد ادبی اصلی خود در نظر گرفته بود افتخار می کرد
[ترجمه گوگل]او به طور قانونی به این کار پر زرق و برق افتخار می کرد که او به درستی به عنوان دستاورد اصلی ادبیاش شناخته شده بود

پیشنهاد کاربران

قابل توجیه

به درستی
به شکلی توجیه پذیر

به طور موجه

به طور قابل تصدیق، به طور قابل تبرئه، به طور توجیه پذیر ، بصورت قابل توجیه ، به طور موجه، به حق، به درستی

قاعدتا

به طور قابل توجیهی ، به طور موجه ، قابل توجیه


کلمات دیگر: