کلمه جو
صفحه اصلی

instigated

انگلیسی به انگلیسی

• incited, agitated, excited, inflamed, provoked, roused

جملات نمونه

1. he instigated others to rebellion
او دیگران را تحریک به شورش کرد.

پیشنهاد کاربران

برانگیخته، تحریک/ وادار شده، مجبور


کلمات دیگر: