خانواده سلطنتی
royal family
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• king and queen and their relatives, ruling family of a kingdom
جملات نمونه
1. The divorce was a disgrace to the royal family.
[ترجمه ترگمان]طلاق مایه رسوایی خانواده سلطنتی بود
[ترجمه گوگل]طلاق یک خانواده سلطنتی بود
[ترجمه گوگل]طلاق یک خانواده سلطنتی بود
2. The royal family is insulated from many of the difficulties faced by ordinary people.
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلاتی که مردم عادی با آن مواجه هستند، عایق شده است
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلات مواجهه با مردم عادی است
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلات مواجهه با مردم عادی است
3. He descended from a royal family.
[ترجمه ترگمان]اون از یه خانواده سلطنتی اومده پایین
[ترجمه گوگل]او از یک خانواده سلطنتی فرود آمد
[ترجمه گوگل]او از یک خانواده سلطنتی فرود آمد
4. The House of Windsor is the British royal family.
[ترجمه ترگمان]خاندان ویندسور، خانواده سلطنتی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]خانه ویندزور خانواده سلطنتی بریتانیا است
[ترجمه گوگل]خانه ویندزور خانواده سلطنتی بریتانیا است
5. Some of the royal family of Spain are resident in Portugal.
[ترجمه ترگمان]برخی از خاندان سلطنتی اسپانیا مقیم پرتغال هستند
[ترجمه گوگل]برخی از خانواده سلطنتی اسپانیا ساکن در پرتغال هستند
[ترجمه گوگل]برخی از خانواده سلطنتی اسپانیا ساکن در پرتغال هستند
6. There's a plethora of books about the royal family.
[ترجمه ترگمان]تعداد زیادی کتاب در مورد خانواده سلطنتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی کتاب در مورد خانواده سلطنتی وجود دارد
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی کتاب در مورد خانواده سلطنتی وجود دارد
7. Windsor is open to visitors when the Royal Family is not in residence.
[ترجمه ترگمان]وقتی خانواده سلطنتی در محل اقامت نیست، Windsor پذیرای بازدیدکنندگان است
[ترجمه گوگل]وقتی خانواده سلطنتی در محل اقامت نیستند، ویندزور برای بازدیدکنندگان باز است
[ترجمه گوگل]وقتی خانواده سلطنتی در محل اقامت نیستند، ویندزور برای بازدیدکنندگان باز است
8. His father's distantly related to the Royal family.
[ترجمه ترگمان]پدرش با خانواده سلطنتی خویشاوند است
[ترجمه گوگل]پدرش به دور از خانواده سلطنتی بود
[ترجمه گوگل]پدرش به دور از خانواده سلطنتی بود
9. Many complained that the Royal Family had failed to move with the times.
[ترجمه ترگمان]بسیاری شکایت داشتند که خانواده سلطنتی نتوانسته اند با این زمان حرکت کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها شکایت کردند که خانواده سلطنتی با زمانهایشان شکست خورده بودند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها شکایت کردند که خانواده سلطنتی با زمانهایشان شکست خورده بودند
10. Young Italians follow football like we follow the royal family.
[ترجمه ترگمان]ایتالیایی ها از فوتبال تبعیت می کنند مثل اینکه ما از خانواده سلطنتی پیروی می کنیم
[ترجمه گوگل]ایتالیایی های جوان فوتبال را دنبال می کنند مانند ما از خانواده سلطنتی پیروی می کنیم
[ترجمه گوگل]ایتالیایی های جوان فوتبال را دنبال می کنند مانند ما از خانواده سلطنتی پیروی می کنیم
11. The Royal Family must now rethink its attitude to marriage.
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی اکنون باید درباره نگرش خود نسبت به ازدواج تجدید نظر کنند
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی باید به نگرش خود در مورد ازدواج فکر کنند
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی باید به نگرش خود در مورد ازدواج فکر کنند
12. Carlo has an absolute fixation with the royal family.
[ترجمه ترگمان]کارلو یک تثبیت مطلق با خانواده سلطنتی دارد
[ترجمه گوگل]کارلو با خانواده سلطنتی فتحی مطلق دارد
[ترجمه گوگل]کارلو با خانواده سلطنتی فتحی مطلق دارد
13. Is the royal family on the way out?
[ترجمه ترگمان]آیا خانواده سلطنتی در راه خروج هستند؟
[ترجمه گوگل]آیا خانواده سلطنتی در راه است؟
[ترجمه گوگل]آیا خانواده سلطنتی در راه است؟
14. She made some disparaging remarks about the royal family.
[ترجمه ترگمان]او برخی سخنان اهانت آمیز را درباره خانواده سلطنتی ایراد کرد
[ترجمه گوگل]او برخی از اظهارات ناخوشایند را در مورد خانواده سلطنتی ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]او برخی از اظهارات ناخوشایند را در مورد خانواده سلطنتی ایجاد کرد
پیشنهاد کاربران
خانواده ى سلطنتی
خاندان سلطنتی
دودمان همایونی
کلمات دیگر: