با عظمت، شاهانه
majestically
با عظمت، شاهانه
انگلیسی به انگلیسی
• regally, royally, grandly
جملات نمونه
1. Fuji is a majestically beautiful mountain.
[ترجمه ترگمان]کوه فوجی یک کوه زیبا و باشکوه است
[ترجمه گوگل]فوجی یک کوه عالی است
[ترجمه گوگل]فوجی یک کوه عالی است
2. The cliffs rise majestically from the ocean.
[ترجمه ترگمان]صخره ها با شکوه و جلال از اقیانوس بالا می ایند
[ترجمه گوگل]صخره ها از اقیانوس به شدت افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]صخره ها از اقیانوس به شدت افزایش می یابد
3. The bridge rose majestically into the air.
[ترجمه ترگمان]پل با شکوه و جلال در هوا بلند شد
[ترجمه گوگل]این پل به شدت به هوا پرتاب شد
[ترجمه گوگل]این پل به شدت به هوا پرتاب شد
4. The white cliffs rise majestically from the sea.
[ترجمه ترگمان]صخره های سفید با شکوه و جلال از دریا بالا می آیند
[ترجمه گوگل]صخره های سفید از دریا بزرگ می شوند
[ترجمه گوگل]صخره های سفید از دریا بزرگ می شوند
5. She strode majestically through the palace.
[ترجمه ترگمان]با شکوه و جلال تمام وارد کاخ شد
[ترجمه گوگل]او از طریق کاخ به شکلی عالی رفت
[ترجمه گوگل]او از طریق کاخ به شکلی عالی رفت
6. How majestically he stands on one foot in the roiling surf as the tide flows in.
[ترجمه ترگمان]چقدر با شکوه است که در یک پایش در موج سواری در حال جریان است، چون جزر و مد دریا جاری می شود
[ترجمه گوگل]چقدر عالی به نظر می رسد که در حال حرکت است
[ترجمه گوگل]چقدر عالی به نظر می رسد که در حال حرکت است
7. Jennifer and Megan stood, majestically, like storied princesses, and Janie followed.
[ترجمه ترگمان]جنیفر و مگان با وقار تمام ایستاده بودند، با شکوه، مثل یک شاهزاده خانم، و جینی نیز به دنبال او روان بودند
[ترجمه گوگل]جنیفر و مگان ایستاده بودند، با شکوه، مانند شاهزاده خانم های بزرگ، و جنی دنبال شد
[ترجمه گوگل]جنیفر و مگان ایستاده بودند، با شکوه، مانند شاهزاده خانم های بزرگ، و جنی دنبال شد
8. Towering snowcapped peaks rise majestically.
[ترجمه ترگمان]قله های برف پوش را با شکوه بالا برد
[ترجمه گوگل]قله های برجسته برفی افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]قله های برجسته برفی افزایش می یابد
9. A long French liner slipped majestically by with a mixture of European and Asian faces staring curiously from the decks.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی فرانسوی بلند فرانسوی با مخلوطی از اروپایی و آسیایی که با کنجکاوی از عرشه به بیرون خیره شده بودند
[ترجمه گوگل]یک خط طولانی فرانسه، با مخلوطی از چهره های اروپایی و آسیایی که از روی عرشه کنجکاو شده اند، به شدت از بین رفت
[ترجمه گوگل]یک خط طولانی فرانسه، با مخلوطی از چهره های اروپایی و آسیایی که از روی عرشه کنجکاو شده اند، به شدت از بین رفت
10. Wearing his scarlet flannel pad, he rolled majestically down the chute to the quay and everybody laughed and cheered.
[ترجمه ترگمان]پس از پوشیدن لباس فلانل ارغوانی، با جلال و جلال خود را به اسکله رساند و همه خندیدند و هورا کشیدند
[ترجمه گوگل]با استفاده از پد فلانل قرمز رنگ او، به شدت به طرف چوبه به دره رانده شد و همه خندیدند و تشویق کردند
[ترجمه گوگل]با استفاده از پد فلانل قرمز رنگ او، به شدت به طرف چوبه به دره رانده شد و همه خندیدند و تشویق کردند
11. The Majestically - holding Sphinx : A View on " My Ah Q "
[ترجمه ترگمان]مجسمه ابوالهول holding: یک نمایش در فیلم \"آه Q\"
[ترجمه گوگل]Majestically - برگزاری Sphinx: نمایش در My Ah Q
[ترجمه گوگل]Majestically - برگزاری Sphinx: نمایش در My Ah Q
12. The Empress Hotel majestically overlooks Victoria's inner harbour.
[ترجمه ترگمان]هتل ملکه با شکوه بر بندرگاه درونی ویکتوریا مشرف است
[ترجمه گوگل]هتل مهاجر باستان به سمت بندر داخلی ویکتوریا افتخار میکند
[ترجمه گوگل]هتل مهاجر باستان به سمت بندر داخلی ویکتوریا افتخار میکند
13. When morning came, the sun rose majestically over a calm sea.
[ترجمه ترگمان]وقتی صبح فرا رسید، خورشید بر روی دریای آرام ظاهر شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که صبح می آمد، خورشید به شدت بر روی یک دریا آرام در حال رشد بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که صبح می آمد، خورشید به شدت بر روی یک دریا آرام در حال رشد بود
14. When the corner came in, he caught it majestically.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن گوشه رسید، با جلال و جلال آن را گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که گوشه وارد شد، او آن را به شدت گرفت
[ترجمه گوگل]هنگامی که گوشه وارد شد، او آن را به شدت گرفت
15. She rose majestically to her feet.
[ترجمه ترگمان]با وقار تمام از جا برخاست
[ترجمه گوگل]او به شدت به پاهای خود رسید
[ترجمه گوگل]او به شدت به پاهای خود رسید
پیشنهاد کاربران
۱. شریفانه
۲. عزتمندانه
۳. شاهانه
۴. شکوهمندانه
۵. به طور سلطنتی
۲. عزتمندانه
۳. شاهانه
۴. شکوهمندانه
۵. به طور سلطنتی
کلمات دیگر: