استخرها، استخر، حوض، برکه، مخزن، ائتلاف، تصحیلات اشتراکی، ابگیر، چاله اب، کولاب، اب انبار، ائتلاف چند شرکت با یك دیگر، دسته زبده و کار ازموده، ائتلاف کردن، شریک شدن، باهم اتحاد کردن
pools
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• (united kingdom) systematized form of gambling carried out by mail involving the prediction of the outcome of soccer games
جملات نمونه
1. the pools (or football pools)
(انگلیس) شرط بندی روی مسابقات فوتبال
2. we have other pools of money too
ذخایر پولی دیگری هم داریم.
3. in iran most houses have pools
در ایران اکثر خانه ها حوض دارند.
4. a park equipped with three swimming pools
پارکی دارای سه استخر شنا
5. After the rainstorm, there were pools on the roads.
[ترجمه ترگمان]بعد از باران، برکه های آب در جاده وجود داشت
[ترجمه گوگل]پس از بارش باران، استخرها در جاده ها وجود داشت
[ترجمه گوگل]پس از بارش باران، استخرها در جاده ها وجود داشت
6. Swimming pools usually come under 'leisure centres' in the telephone directory.
[ترجمه ترگمان]استخرهای شنا معمولا تحت مراکز تفریحی در شاخه تلفنی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]استخرهای شنا معمولا در 'مراکز تفریحی' در دایرکتوری تلفن قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]استخرهای شنا معمولا در 'مراکز تفریحی' در دایرکتوری تلفن قرار می گیرند
7. There were pools of water in the holes in the road.
[ترجمه ترگمان]چاله های آب در جاده دیده می شد
[ترجمه گوگل]سطوح آب در سوراخهای جاده وجود دارد
[ترجمه گوگل]سطوح آب در سوراخهای جاده وجود دارد
8. There were coloured candles which had spread pools of wax on the furniture.
[ترجمه ترگمان]در آنجا شمع های رنگین دیده می شدند که برکه های زیادی از موم بر روی مبل ها گسترده بودند
[ترجمه گوگل]شمع های رنگی وجود داشت که روی موم بطری های موم قرار داشت
[ترجمه گوگل]شمع های رنگی وجود داشت که روی موم بطری های موم قرار داشت
9. We looked for crabs in the rock pools along the seashore.
[ترجمه ترگمان]ما دنبال خرچنگ در برکه های صخره در کنار ساحل دریا بودیم
[ترجمه گوگل]ما خرچنگ ها را در استخرهای سنگ در امتداد ساحل دریا جستجو کردیم
[ترجمه گوگل]ما خرچنگ ها را در استخرهای سنگ در امتداد ساحل دریا جستجو کردیم
10. The odds of winning the pools are about one in 20 million.
[ترجمه ترگمان]شانس برنده شدن این استخرها در حدود ۲۰ میلیون نفر است
[ترجمه گوگل]شانس برنده شدن در استخرها حدود یک میلیون و 200 هزار نفر است
[ترجمه گوگل]شانس برنده شدن در استخرها حدود یک میلیون و 200 هزار نفر است
11. The children waded in the shallow rock pools.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در آبگیرهای کم عمق آب می رفتند
[ترجمه گوگل]بچه ها در استخرهای کم عمق نفوذ کردند
[ترجمه گوگل]بچه ها در استخرهای کم عمق نفوذ کردند
12. Children were looking for crabs in the rock pools.
[ترجمه ترگمان]بچه ها دنبال خرچنگ در برکه های سنگ بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها به دنبال خرچنگ در استخرهای سنگ بودند
[ترجمه گوگل]بچه ها به دنبال خرچنگ در استخرهای سنگ بودند
13. There are only 60 swimming pools in the entire country.
[ترجمه ترگمان]تنها ۶۰ استخر فعال در کل کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کل کشور تنها 60 استخر شنا وجود دارد
[ترجمه گوگل]در کل کشور تنها 60 استخر شنا وجود دارد
14. There were pools of blood and gore on the pavement.
[ترجمه ترگمان]چاله های خون و خون روی سنگفرش دیده می شد
[ترجمه گوگل]سطوح خون و گور روی پیاده رو وجود داشت
[ترجمه گوگل]سطوح خون و گور روی پیاده رو وجود داشت
15. She mopped up the pools of water on the bathroom floor.
[ترجمه ترگمان]چاله های آب روی کف حمام را پاک کرد
[ترجمه گوگل]او آبهای سطحی آب حمام را برداشت
[ترجمه گوگل]او آبهای سطحی آب حمام را برداشت
پیشنهاد کاربران
شرطبندیها
حوض ها
شرط بندی در فوتبال
کلمات دیگر: