1. forgiveness comes after true penitence
بخشش پس از توبه ی واقعی می آید.
2. god's forgiveness of our sins
گذشت خداوند از گناهان ما
3. to beg forgiveness
تقاضای بخشش کردن
4. he craved our forgiveness
او از ما استدعای بخشش کرد.
5. she invoked their forgiveness
او از آنها تقاضای بخشش کرد.
6. to sue for forgiveness
استدعای بخشش کردن
7. christ taught kindness and forgiveness
عیسی مهربانی و بخشندگی را تعلیم می داد.
8. we ask for your forgiveness
از شما طلب بخشش می کنیم.
9. he went down on his knees and asked for forgiveness
او زانو زد و تقاضای عفو کرد.
10. Black is the darkest betrayal, forgiveness Who Loved the pain.
[ترجمه ترگمان]بلک تاریک ترین خیانت و بخشش - ه که درد رو دوست داشت
[ترجمه گوگل]سیاه ترین تاریک ترین خیانت است، بخشش کسی که درد را دوست دارد
11. Repent and ask God's forgiveness.
[ترجمه ترگمان]توبه کن و از خدا طلب بخشش کن
[ترجمه گوگل]توبه کنید و از بخشش خدا بپرسید
12. The thief sought forgiveness for his guilty acts.
[ترجمه ترگمان]دزد به خاطر اعمال guilty مورد عفو قرار گرفت
[ترجمه گوگل]دزد برای بخشش گناه تلاش می کند
13. Do I have your forgiveness?
[ترجمه ترگمان]من بخشش تو رو دارم؟
[ترجمه گوگل]آیا من بخشش را دارم؟
14. They dropped to their knees and begged forgiveness.
[ترجمه ترگمان]زانو زدند و از او پوزش خواست
[ترجمه گوگل]آنها به زانو زدند و خواهان بخشش بودند
15. She searched his face for some sign of forgiveness, but it remained expressionless.
[ترجمه ترگمان]صورتش را به خاطر نشانه ای از بخشش جستجو کرد، اما حالتی بی احساس باقی ماند
[ترجمه گوگل]او چهره اش را برای برخی از معجزۀ آمرزش جستجو کرد، اما بی شک باقی ماند