کلمه جو
صفحه اصلی

physiologically


مطابق علم وظایف الاعضا

انگلیسی به فارسی

مطابق علم وظایف الاعضا


انگلیسی به انگلیسی

• from a physiological point of view (pertaining to the functioning of body parts)
physiologically means relating to the body.

جملات نمونه

1. It is physiologically unsettling to gaze out from a dark patch into a brighter one.
[ترجمه ترگمان]خیلی ناراحت کننده است که از یک لکه تیره به یک نقطه روشن نگاه کنیم
[ترجمه گوگل]از لحاظ فیزیولوژیکی ناخوشایند است که از پچ تاریک به یک روشن تر نگاه کنید

2. Some people are physiologically vulnerable to the ravages of alcoholism; others can take alcohol or leave it.
[ترجمه ترگمان]برخی افراد از لحاظ فیزیولوژیکی نسبت به بیماری اعتیاد به الکل آسیب پذیر هستند؛ برخی دیگر می توانند الکل مصرف کنند یا آن را ترک کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد از لحاظ فیزیولوژیکی در معرض خطر ابتلا به الکل قرار دارند دیگران می توانند الکل مصرف کنند یا آن را ترک کنند

3. Emotions influence us mentally, spiritually, psychologically and physiologically in everyday life. We will gain if we are blessed with positive emotions. We will lose if we are controlled by negative emotions. Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]احساسات، ما را در ذهن، روحی، روانی و فیزیولوژیکی در زندگی روزمره تحت تاثیر قرار می دهند ما در صورتی که احساسات مثبت داشته باشیم به دست خواهیم آورد اگر تحت کنترل احساسات منفی قرار بگیریم، از دست خواهیم داد دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]احساسات ما در ذهن، روحیه، روانشناختی و فیزیولوژیکی در زندگی روزمره تاثیر می گذارند ما به دست آوردیم اگر با عواطف مثبت خوشبخت شویم اگر ما تحت تأثیر احساسات منفی قرار بگیریم، از دست خواهیم افتاد دکتر T P Chia

4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

5. In humans, tubular magnesium, secretion is not important physiologically.
[ترجمه ترگمان]در انسان ها، tubular منیزیم، ترشح منیزیم مهم نیست
[ترجمه گوگل]در انسان، منیزیوم لوله ای، ترشح از نظر فیزیولوژیکی مهم نیست

6. Her book concluded that continence was both physiologically and morally essential for the fit reproduction of the race.
[ترجمه ترگمان]کتاب وی به این نتیجه رسید که از لحاظ فیزیولوژیکی، هم از لحاظ فیزیولوژیکی و هم از لحاظ اخلاقی برای تولید مناسب نژاد ضروری است
[ترجمه گوگل]کتابش به این نتیجه رسید که قیاس از لحاظ فیزیولوژیک و اخلاقی برای بازتولید مناسب نژاد ضروری است

7. Alternatively, by conditioning in a physiologically isotonic saline solution, it can remain at a constant size.
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، از طریق conditioning در یک محلول از لحاظ فیزیولوژیکی، محلول نمک می تواند در یک اندازه ثابت باقی بماند
[ترجمه گوگل]به صورت متناوب، با تهیه یک محلول نمک فسفولیو ایزوتونیک، می توان آن را در اندازه ثابت باقی ماند

8. Rheogram of physiologically based pharmacokinetic model of ciprofloxacin in rats was designed successfully.
[ترجمه ترگمان]Rheogram نمونه دارو بر مبنای فیزیولوژیکی در موش های آزمایشگاهی در موش های صحرایی با موفقیت طراحی شد
[ترجمه گوگل]رئوئوراما از مدل فیزیولوژیکی مبتنی بر فارماکوکینتیک سایپروفلوکساسین در موش صحرایی با موفقیت طراحی شده است

9. Especialy, the melanlin, a physiologically active material and the pharmacy of the Black - bone chicken is summarized.
[ترجمه ترگمان]Especialy، the، یک ماده فعال از لحاظ فیزیولوژیکی و داروخانه جوجه Black به طور خلاصه بیان شده است
[ترجمه گوگل]Especialy، melanlin، مواد فیزیولوژیکی فعال و داروخانه مرغ سیاه استخوان خلاصه شده است

10. Physiologically, older women a thinning of the vaginal walls a corresponding reduction of vaginal fluid.
[ترجمه ترگمان]در این میان زنان مسن تر از نرم کردن دیواره های واژن، کاهش مشابهی از مایع واژینال استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]از نظر فیزیولوژیکی، زنان مسن ترشح دیواره های واژن، کاهش مربوط به مایع واژن است

11. Physiologically, the function of these naris is reflected in the flow of breath in the nostrils.
[ترجمه ترگمان]Physiologically، تابع این naris در جریان تنفس در پره های بینی منعکس می شود
[ترجمه گوگل]از لحاظ فیزیولوژیک، عملکرد این naris در جریان نفس در بینی ها منعکس شده است

12. Monascus has been used ayear. The physiologically active substance that Monascus produced had been researched widely.
[ترجمه ترگمان]از monascus به عنوان ayear استفاده شده است ماده فعال فیزیولوژیکی که monascus تولید می کرد به طور گسترده مورد تحقیق قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]موناسک از سال گذشته استفاده شده است مواد تشکیل دهنده فیزیولوژیکی که تولید موناسکوس به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفتند

13. Females may NOT be physiologically able to reproduce; in particular, older females may be infertile.
[ترجمه ترگمان]زنان نیز ممکن است از لحاظ فیزیولوژیکی قادر به تولید مجدد نباشند؛ به ویژه، زنان مسن تر ممکن است عقیم باشند
[ترجمه گوگل]ممکن است زنان از نظر فیزیولوژیکی قادر به تولید مثل نباشند؛ به ویژه، زنان مسن ممکن است نابارور باشند

14. The constituents of the body are physiologically associated with each other and pathologically influence each other.
[ترجمه ترگمان]اجزای بدن از لحاظ فیزیولوژیکی مرتبط با هم هستند و pathologically بر هم تاثیر می گذارند
[ترجمه گوگل]اجزاء بدن از لحاظ فیزیولوژیکی با یکدیگر ارتباط دارند و آسیب شناختی یکدیگر را تحت تاثیر قرار می دهند

15. This jibes with research showing that women are physiologically and emotionally more sensitive to unsatisfactory relationships.
[ترجمه ترگمان]این jibes با تحقیقات نشان می دهد که زنان از لحاظ فیزیولوژیکی و عاطفی حساسیت بیشتری نسبت به روابط غیر رضایت بخش دارند
[ترجمه گوگل]این تحقیقات نشان می دهد که زنان فیزیولوژیکی و احساسی نسبت به روابط نامطلوب حساس هستند

پیشنهاد کاربران

از لحاظ فیزیکی

از منظر تنکردشناسی


کلمات دیگر: