کلمه جو
صفحه اصلی

dress code

انگلیسی به فارسی

نوع لباس پوشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• binding manner of dress, set of regulations or rules that specify the approved way of dress, imposed standards of dress (such as in an office, school, etc.)

جملات نمونه

1. There is a strict dress code: no trainers or jeans.
[ترجمه ترگمان]یک کد ویژه لباس وجود دارد: هیچ مربی یا شلوار جین وجود ندارد
[ترجمه گوگل]یک لباس لباس سخت وجود دارد: هیچ مربی یا شلوار جین

2. Most evenings there's a party and the dress code is strict - black tie only.
[ترجمه ترگمان]بیشتر شب ها مهمونی هست و کد لباس فقط یه کراوات مشکی هست
[ترجمه گوگل]اکثر اوقات یک مهمانی وجود دارد و لباس لباس فقط کبریتی سیاه است

3. Young people unconsciously conform to a dress code but reject any kind of uniform.
[ترجمه ترگمان]جوانان به طور ناخودآگاه با یک دستورالعمل لباس مطابقت دارند، اما هر نوع لباس یک سان را رد می کنند
[ترجمه گوگل]جوانان ناخودآگاه به یک کد لباس متصل می شوند، اما هر نوع لباس را رد می کنند

4. My school had a very strict dress code.
[ترجمه ترگمان]مدرسه من یه کد لباس خیلی سخت داشت
[ترجمه گوگل]مدرسه من یک کد لباس بسیار سخت داشت

5. The company has a strict dress code—all male employees are expected to wear suits.
[ترجمه ترگمان]این شرکت دارای یک کد ویژه لباس است - همه کارکنان مرد انتظار دارند کت و شلوار بپوشند
[ترجمه گوگل]این شرکت دارای کد لباس ویژه ای است - انتظار می رود همه کارکنان مرد به پوشیدن لباس مناسب بپردازند

6. What is your dress code?
[ترجمه ترگمان]کد your چیه؟
[ترجمه گوگل]کد لباس شما کدام است؟

7. The club has a strict dress code.
[ترجمه ترگمان]کلوپ یه کد مخصوص لباس داره
[ترجمه گوگل]این باشگاه دارای کد لباس سخت است

8. Members must conform to a strict dress code.
[ترجمه ترگمان]اعضای باید با یک کد ویژه لباس مطابقت داشته باشند
[ترجمه گوگل]اعضا باید با کد لباس سخت مطابقت داشته باشند

9. There were plans to introduce a dress code for civil servants.
[ترجمه ترگمان]یه سری نقشه برای معرفی کردن یه کد برای خدمتکاران مدنی وجود داره
[ترجمه گوگل]طرح هایی برای معرفی یک کد لباس برای کارمندان دولت وجود دارد

10. I have discovered a dress code among Labour party members.
[ترجمه ترگمان]من یک کد لباس در بین اعضای حزب کارگر پیدا کرده ام
[ترجمه گوگل]من یک لباس لباس را در میان اعضای حزب کارگر کشف کردم

11. Usually, there is something behind a dress code, some reasoning.
[ترجمه ترگمان]معمولا، چیزی پشت سر یک دستورالعمل لباس وجود دارد، برخی استدلال
[ترجمه گوگل]معمولا، چیزی در پشت کد لباس، برخی از استدلال وجود دارد

12. It's a cool drinking venue, with a noir dress code observed by the arty crowd and staff.
[ترجمه ترگمان]این یک تالار نوشیدنی خنک است با یک کد سیاه که توسط جمعیت و کارکنان به وجود امده است
[ترجمه گوگل]این یک محل نوشیدنی خنک است، با یک کد لباس noir مشاهده شده توسط جمعیت آرتی و کارکنان

13. The dress code in the East Links clubhouse required only that entrants not wear spikes.
[ترجمه ترگمان]کد لباس در ناحیه شرق پیوندهایی که به آن مربوط می شد، تنها نیاز به entrants داشت
[ترجمه گوگل]کد لباس در باشگاه شرق لینک فقط مورد نیاز است که وارد کنندگان نمی کند خوشه

14. On the invitation the dress code was " glamorous "
[ترجمه ترگمان]در دعوت این لباس، این لباس \"فریبنده\" بود
[ترجمه گوگل]در دعوت کد لباس 'پر زرق و برق' بود

پیشنهاد کاربران

عرف پوشش

عرف پوشش ( قوانین نانوشته نحوه پوشش )

عرف پوشش ، منظور اینکه افراد در یک مکان خاص چه نوع پوششی داشته باشند مثلا در یک رستوران ، اداره و. . .

A standard of what we should wear for a paticular situation
Or dress rule

تیپ شخصیتی

شناسه پوششی ( مخصوصن برای زنان )

E. g. Most evenings there's a party and the dress code is strict - black tie only

عرف پوشش یا قوانین پوشش در یک مکان خاص مثلا اداره یا سازمان .
There is a strict dress code in our company

پوشش رسمی

دستورالعمل پوشش

لباس فرم
نوع پوشش
قانون برای پوشیدن نوع خاصی از لباس در یک محل
استاندارد و عرف پوشش


استاندارد پوشش


کلمات دیگر: