کلمه جو
صفحه اصلی

cordiality


معنی : خوش رویی، مهربانی، گرمی، خونگرمی، صمیمیت، مودت قلبی
معانی دیگر : همدلی، مودت، مهر

انگلیسی به فارسی

صمیمیت، مودت قلبی، مهربانی، خوش‌رویی، گرمی


صمیمیت، خونگرمی، خوش رویی، مهربانی، مودت قلبی، گرمی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: cordialities
(1) تعریف: friendly or kindly feeling.

(2) تعریف: an expression of such a feeling.

• friendliness, geniality, affability, affection

مترادف و متضاد

خوش رویی (اسم)
beauty, affability, amiability, geniality, neighborliness, cordiality, hospitality, attractiveness, handsomeness

مهربانی (اسم)
affection, affability, amiability, cordiality, kindness, tenderness, love, kindliness, benignity, loving kindness, tender-heartedness, warm-heartedness

گرمی (اسم)
cordiality, heat, stew, zeal, fervor, ardor, mettle, fervency, warmth, glow, zing, rut

خونگرمی (اسم)
temperament, geniality, cordiality, fervor, ardor, fervency, eagerness, fervidity, warm-heartedness

صمیمیت (اسم)
devotion, cordiality, confidence, sincerity, intimacy

مودت قلبی (اسم)
cordiality

friendliness, sociability


Synonyms: affability, agreeability, agreeableness, amenity, amiability, approbation, approval, earnestness, enjoyableness, favor, geniality, gratefulness, heartiness, mutuality, pleasantness, reciprocity, responsiveness, sincerity, sweetness and light, sympathy, understanding, warmth, wholeheartedness


Antonyms: aloofness, coolness, hostility, ill will, indifference, unfriendlines, unsociability


جملات نمونه

1. he received us with unexpected cordiality
با صمیمیت غیرمنتظره ای ما را پذیرفت.

2. I was greeted with a show of cordiality.
[ترجمه ترگمان]من با ابراز صمیمیت و صمیمیت از او استقبال کردم
[ترجمه گوگل]من با نشان دادن صمیمیت پذیرفته شدم

3. With every evidence of cordiality and goodwill, she invited them both round for supper the following evening.
[ترجمه ترگمان]با وجود حسن نیت و حسن نیت، هر دو را برای شام دعوت کرد
[ترجمه گوگل]با هر شواهدی از صمیمیت و حسن نیت، او هر دو را برای شام در شب بعد دعوت کرد

4. While assuming a pose of utmost civility and cordiality, Caroline is relentless in her campaign to undermine me.
[ترجمه ترگمان]کارولین با کمال ادب و نزاکت تمام سعی کرد خودش را از این مبارزه منصرف کند
[ترجمه گوگل]کارولین در حالی که بر این عقیده است که به شدت تمجید و مهربانی، در مبارزاتش تلاش می کند تا من را تضعیف کند

5. Without ability, intelligence or cordiality; they know nothing of generosity or manly feeling.
[ترجمه ترگمان]بدون توانایی، هوش یا صمیمیت، هیچ چیز از جوانمردی یا احساسات مردانه نمی دانند
[ترجمه گوگل]بدون توانایی، هوش و صمیمیت؛ آنها چیزی از سخاوتمندانه یا احساسات مردانه نمی دانند

6. The week has been marked by increased cordiality in Brussels, Dublin and Moscow towards Mr Wilson.
[ترجمه ترگمان]این هفته با افزایش صمیمیت در بروکسل، دوبلن و مسکو نسبت به آقای ویلسون مشخص شد
[ترجمه گوگل]این هفته با افزایش صمیمیت در بروکسل، دوبلین و مسکو نسبت به آقای ویلسون مشخص شده است

7. The Chinese even amid the greatest cordiality kept their distance.
[ترجمه ترگمان]چینی ها حتی در میان کمال صمیمیت فاصله خود را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]حتی در میان بزرگترین مهربانی ها، چین حتی فاصله خود را حفظ کرد

8. And even today, their cordiality is often more out of necessity than conviction.
[ترجمه ترگمان]و حتی امروز، صمیمیت آن ها بیشتر از این است که یقین داشته باشد
[ترجمه گوگل]و حتی امروزه، ناسازگاری آنها اغلب از ضرورت بیشتر است نه اعتقاد

9. They received her with every effort of cordiality.
[ترجمه ترگمان]با تمام قوا او را پذیرفته بودند
[ترجمه گوگل]او با هر تلاش صمیمیتی او را دریافت کرد

10. He stared at her evenly, all cordiality gone.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی به او خیره شد و با تمام صمیمیت از بین رفت
[ترجمه گوگل]او به طور مرتب خیره شد و تمام صمیمیت رفته بود

11. Hostility could more readily be replaced by respect, cordiality, even friendship.
[ترجمه ترگمان]می توانست با احترام، صمیمیت، و حتی دوستی جایگزین شود
[ترجمه گوگل]خصومت می تواند به راحتی با احترام، مهربانی و حتی دوستی جایگزین شود

12. McGinnity was put off balance by the cordiality.
[ترجمه ترگمان]McGinnity با نهایت صمیمیت تعادل خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]McGinnity تعادل را از طریق صمیمیت قرار داده است

13. Indo -U. S. relations always swayed between cordiality and indifference during Cold War, which represented the state of non-alignment and non-enemy.
[ترجمه ترگمان]هندی - U اس روابط بین صمیمیت و بی تفاوتی در طول جنگ سرد نوسان داشت که نشان دهنده وضعیت عدم اتحاد و عدم دشمنی بود
[ترجمه گوگل]Indo -U روابط بین الملل همیشه در پی خلع سلاح و بی تفاوتی در طی جنگ سرد، که نشان دهنده وضعیت غیرانتخابی و غیر دشمن بود، همیشه درهم ریخت

14. The desalination emotion, the far cordiality, the false code cannot block from the frail heart.
[ترجمه ترگمان]احساس نمک زدایی، صمیمیت دور، این قانون کاذب نمی تواند از قلب شکننده مسدود شود
[ترجمه گوگل]احساس خستگی زدایی، متواضع بودن دور، کد نادرست می تواند از قلب ضعیف جلوگیری کند

He received us with unexpected cordiality.

با صمیمیت غیرمنتظره‌ای ما را پذیرفت.


پیشنهاد کاربران

صمیمیت
گرمی
مهربانی
مودت قلبی
خوش رویی


حسن نیت

خوش اخلاقی و صمیمیت


کلمات دیگر: