1. he received us with unexpected cordiality
با صمیمیت غیرمنتظره ای ما را پذیرفت.
2. I was greeted with a show of cordiality.
[ترجمه ترگمان]من با ابراز صمیمیت و صمیمیت از او استقبال کردم
[ترجمه گوگل]من با نشان دادن صمیمیت پذیرفته شدم
3. With every evidence of cordiality and goodwill, she invited them both round for supper the following evening.
[ترجمه ترگمان]با وجود حسن نیت و حسن نیت، هر دو را برای شام دعوت کرد
[ترجمه گوگل]با هر شواهدی از صمیمیت و حسن نیت، او هر دو را برای شام در شب بعد دعوت کرد
4. While assuming a pose of utmost civility and cordiality, Caroline is relentless in her campaign to undermine me.
[ترجمه ترگمان]کارولین با کمال ادب و نزاکت تمام سعی کرد خودش را از این مبارزه منصرف کند
[ترجمه گوگل]کارولین در حالی که بر این عقیده است که به شدت تمجید و مهربانی، در مبارزاتش تلاش می کند تا من را تضعیف کند
5. Without ability, intelligence or cordiality; they know nothing of generosity or manly feeling.
[ترجمه ترگمان]بدون توانایی، هوش یا صمیمیت، هیچ چیز از جوانمردی یا احساسات مردانه نمی دانند
[ترجمه گوگل]بدون توانایی، هوش و صمیمیت؛ آنها چیزی از سخاوتمندانه یا احساسات مردانه نمی دانند
6. The week has been marked by increased cordiality in Brussels, Dublin and Moscow towards Mr Wilson.
[ترجمه ترگمان]این هفته با افزایش صمیمیت در بروکسل، دوبلن و مسکو نسبت به آقای ویلسون مشخص شد
[ترجمه گوگل]این هفته با افزایش صمیمیت در بروکسل، دوبلین و مسکو نسبت به آقای ویلسون مشخص شده است
7. The Chinese even amid the greatest cordiality kept their distance.
[ترجمه ترگمان]چینی ها حتی در میان کمال صمیمیت فاصله خود را حفظ کردند
[ترجمه گوگل]حتی در میان بزرگترین مهربانی ها، چین حتی فاصله خود را حفظ کرد
8. And even today, their cordiality is often more out of necessity than conviction.
[ترجمه ترگمان]و حتی امروز، صمیمیت آن ها بیشتر از این است که یقین داشته باشد
[ترجمه گوگل]و حتی امروزه، ناسازگاری آنها اغلب از ضرورت بیشتر است نه اعتقاد
9. They received her with every effort of cordiality.
[ترجمه ترگمان]با تمام قوا او را پذیرفته بودند
[ترجمه گوگل]او با هر تلاش صمیمیتی او را دریافت کرد
10. He stared at her evenly, all cordiality gone.
[ترجمه ترگمان]او به آرامی به او خیره شد و با تمام صمیمیت از بین رفت
[ترجمه گوگل]او به طور مرتب خیره شد و تمام صمیمیت رفته بود
11. Hostility could more readily be replaced by respect, cordiality, even friendship.
[ترجمه ترگمان]می توانست با احترام، صمیمیت، و حتی دوستی جایگزین شود
[ترجمه گوگل]خصومت می تواند به راحتی با احترام، مهربانی و حتی دوستی جایگزین شود
12. McGinnity was put off balance by the cordiality.
[ترجمه ترگمان]McGinnity با نهایت صمیمیت تعادل خود را حفظ کرد
[ترجمه گوگل]McGinnity تعادل را از طریق صمیمیت قرار داده است
13. Indo -U. S. relations always swayed between cordiality and indifference during Cold War, which represented the state of non-alignment and non-enemy.
[ترجمه ترگمان]هندی - U اس روابط بین صمیمیت و بی تفاوتی در طول جنگ سرد نوسان داشت که نشان دهنده وضعیت عدم اتحاد و عدم دشمنی بود
[ترجمه گوگل]Indo -U روابط بین الملل همیشه در پی خلع سلاح و بی تفاوتی در طی جنگ سرد، که نشان دهنده وضعیت غیرانتخابی و غیر دشمن بود، همیشه درهم ریخت
14. The desalination emotion, the far cordiality, the false code cannot block from the frail heart.
[ترجمه ترگمان]احساس نمک زدایی، صمیمیت دور، این قانون کاذب نمی تواند از قلب شکننده مسدود شود
[ترجمه گوگل]احساس خستگی زدایی، متواضع بودن دور، کد نادرست می تواند از قلب ضعیف جلوگیری کند