1. The children are disporting themselves in the swimming pool.
[ترجمه ترگمان]بچه ها در استخر شنا می کنند
[ترجمه گوگل]بچه ها خود را در استخر شنا می کنند
2. Every Sunday, they disport themselves either in the parks or in the mountains.
[ترجمه ترگمان]هر یکشنبه، خود را در پارک ها یا در کوهستان disport می کردند
[ترجمه گوگل]هر یکشنبه آنها خود را در پارک ها و یا در کوه ها دفع می کنند
3. We disported ourselves to our heart's content.
[ترجمه ترگمان]ما خودمان را قانع می کنیم که به محتویات قلبمان توجه کنیم
[ترجمه گوگل]ما خودمان را به محتوای قلبمان محکوم کردیم
4. The picnickers disported themselves merrily on the beach.
[ترجمه ترگمان]The شادمانه روی ساحل می نشستند
[ترجمه گوگل]Picnickers خود را خوشحال در ساحل
5. He disported with the new computer.
[ترجمه ترگمان]اون با کامپیوتر جدید کار می کنه
[ترجمه گوگل]او با کامپیوتر جدید رد کرد
6. Supervise unloading at disport and loading to the railcar to final plant.
[ترجمه ترگمان]Supervise در حال تخلیه at و بارگیری به the تا آخرین کارخانه
[ترجمه گوگل]از تخلیه و تخلیه تا راه آهن به کارخانه نهایی نظارت کنید
7. Yet for disport we fawn and flatter both.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما در حال بازی کردن و تملق هر دو هستیم
[ترجمه گوگل]با این حال، برای اینکه ما هر دو را دوست داشته باشیم
8. Free will merely watched the flow of mind, somewhat as humanity watches his fancy disport in daydreams, marveling at its power and versatility.
[ترجمه ترگمان]اراده آزاد تنها جریان ذهن را تماشا خواهد کرد، تا حدی که انسانیت fancy در رویا را تماشا کند، از قدرت و تنوع آن حیرت کند
[ترجمه گوگل]آزاد تنها تماشا جریان ذهن، تا حدودی به عنوان بشری تماشای علاقه خود را disport در dreamdreams، با قدرت و تنوع و قدرت آن است
9. In the grotto is a fountain and pool, at which the huntress Diana and her nymphs disport themselves, naked.
[ترجمه ترگمان]در غار یک فواره و یک آبگیر وجود دارد که زن زن و حوری زن و پریان، لخت و برهنه در آن تفریح می کنند
[ترجمه گوگل]در غار چشمه و استخر، که در آن شکارچی دیانا و پنجه های او خود را، برهنه
10. The results showed that this new type of liposome is easy to disport and store, and convenient for coating the targeted drug.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که نوع جدید of بودن و فروشگاه بودن را آسان می کند و برای پوشش مواد هدفمند مناسب است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که این نوع جدید از لیپوزوم آسان است برای disport و ذخیره، و مناسب برای پوشش دارو هدفمند است
11. Its cause is that system of our country formed "city and countryside disport rule, one country two policy", during a long period.
[ترجمه ترگمان]علت آن این است که نظام کشور ما \"شهر و حومه شهر\"، یک کشور دو سیاست \" را در طول یک دوره طولانی تشکیل داده است
[ترجمه گوگل]علت آن این است که نظام کشور ما 'یک حکومت شهر و روستا را، یک سیاست دو کشور' در طول یک دوره طولانی تشکیل داد
12. Since the Reform and Opening, Chinese government gradually relieved the regulation of Price. This gave rise to the disport of price in different region.
[ترجمه ترگمان]از زمان آغاز اصلاحات و بازگشایی، دولت چین به تدریج مقررات قیمت را کاهش داد این امر موجب افزایش disport در مناطق مختلف شد
[ترجمه گوگل]از زمان اصلاحات و افتتاح، دولت چین به تدریج مقررات قیمت را کاهش داد این باعث شد که قیمت در منطقه متفاوت باشد
13. INSPECTION: SGS or equivalent at seller cost at port of loading and buyer cost at disport.
[ترجمه ترگمان]INSPECTION: بارگیری و یا معادل هزینه بایع در بندر بارگیری و خریدار در معرض disport
[ترجمه گوگل]INSPECTION: SGS یا معادل آن در فروشنده هزینه در بندر بارگیری و هزینه خریدار در disport
14. A servant was washing the steps, and some crabs began to disport themselves in the little pools, and a pig that was loitering about began to mouth the crabs.
[ترجمه ترگمان]یک خدمتکار داشت پله ها را می شست، و یک خرچنگ در برکه های کوچکی که در استخر کوچک پرسه می زدند، بازی می کردند و یک خوک که در اطراف پرسه می زد شروع به دهان کردن خرچنگ کرد
[ترجمه گوگل]بنده گام ها را شستشو داد و بعضی از خرچنگ ها خود را در استخر های کوچک جدا کردند، و یک خوک که در حال گریستن بود، شروع به دهن کبد شد