رول پایین
roll down
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
پایین رو ، پایین پَر ، پایین افتان
سرازیر شدن
to move ( something ) down especially by turning a handle She rolled down the car window. 2 : to unfold the edge of ( something, such as a shirt sleeve or pants leg ) to make it longer He rolled down his sleeves.
پایین آمدن، پایین کشیدن؛چیزی را پیچیدن مثل نان رول کردن
در ماشین به معنی پایین دادن شیشه ماشین
غلت دادن به پایین
غلتاندن به سمت پایین
غلت خوردن به سمت پایین
باز کردن لبه ( چیزی ، مانند آستین پیراهن یا پای شلوار ) برای بلندتر شدن آن
غلتاندن به سمت پایین
غلت خوردن به سمت پایین
باز کردن لبه ( چیزی ، مانند آستین پیراهن یا پای شلوار ) برای بلندتر شدن آن
کلمات دیگر: