کلمه جو
صفحه اصلی

follies


(با فعل مفرد) نمایش رقص و موسیقی

انگلیسی به فارسی

(با فعل مفرد) نمایش رقص و موسیقی


دلتنگی، حماقت، نادانی، نابخردی، قباحت، بی خردی، ابلهی


انگلیسی به انگلیسی

• entertaining theatrical presentation

جملات نمونه

1. Learn wisdom by the follies of others.
[ترجمه ترگمان]از the دیگران عقل خود را یاد بگیرید
[ترجمه گوگل]با احتیاط دیگران، عقل را بیاموزید

2. The follies of youth are food for repentance in old age.
[ترجمه ترگمان]حماقت های جوانان، غذای توبه در سنین پیری است
[ترجمه گوگل]ظلم و ستم جوانان غذا برای توبه در سالمند است

3. Happy is he who knows his follies in his youth.
[ترجمه ترگمان]خوشبخت کسی است که follies را در جوانی خود می داند
[ترجمه گوگل]مبارک او کسی است که خود را در جوانان خود می کند

4. He has given up youthful follies.
[ترجمه ترگمان]حماقت جوانی را رها کرده است
[ترجمه گوگل]او تا به حال دلهره آور جوان است

5. They are imbrued with the follies of youth.
[ترجمه ترگمان]این ها imbrued جوانی است
[ترجمه گوگل]آنها با حماقت جوانان جا به جا شده اند

6. She has grown out of her youth follies.
[ترجمه ترگمان]او از follies جوانی خود بزرگ شده است
[ترجمه گوگل]او از دوران نوجوانی خود رشد کرده است

7. You'll pay later for your follies.
[ترجمه ترگمان]بعدا برای follies پول خواهی داد
[ترجمه گوگل]بعدا برای خرج های شما پرداخت می کنید

8. Field goal follies At least four games this season were decided on field goal blunders.
[ترجمه ترگمان]حماقت هدف میدان حداقل چهار بازی در این فصل در مورد اشتباه ات در زمینه میدان گرفته شد
[ترجمه گوگل]هدف دروازه حریف حداقل چهار بازی در این فصل بر روی اشتباهات هدف قرار گرفته است

9. Some follies, however, do not provide suitable accommodation or are simply too small.
[ترجمه ترگمان]با این حال برخی follies، اقامت مناسب را فراهم نمی کنند و یا خیلی کوچک هستند
[ترجمه گوگل]با این حال، برخی از کلاهبرداری ها محل مناسب را ارائه نمی دهند و یا به سادگی کوچک هستند

10. Have you aided other men in their perverted follies?
[ترجمه ترگمان]آیا شما مردان دیگر را در حماقت their یاری کرده اید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما دیگران را در گمراهی نابهنگام خود کمک کرده اید؟

11. Trade follies In different ways, paralysis in monetary and fiscal policy played a critical role in 1929-3
[ترجمه ترگمان]حماقت های تجارت به طرق مختلف، فلج بودن در سیاست پولی و مالی نقش مهمی در ۱۹۲۹ - ۳ ایفا کردند
[ترجمه گوگل]بی نظمی های تجاری به طرق مختلف، فلج شدن در سیاست پولی و مالی نقش مهمی در سال های 1929-3 داشت

12. And I like his doodles, follies and ideas toyed with and abandoned in impatience, the debris of a restless desire.
[ترجمه ترگمان]و من doodles او، حماقت و اندیشه های خود را که با بی حوصلگی بازی کرده و از فرط بی حوصلگی در آن غوطه ور است، دوست دارم
[ترجمه گوگل]و من عاشقانه هایش را دوست داشتم، دلمشغولی ها و ایده هایم را با بی حوصله و بی حوصله ای از آرزوی بیقراری پر کرده بودم

13. For Pope, these contradictions are follies to be satirized; for Leapor, they are injustices to be protested against.
[ترجمه ترگمان]برای پاپ این تناقضات follies هستند که مورد هجو قرار می گیرند؛ زیرا Leapor، they هستند که علیه آن ها اعتراض می کنند
[ترجمه گوگل]برای پاپ، این تضادها به دنبال تحقق بخشیدن هستند؛ برای Leapor، آنها بی عدالتی هستند تا علیه آنها اعتراض شود

14. With small, isolated follies and temples, one solution is to let them out to artists.
[ترجمه ترگمان]با follies کوچک، isolated و معابد، یک راه حل این است که آن ها را به هنرمندان اجازه دهد
[ترجمه گوگل]با کشف حواس کوچک و معابد، یک راه حل این است که آنها را به هنرمندان بفرستید

15. The follies which a man regrets most, in his life, are those which he didn't commit when he had the opportunity. Helen Rowland
[ترجمه ترگمان]The که در زندگی خود بیش از همه از آن پشیمان است، کسانی هستند که وقتی فرصت را از دست نداده است متعهد می شوند, \"هلن باتن\"
[ترجمه گوگل]حوادثی که انسان در زندگی خود بیشتر از همه متاسف است، همانهایی هستند که او در زمانی که فرصت داشت، مرتکب نشد هلن روولند

پیشنهاد کاربران

حماقت ها
نادانی ها


کلمات دیگر: