کلمه جو
صفحه اصلی

have a good time

انگلیسی به انگلیسی

• enjoy yourself!; have a pleasant time, have fun, enjoy
have fun!

جملات نمونه

1. Did you have a good time at the party?
[ترجمه ترگمان]تو مهمونی وقت خوبی داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا زمان خوبی در مهمانی دارید؟

2. Did you have a good time?
[ترجمه ترگمان]خوش گذشت؟
[ترجمه گوگل]خوش گذشت؟

3. Let's get our minds off of work and have a good time.
[ترجمه ترگمان]بیاین ذهن هامون رو از کار دور کنیم و وقت خوبی داشته باشیم
[ترجمه گوگل]بیایید ذهن ما را از کار و زمان خوبی داشته باشیم

4. He used to have a good time, but it has been breathed on recently.
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت که زمان خوبی داشته باشد، اما اخیرا آن را تنفس کرده است
[ترجمه گوگل]او وقت خوبی را صرف کرد، اما اخیرا نفس کشید

5. Did you have a good time in Spain?
[ترجمه ترگمان]وقت خوبی در اسپانیا داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا در اسپانیا خوب بودی؟

6. Didja have a good time?
[ترجمه ترگمان]وقت خوبی داری؟
[ترجمه گوگل]دیجا زمان خوبی دارد؟

7. We can just hang out and have a good time.
[ترجمه ترگمان]میتونیم بریم بیرون و خوش بگذرونیم
[ترجمه گوگل]ما فقط می توانیم آواز بخوانیم و زمان خوبی داشته باشیم

8. He used to have a good time, but it has been breathed upon recently.
[ترجمه ترگمان]او عادت داشت که اوقات خوشی داشته باشد، اما اخیرا نفس می کشید
[ترجمه گوگل]او از زمان خوبی برخوردار بود اما به تازگی نفس گرفته است

9. Have a good time.
[ترجمه ترگمان]خوش بگذره
[ترجمه گوگل]زمان خوبی داشته باشید

10. Did you have a good time in London?
[ترجمه ترگمان]وقت خوبی در لندن داشتی؟
[ترجمه گوگل]آیا وقت خوبی در لندن دارید؟

11. She was determined to shed her inhibitions and have a good time.
[ترجمه ترگمان]او مصمم بود که inhibitions را از خود دور کند و اوقات خوشی داشته باشد
[ترجمه گوگل]او مصمم بود که مانع از آن شود و زمان خوبی داشته باشد

12. I try to have a good time doing it.
[ترجمه ترگمان]سعی می کنم فرصت خوبی داشته باشم که این کار را بکنم
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم زمان خوبی داشته باشم

13. And tonight he was going to have a good time.
[ترجمه ترگمان]و امشب قراره اوقات خوشی داشته باشه
[ترجمه گوگل]و امشب او قصد داشت تا زمان خوبی داشته باشد

14. I've always done it because I have a good time doing it.
[ترجمه ترگمان]من همیشه این کار را کرده ام، چون وقت خوبی برای انجام این کار دارم
[ترجمه گوگل]من همیشه این کار را انجام دادم چون زمان خوبی برای انجام آن دارم

15. You are simply there to have a good time or pursue a particularly delicious passion, when suddenly-it happens.
[ترجمه ترگمان]شما به سادگی ممکن است زمان خوبی داشته باشید و یا شور و اشتیاق خاصی را دنبال کنید که ناگهان - آن اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]شما به سادگی آنجا هستید تا زمان خوبی داشته باشید یا یک اشتیاق مخصوصا خوشمزه را دنبال کنید، وقتی ناگهان اتفاق می افتد

پیشنهاد کاربران

خوش گذرانی کردن

اوقات خوبی داشتن
خوش گذشتن

اوقات خوبی داشته باشید


[حالت مصدری]
خوش گذراندن

[حالت امری]
خوش بگذرد ، خوش بگذرانید

اوقات خوشی داشتن

اوقات به کام

Have a good time ب معنی خوش گذشتن

خوش گذراندن
اوقات خوشی داشتن


کلمات دیگر: