1- دست کم، لااقل، 2- به هر حال، در هر صورت، اقلا، دست کم، هیچنباشد
at least
1- دست کم، لااقل، 2- به هر حال، در هر صورت، اقلا، دست کم، هیچنباشد
انگلیسی به فارسی
حداقل، دست کم، اقلاً، هیچ نباشد
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: at the lowest amount; not less than.
- at least fifty guests
[ترجمه زینب] کم کم ۵۰ نفر مهمان
[ترجمه ترگمان] دست کم پنجاه نفر مهمان داشتند،[ترجمه گوگل] حداقل پنجاه مهمان
• (2) تعریف: in any case; at any rate.
• مشابه: only
• مشابه: only
- We may not have much, but at least we have each other.
[ترجمه Ssy] ممکنه هیچی نداشته باشیم، ولی لااقل همدیگر را داریم
[ترجمه ترگمان] ، ممکنه زیاد داشته باشیم ولی حداقل همدیگه رو داریم[ترجمه گوگل] ما ممکن است زیاد نداشته باشیم، اما حداقل ما یکدیگر را داریم
• at the lowest, not less than; however, anyways
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] حداقل، دست کم، کمینه
جملات نمونه
1. Failure in a great enterprise is at least a noble fault.
[ترجمه ترگمان]شکست در یک شرکت بزرگ، دست کم یک خطای شرافتمندانه است
[ترجمه گوگل]شکست در یک شرکت بزرگ، حداقل یک خطای نجیب است
[ترجمه گوگل]شکست در یک شرکت بزرگ، حداقل یک خطای نجیب است
2. The emotional differences exist, at least, between the genders.
[ترجمه ترگمان]تفاوت های احساسی بین جنسیت ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت های احساسی حداقل بین جنس ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]تفاوت های احساسی حداقل بین جنس ها وجود دارد
3. Fortune knocks once at least at every man’s door.
[ترجمه ترگمان]دست کم در خانه هر مردی ضربه می زند
[ترجمه گوگل]فورچون حداقل یک بار در هر مردی ضربه می زند
[ترجمه گوگل]فورچون حداقل یک بار در هر مردی ضربه می زند
4. You should visit your dentist at least twice a year.
[ترجمه گلی] شما حداقل درسال دوبار به دیدار دندانپزشک خود بروید
[ترجمه ترگمان]شما باید حداقل دو بار در سال به دندان پزشک خود مراجعه کنید[ترجمه گوگل]شما باید دندانپزشک خود را حداقل دو بار در سال بازدید کنید
5. We'd fade into someone at least one time in life,not for any result,company,ownership even love,just for meeting you in my most beautiful days.
[ترجمه ترگمان]حداقل یک زمانی در زندگی محو می شویم، نه برای هر نتیجه، شرکت، مالکیت حتی عشق، فقط برای ملاقات با تو در most روز
[ترجمه گوگل]ما حداقل در زمان حیات خود به یک فرد محکم، نه برای نتیجه، شرکت، مالکیت حتی عشق، فقط برای دیدار با شما در روزهای زیبای من
[ترجمه گوگل]ما حداقل در زمان حیات خود به یک فرد محکم، نه برای نتیجه، شرکت، مالکیت حتی عشق، فقط برای دیدار با شما در روزهای زیبای من
6. It's a tradition that dates back at least a thousand years.
[ترجمه ترگمان]این یک سنت است که حداقل هزار سال قدمت دارد
[ترجمه گوگل]این یک سنت است که حداقل یک هزار سال به طول می انجامد
[ترجمه گوگل]این یک سنت است که حداقل یک هزار سال به طول می انجامد
7. In its annual report, UNICEF says at least 40,000 children die every day.
[ترجمه ترگمان]در گزارش سالانه خود، یونیسف می گوید که در هر روز حداقل ۴۰،۰۰۰ کودک می میرند
[ترجمه گوگل]در گزارش سالانه خود، یونیسف می گوید هر روز حداقل 40،000 کودک می میرند
[ترجمه گوگل]در گزارش سالانه خود، یونیسف می گوید هر روز حداقل 40،000 کودک می میرند
8. Whether you fail or fly, at least you tried.
[ترجمه گلی] چه شکست بخوری یا پرواز کنی حداقل تلاش خودت رو کردی
[ترجمه ترگمان] چه شکست بخوری یا پرواز کنی، حداقل سعی خودت رو کردی[ترجمه گوگل]آیا شما شکست خورد یا پرواز کردید، حداقل سعی کردید
9. It will take you at least 20 minutes to get there.
[ترجمه ترگمان]حداقل ۲۰ دقیقه طول میکشه تا برسی اونجا
[ترجمه گوگل]این حداقل 20 دقیقه طول خواهد کشید تا به آنجا برسد
[ترجمه گوگل]این حداقل 20 دقیقه طول خواهد کشید تا به آنجا برسد
10. 50% of men under 35 spend at least 20 minutes preening themselves every morning in the bathroom.
[ترجمه ترگمان]۵۰ درصد مردان زیر ۳۵ سال هر روز صبح در حمام خود را تمیز می کنند
[ترجمه گوگل]50٪ از مردان زیر 35 سال حداقل 20 دقیقه هر روز صبح در حمام می کنند
[ترجمه گوگل]50٪ از مردان زیر 35 سال حداقل 20 دقیقه هر روز صبح در حمام می کنند
11. At least ten people were killed in the crash.
[ترجمه ترگمان]حداقل ۱۰ نفر کشته شدن
[ترجمه گوگل]دست کم ده نفر در تصادف کشته شدند
[ترجمه گوگل]دست کم ده نفر در تصادف کشته شدند
12. The car must have been doing at least 100 miles an hour.
[ترجمه ترگمان]ماشین باید حداقل ۱۰۰ مایل در ساعت انجام داده باشه
[ترجمه گوگل]ماشین باید حداقل 100 مایل در ساعت انجام دهد
[ترجمه گوگل]ماشین باید حداقل 100 مایل در ساعت انجام دهد
13. Fortune knocks once at least at every man's gate.
[ترجمه ترگمان]دست کم در خانه هر یک از این مردان بخت یاری می کند
[ترجمه گوگل]فورچون دست کم در دروازه هر مرد ضربه می زند
[ترجمه گوگل]فورچون دست کم در دروازه هر مرد ضربه می زند
14. At least a year's preparatory work will be necessary before building can start.
[ترجمه ترگمان]حداقل یک کار مقدماتی یک سال قبل از شروع کار لازم خواهد بود
[ترجمه گوگل]قبل از ساختن می تواند شروع به کار حداقل یک سال برای یک دوره پیش آماده باشد
[ترجمه گوگل]قبل از ساختن می تواند شروع به کار حداقل یک سال برای یک دوره پیش آماده باشد
15. If I am not able to help you,at least I can be with you.
[ترجمه ترگمان]اگر نتوانم به شما کمک کنم، حداقل می توانم با شما باشم
[ترجمه گوگل]اگر من قادر به کمک شما نیستم، حداقل می توانم با شما باشم
[ترجمه گوگل]اگر من قادر به کمک شما نیستم، حداقل می توانم با شما باشم
پیشنهاد کاربران
لا اقل.
درهرصورت - حداقل - به هرحال
کمه کمش
a minimum of
کم و بیش
حداقل
حداقل، کف آن، کم ترین مقدار چیزی و. . .
کمترین
خردترین
خردترین
خوبه که. . .
وقتی به داشتن چیزی هرچند بسیار کم و ظاهرا بی اهمیت راضی هستیم.
وقتی به داشتن چیزی هرچند بسیار کم و ظاهرا بی اهمیت راضی هستیم.
همینم خوبه که. . .
حداقل، دست کم
دست کم. حداقل. لااقل .
At least = at the lowest، not less than
At least = at the lowest، not less than
در هر صورت
در نهایت
حداقل، دست کم، لااقل
If you dont have a brother, you have very good sister
اگر چه برادر نداری، حداقل یه خواهر خیلی خوب داری
If you dont have a brother, you have very good sister
اگر چه برادر نداری، حداقل یه خواهر خیلی خوب داری
Least را میشه معادل پست ترین هم ترجمه کرد.
دست کم، لااقل
حداقلش اینه ک. . .
دست کم، حداقل
کلمات دیگر: